فرهنگ و ادبیات

اعجاز پارسی از منظر قرآن و سنت؛ زبانی از عرش تا فرش

مولوی حبیب الله حسام مهاجر

بخش دوم و پایانی

شرح آیات و رویات در باب جایگاه فارس در قرآن وسنت
حالا جایگاه این مسأله را در قرآن کریم بررسی می‌کنم، بازهم تذکر می‌دهم که این فخر فروشی و افتخار نیست،  بلکه فضل الهی است، آیه کریمه و حدیث را در  نخست تذکر دادم: ابو هریره (رضی الله عنه) صحابی بزرگوار پیامبر (صلی الله علیه و سلم) روایت می‌کند که ما با پیامبر (صلی الله علیه و سلم) نشسته بودیم و سلمان فارسی همرای مان نشسته بود، در این وقت سوره جمعه  به پیامبر علیه السلام نازل شد؛ آیه اول را تلاوت کرد که صفات پروردگار بود، آیه دوم را تلاوت کرد که مقصد رسالت نبی اکرم (صلی الله علیه و سلم) بیان شد و آیه سوم را تلاوت کرد: {وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ } ” و (همچنین) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آن‌ها ملحق نشده‌اند؛ و او عزیز و حکیم است!”  ابوهریره می گوید: پرسیدم و روایت دیگر؛ شخص دیگر سوال کرد: یا رسول الله ! این‌ها کیستند که تا هنوز نه پیوستند و بعداً ملحق میشوند و پیامبر به آن‌ها هم مبعوث شده‌است؟ سه‌بار این سوال تکرار شد پیامبر علیه السلام توجه نکرد و بار سوم پیامبر (صلی الله علیه و سلم) دست‌اش را به شانه‌ی سلمان گذاشت گفت: «این سلمان فارس و اسلام اگر به ستارگان آسمان رفت و یا از زمین برچیده شد از فرزندان فارس ( این شخص ) از آن‌جا ایمان و دین را بدست می‌آورند.» این حدیث را اکثر کتب حدیث روایت نمودند.

نقش فارس در توسعه و گسترش دین اسلام

  1. در حوزه حدیث:

 حدیثی را که در بالا ذکر کردم‌ امام بخاری روایت کرده است و خود امام هم فارسی زبان بود. و در عین حال احادیث صحیح پیامبر (صلی الله علیه و سلم) فارسی زبانانی چون؛ امام بخاری، اما مسلم صاحبان دو کتاب جامع صحاح حدیث. چهار کتب سنن، امام ترمذی، امام نسائی، امام ابوداود، امام ابن ماجه همه فارس هستند. امام بیهقی صاحب سنن کبری و امام ابن حبان صاحب صحیح ابن حبان و…. فارس هستند و امت تا روز قیامت پیرو این‌ها اند.

  1. در حوزه تفسیری

اولین کسی که قرآن کریم را به فارسی ترجمه کرد سلمان فارسی بود.
اولین مفسر و قوی‌ترین مفسیرین امت اسلامی، امام جعفر طبری است که از منطقه طبرستان فارس است و صاحب مذهب هم بود و آخر قرن سه در ۳۰۳ هجری رحلت نموده؛ یگانه تفسیری روائی و اجتهادی و مرجع اصلی مفسرین می باشد. هم‌چنان امام طبری تاریخ الملوک و الرسل را نیز نوشته و ترجمه هم شده است.

  1. در حوزه فقه و اجتهاد

اولین کسی که شورای فقها و مجتهدین را عقد کرد، امام ابو حنیفه (رحمه الله) بود و در رس فقه و اجتهاد قرار داشت و یک فارسی‌زبان بود.
امام بیهقی که امام بزرگ مذهب شافعی است و حیات مذهب شافعی مرهون فقه او است، صاحب سنن کبرای بیهقی نیز است، بزرگ‌ترین کتاب های فقه و حدیث را تالیف کرده، فارس بود.
مکحول کابلی که پس از سلمان فارس قرآن را به فارسی ترجمه کرده‌است از مجتهدین و تابعین است و درس را از انس ابن مالک و بقیه فرا گرفته‌است از هرات و یاکابل بود فارس است.

  1. در حوزه فلسفه

 اولین کسی که علم فلسفه و منطق را تدوین کرد ابو نصر فارابی بود.
ابن حبان بستی از هلمند امروزی – ستاره شناس و علوم و فنون مختلف را ماهر بود و … فارس بودند که در این زمینه شخصیت‌های دیگر نیز داشتیم.

  1. در حکومتداری و دیوانداری

دیوان خلافت اموی‌ها با نظم و روش پادشاهان فارس بود و خلافت عباسی‌ها  اکثرا دیوان فارسی و نظام نامه حکومت عباسیان هم به فارسی بود و در ادارات این حکومت اکثراً فارسی زبانان بودند‌، روزی جعفر منصور پرسید: قاضی ها چه کسانی هستند؟ گفتند: «به جز یک ولایت همه قاضی ها فارسی زبان هستند.» یعنی در خلافت عباسی‌ها هشتاد درصد فارسی زبانان بودند.
برامکه و برمکیان از بلخ افغانستان و از متولیان آتش‌کده نوبهار بلخ  و در ترجمه علوم از یونانی وفارسی به عربی و تشکیل دارالحکمت یحیای برمکی نقش اساسی داشتند.
کتاب‌های را مغول‌ها آتش زدند همه را فارسی زبانان نوشته بودند. هم‌چنان در قولی آمده که ذوالقرنین از بندگان نیکوکار خداوند ج که در هفت اقلیم حکومت می‌کرد از سرزمین فارس بود.

مصداق این بشارت قرآنی چه کسانی اند؟
{هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ}
 {وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ} جمعه: ترجمه: اوست خدایی که میان عرب امّی (یعنی قومی که خواندن و نوشتن نمی‌دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت که بر آنان آیات وحی خدا تلاوت می‌کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک می‌سازد و شریعت و احکام کتاب سماوی و حکمت الهی می‌آموزد و همانا پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهی آشکار بودند.
این بشارت قرآنی و تفسیر نبوی (صلی الله علیه و سلم) از آیه قرآن کریم که فرمود: این‌ها فارس هستند، و این روایت حدیثی در زمر احادیث صحیح شمرده می شود و بخاری و مسلم و بقیه روایت نمودند.
امام قرطبی صاحب تفسیر جامع الاحکام از قرطبه اسپانیای امروزی؛ می‌گویند: در این آیه و حدیث معجزه‌ی نبی (صلی الله علیه و سلم) ثابت می گردد که نبی (صلی الله علیه و سلم) گفته بود، از فرزندان فارس می آیند، اسلام را گسترش  می دهند و تمام این کار توسط علماء و دانشمندان فارس انجام شد.
«اگر امامان فارسی زبان‌ها نبودند ما کتاب حدیث نداشتیم، ما فقه و اجتهاد نداشتیم، ما احکام القران نداشتیم ما عقاید مدون نداشتیم.» بدون نزاع امت اجماع دارند تا روز قیامت پیروان امامان فارس باقی اند.

 دشمنی گروه طالبان با زبان فارسی نیست، بلکه با آیت و حدیث پیامبر است:
خداوند متعال فرمود: وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا} احزاب: 36.
ترجمه: هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری در برابر فرمان خداوند ج داشته باشد و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار می‌شود!
بنا به حکم این نشانه پاک پروردگار، گروه طالبان به هیچ عنوان حق ندارند فیصله پروردگار و پیامبر او را تغییر دهند، می توانند از باب دشمنی با پروردگار و پیامبر و امت آن چنین جهالت را در برابر زبان فارسی ادامه دهند.
این جمع جاهل، ابتر ، بی‌خیر و برکت، گروه مجرم و آدم‌کش و گروه (ظلمه‌ی ضاله) – هم جریان ستم‌گر و هم‌گمراه، به نام طالب که جز ویران‌گری، به آتش کشیدن، انفجار و انتحار سوختاندن شهرهای متمدن و تاریخی  چیزی دیگری در کارنامه‌شان ندارند با آیه قرآن‌کریم و با حدیث رسول الله (صلی الله علیه و سلم)دشمنی و جنگ دارند. در حالی می‌دانند که قرآن این بشارت را داد و گفت «این نبوت هم برای امیین عرب و قریش است و هم برای عجم غیر عرب و خصوصا اهل فارس که بعد ملحق می‌شوند.» این آیه قرآن وحدیث نبوی و سایر موارد را که تذکر دادم، مصداق‌های عملی در جهان اسلام است و اگر به ریزکارها و تفصیل آن‌ها بپردازیم نیاز به زمان بیشتر دارد.
سخن آخر این‌که  خدای متعال و پیامبر اکرم از این فضل بشارت می دهند و محقق هم می شود، گروه طالبان با کدام دلایل و براهین در برابر سخن خداوند ج و پیامبر (صلی الله علیه وسلم) قرار می‌گیرند. در حالی‌که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و سلم ) از خود نمی گوید بل و حی را بیان کرد: { وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ اِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ} نجم: 3و4
گروه طالبان در جهالت، تعصب و خود برتر جویی در حدی هستند که روی جهالت قبل از اسلام، روی جهالت یهود،، روی جهالت قرون وسطای مسیحیت را سفید کردند. به تمام معنی بزرگی و جایگاه زبان فارسی را می‌دانند، ولی بیماری‌های درونی و تعصب‌شان اجازه نمی‌دهد که واقعیت پذیر باشند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا