اخبار افغانستانرویدادهای مهم

ممنوعیت نشر و پخش کتاب­های فارسی در داخل افغانستان

نویسنده: س. آریایی

در آغاز سلطه طالبان بر افغانستان، وزارت فرهنگ این گروه نشر و پخش شماری از کتاب­های فارسی را در داخل کشور ممنوع اعلان نموده بود، لکن طی یک حرکت از پیش سنجیده نشده، حاکمان امارت طالبانی در داخل کشور اقدام به­جمع­آوری کتاب­هایی نمودند که به­فارسی برگردان یا نوشته شده بود. چند روزی پیش کتاب «رهادرباد» نوشته­ی ثریاب بهاء، نویسنده زن افغانستانی که سال­ها پیش از این کشور رخت سفر بسته و برای خود نشیمن­گاهی بهتر از این خطه دریافته بود، در دستم بود مطالعه می­نمودم و رفتن لای برگ­های این کتاب زمینه­ساز گردید تا در خصوص قهرمان ملی کشور «شهید احمدشاه مسعود» بیش­تر و بهتر بدانم. از دفتر بیرون شده رفتم سراغ کتاب­خانه­های جوی­شیر، ده­افغانان و شماری از کتاب­خانه­هایی که در امر نشر و پخش کتاب­های مورد نیاز پیش­گام­تر بودند. اما با وارد شدن به کتاب­خانه­ها هیچ اثر قابل پسندی نمی­توانستم دراین زمینه پیدا نمایم. در این میان به­چند موضوع پی­بردم که روی هر کدام به­صورت فشرده می­پردازم:

  1. جمع­آوری کتاب­های که به­زبان فارسی برگردان یا نوشته شده است؛ نیروهای طالبان، در قلب مردم افغانستان دست به­جنایتی می­زنند و آن­هم موضوع جمع نمودن کتاب­های که به­زبان فارسی برگردان شده یا منسوب به­نویسنده­ای است که زبان نوشتاری آن فارسی بوده و یا در تقابل با خرافات باوری این گروه قرار دارد. آن­ها بیش­ترینه­ای کتاب­های را جمع نمودند که در اصل و بنیاد مبنا و اصول فارس­ها و اصالت یک خطه­ای بزرگ را نمایان می­کند. طالبان بدون هیچ تمکینی خود را حاکم دولت دانسته، ولی هنوز از ریشه­های اصیل مردم زیر سلطه­ای خویش می­هراسند و در هراسان دست به­نابودی داشته­های معنوی­ای زده اند که بیان­گر چشم­زنی و خرده انگاری این توده می­باشد.
  2. نه گفتن به­امور مالی و مصارف مردمی که روزها و شب­ها را درپی پیدا کردن نان سپری می­نمایند. با آمدن گروه طالبان، روزگار کارکنان و کارمندان دولتی و خصوصی به­یک وارونه­گی تمام مبدل گشت و کار و بار از بازار کار رخت سفر بست، دراین میان کشوری که میانگین شهروندان آن در گذشته علاقه­ای چندانی به مطالعه و کتاب نداشت، در حدی که در هر هزار نفر ده نفر علاقه­ی به کتاب و مطالعه دارند، امکان سود و پیش­برد زندگی در چنین بازاری آشفته و ملال­انگیز است. در چنین روزگاری مسئولین امارت طالبانی به­جای دست­گیری مردم، سر از گریبان دیگری بیرون کشیده و دست مردم بی­سرنوشت را از شانه قطع نموده و میلیون­ها سرمایه مردم را یک­ساعته پای­مال نموده بدون هیچ عوضی زیر خاک نموده است. مردم از فرط گرسنگی و بی­نوایی در زیر آوار تدارک دیده شده از جنایت این توده به­جان رسیده اند، ولی اسارت آن­ها را پایانی نیست.
  3. اهانت برای یک مردم؛ مردم افغانستان، در هرقوم و گروهی که قرار دارند، حتما برای خویشتن ارزش­های دارند و اهانت به این ارزش­ها از اولویت­های کاری نظامی­های امارت در چوکات یک حاکمیت خودمختار می­باشد. طالبان بیش­تر خنجری برای فارسی­زبان­ها و هزاره­ها و بعداً برای سایر اقوام درنظر گرفته اند و کتاب­های که جمع­آوری شده بیش­تر بیانیه­های انقلابیونی بود که در دامن دره­های هندوکش قامت کشیده و در برابر اسارت بیگانگان می­رزمیدند. طالبان چندی پیش نام­های فارسی را نیز از کشور برچیده بودند؛ اما این بار فراخ­تر از گذشته اقدام برای نابودی تمدنی می­کنند که تاریخ بیش­تر از هر تاریخی دارد. این اشتباه تاریخی­ای است که همیشه حکام کم خرد برآن متوصل گردیده و سرانجام به­زیر گرفته شدند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا