فرهنگ و ادبیات
-
گوهر گمشده «آزادی» در اشعار عاصی
اگر با دیده فراخ نگریسته شود، کهنترین قالب آزادی در زبان فارسی غزل است؛ زیرا پیشنیان سرودههای دلاویز و شورانگیز…
بیشتر بخوانید » -
وطن خاکت شوم جان تو زخمیست
وطن خاکت شوم جان تو زخمیست سراسر کوه و دامــان تو زخمیست نگه کردم به بــــــــــگرام و شمالی ز کابــــل…
بیشتر بخوانید » -
گور بابایت بسوزد کشورم را سوختی
گور بابایت بسوزد کشورم را سوختی هفت پشت ات در بگیرد دفترم را سوختی باتعصب ای نفاق افگن تو ای…
بیشتر بخوانید » -
مانیفست طالبان، مانیفست ظلمت
نه ماه بعد از به قدرت رسیدن طالبان اکنون مانیفست این جماعت منتشر و به مقدار زیادی تکلیف همه چیز…
بیشتر بخوانید » -
ازهراتم کابلم همدرد محزون من است
ازهراتم کابلم همدردمحزون من است دشمن بلخ وبدخشان دشمن خون من است ازقناری تاکبوترزاغ راآتش زدند میوه ای مان راربودن…
بیشتر بخوانید » -
پور مسعودم!
میرسم از درهِ پنجشیر با تیر و کمان با غرور و هیبتِ یکشیر با تیر و کمان از میان رود…
بیشتر بخوانید » -
تصور کن که دلتنگم
تصور کن که دلتنگم بسان کودکی افتاده در پای ستوران می خورد هر سو، سرم با سُم و ساطور سپاهان…
بیشتر بخوانید » -
-
قهرمانم!
قهرمانم! تو همان سرو بلند آرایی تو همان قلهی پامیر و همان ماوایی تو شکوه غزلی، آیه عشقی شرف نسل…
بیشتر بخوانید » -
ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﮔﺪﺍ زاده از راه رسیدند
ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﮔﺪﺍ زاده ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﺩﺭ ﻣﯿﻬﻦ ﭘﺮ ﺭﻭﻧﻖ ﻣﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﮔﺰیدند ﺑﺎ ﺭﻭﺿﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺭ…
بیشتر بخوانید »