در آغاز سلطه طالبان بر افغانستان، وزارت فرهنگ این گروه نشر و پخش شماری از کتابهای فارسی را در داخل کشور ممنوع اعلان نموده بود، لکن طی یک حرکت از پیش سنجیده نشده، حاکمان امارت طالبانی در داخل کشور اقدام بهجمعآوری کتابهایی نمودند که بهفارسی برگردان یا نوشته شده بود. چند روزی پیش کتاب «رهادرباد» نوشتهی ثریاب بهاء، نویسنده زن افغانستانی که سالها پیش از این کشور رخت سفر بسته و برای خود نشیمنگاهی بهتر از این خطه دریافته بود، در دستم بود مطالعه مینمودم و رفتن لای برگهای این کتاب زمینهساز گردید تا در خصوص قهرمان ملی کشور «شهید احمدشاه مسعود» بیشتر و بهتر بدانم. از دفتر بیرون شده رفتم سراغ کتابخانههای جویشیر، دهافغانان و شماری از کتابخانههایی که در امر نشر و پخش کتابهای مورد نیاز پیشگامتر بودند. اما با وارد شدن به کتابخانهها هیچ اثر قابل پسندی نمیتوانستم دراین زمینه پیدا نمایم. در این میان بهچند موضوع پیبردم که روی هر کدام بهصورت فشرده میپردازم:
- جمعآوری کتابهای که بهزبان فارسی برگردان یا نوشته شده است؛ نیروهای طالبان، در قلب مردم افغانستان دست بهجنایتی میزنند و آنهم موضوع جمع نمودن کتابهای که بهزبان فارسی برگردان شده یا منسوب بهنویسندهای است که زبان نوشتاری آن فارسی بوده و یا در تقابل با خرافات باوری این گروه قرار دارد. آنها بیشترینهای کتابهای را جمع نمودند که در اصل و بنیاد مبنا و اصول فارسها و اصالت یک خطهای بزرگ را نمایان میکند. طالبان بدون هیچ تمکینی خود را حاکم دولت دانسته، ولی هنوز از ریشههای اصیل مردم زیر سلطهای خویش میهراسند و در هراسان دست بهنابودی داشتههای معنویای زده اند که بیانگر چشمزنی و خرده انگاری این توده میباشد.
- نه گفتن بهامور مالی و مصارف مردمی که روزها و شبها را درپی پیدا کردن نان سپری مینمایند. با آمدن گروه طالبان، روزگار کارکنان و کارمندان دولتی و خصوصی بهیک وارونهگی تمام مبدل گشت و کار و بار از بازار کار رخت سفر بست، دراین میان کشوری که میانگین شهروندان آن در گذشته علاقهای چندانی به مطالعه و کتاب نداشت، در حدی که در هر هزار نفر ده نفر علاقهی به کتاب و مطالعه دارند، امکان سود و پیشبرد زندگی در چنین بازاری آشفته و ملالانگیز است. در چنین روزگاری مسئولین امارت طالبانی بهجای دستگیری مردم، سر از گریبان دیگری بیرون کشیده و دست مردم بیسرنوشت را از شانه قطع نموده و میلیونها سرمایه مردم را یکساعته پایمال نموده بدون هیچ عوضی زیر خاک نموده است. مردم از فرط گرسنگی و بینوایی در زیر آوار تدارک دیده شده از جنایت این توده بهجان رسیده اند، ولی اسارت آنها را پایانی نیست.
- اهانت برای یک مردم؛ مردم افغانستان، در هرقوم و گروهی که قرار دارند، حتما برای خویشتن ارزشهای دارند و اهانت به این ارزشها از اولویتهای کاری نظامیهای امارت در چوکات یک حاکمیت خودمختار میباشد. طالبان بیشتر خنجری برای فارسیزبانها و هزارهها و بعداً برای سایر اقوام درنظر گرفته اند و کتابهای که جمعآوری شده بیشتر بیانیههای انقلابیونی بود که در دامن درههای هندوکش قامت کشیده و در برابر اسارت بیگانگان میرزمیدند. طالبان چندی پیش نامهای فارسی را نیز از کشور برچیده بودند؛ اما این بار فراختر از گذشته اقدام برای نابودی تمدنی میکنند که تاریخ بیشتر از هر تاریخی دارد. این اشتباه تاریخیای است که همیشه حکام کم خرد برآن متوصل گردیده و سرانجام بهزیر گرفته شدند.