شعر

گویید به این عید که امسال نیاید

نوسنده: دکتور صالح محمد مصلح

گویید به این عید که امسال نیاید
در کشور غمدیده‌ی ما ره نگشاید

شهری که در آن اشک یتیمان شده جاری
خون می چکد از شاخ و بر و برگ قناری

صبحی که از آن پرده برون آمده ای وای
جای نفس از سینه چو خون آمده ای وای

با خون جوانان وطن کی شود این باغ
در دیده و چشمان یتیمان شده این داغ

در مسجد و مکتب، همه‌جا خون شده جاری
فرمانده این قتل و قتال است، خماری

عمریست دراین خانه کسی خنده نکارید
جز نام پدر خنده به ما هیچ، نبارید

نی عید و برات است و نه ایام بهاری
هر روز و شب اینجاست صدای انتحاری

دربند دو سه نام و حریم شب سردیم
در کارگه خسته بدنبال چه گردیم؟

باید قلمی بر ورق خویش برانیم
با چکش خود سیم دل خویش بخوانیم

تا عید شود فرصت لبخند و زیارت
دل را کند آهنگ نگار از چو به غارت

 

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا