قرصک (قرسک) پنجشیر یکی از سبکهای کلاسیک (فولکلور) موسیقی در کشور عزیز ما بوده که در تاریخ کهن این مرز و بوم ریشه عمیق دارد. پس از آنکه در هزاره دوم پیش از میلاد آریاییها با گذشتن از دریای آمو وارد شهر بخدی (بلخ) شدند و پس از چندی به دلیل قلت زمینهای زراعتی و
علفچرها برای مواشی شان، به درههای سرسبز کوهپایههای هندوکش از جمله پنجشیر کوچ نموده و در این دره زیبا در کنار دریای خروشان با آب و هواب دلپزیر مسکن گزین شدند.
همانگونه که عشقری میگوید:
کبک میپرد هر سو، مستی دارد دریایش
جان من تماشا کن، نو بهار پنجشیر است
آب روشن و صافش هر طرف بود جاری
نعر درسن کابل شرمسار پنجشیر است
از زمانه های قدیم در میان این مردمان شوخ طبع، انواع آلات موسیقی از جمله دمبوره، غیچک، چنگ، نی، رباب، دف، توله وغیره رواج داشته که سبک قرصکی (قرصک پنجشیر) سبک دلخواه و همه پسند بوده است. باورها بر این است که سبک قرصک در میان آن ها پیش از آمدن به پنجشیر وجود داشته است. همانگونه که کهزار مینویسد (سامانه) رسمی بود در میان آریاییها رواج داشت که نشانه های از آن در پنجشیر و نورستان و تاجایی هم در اتن وجود دارد. روایت است زمانی که امیر حبیب الله خان سفر به سمت شمال نمود در دشت ریوت پنجشیر توسط حاجی دریا خان دعوت شده و در میان نمایش های که برای امیر به اجرا گذاشتند یکی هم قرصک پنجشیر بود.
امروز سبک قرصک مرزهای جغرافیایی کشور را در نوردیده و تا آنجا که طاهر قادری خبرنگار بیبیسی شهرت این سبک را برابر با سبکهای پاپ و رپ غربی دانسته است.
آوازخوانان زیادی در افغانستان و بیرون از افغانستان به سبک قرصک آهنگ خوانده اند.
ناگفته نباید گذاشت که قرصک پنجشیر به شکل اصیلاش در مناطق همجوار با این ولایت (سالنگ، خوست و فرنگ، پراجغان وغیره) در میان مردم رواج داشته و در محافل خوشی شان آن را اجرا مینمایند.
مرحوم نبی الله پنجشیری، پردل پنجشیری، صوفی مجید، کاظم مرشتان، میان احمد آغا، ایوب عمرضی، لاله مرزا، ملک مرزا درخیل، محمد شریف، رضاء کارگر، عیدالرحمن شیخان، دره صوفی، توکل قابضانی، محمد اکرم بازارکی، خال محمد کروحشی، محمد اسحاق لبآبی، فیض محمد آبدرهای، محمد علیم از شصت، محمد عمرضی، خرم بیک قابضانی، ملا عبدالله امانی وغیره از آواز خوانان و قرصک سرایان نامدار پنجشیر به شمار میروند.
در کنار آن شاعران همچون سید قاسم آغا، محمد فقیر فروزی پنجشیری، ملا حقداد (شهداد)، ملا رستم، محی الدین غلامی، عبدالقهار عاصی، حیدری وجودی، میرزا محمد یعقوبی، غلام جیلانی زیغم، رهسپر وغیره شاعران نامدار پنجشیر برای قرصک سرایان شعر سروده اند.
همچنان باید یاد آور شد که هنرمندانی همچون فرید رستگار، رویین، طاهر شباب، صدیق شباب، عارف کیهان، خالد کیهان وغیره در به شهرت رساندن قرصک نقش برازنده ای را بازی نموده اند.
*****
ساختار قرصک
همانگونه که گفته آمدیم، قرصک پنجشیر یکی از سبکهای کلاسیک بوده و در تاریخ این مرز و بوم ریشه بس عمیق دارد. در اینجا تلاش مینماییم تا در مورد ساختار و اجرای آهنگ سبک قرصک روشنی بیندازیم.
یک آهنگ مکمل قرصک در واقع دارای پنج بخش یا مرحله بوده که عبارتند از: مقام، سنگردی، کَل بیت، قرصک و بخش پایانی میباشد که بعضی بخشها تنها توسط قرصک خوان و بعضی بخشها هم بهگونه جمعی اجراء میشود. در زیر هر بخش آن بهگونه جداگانه بیان شده است.
مقام
مقام آغازین بخش قرصک بوده که معمولاً شعر بلندی به سبک مسمط(مثلث، مخمص و مسدس) بوده و بیشتر روایتگر یک داستان (حماسی، مذهبی، عاشقانه، اجتماعی وغیره) میباشد. قرصک خوان دایره را در پشت سرش گرفته و در میانه مجلس ایستاد میشود. حاضرین به دور او حلقه زده مینشینند. قرصکخوان بیتهای نخست شعر را با قدم زدن در میانه میدان میسراید و پس از سرودن بیتهای نخست شعر، هنگام سرودن بیت پایانی (در مخمس بیت پنجم و در مسدس بیت ششم) سرش را به جوره گوها – که تعداد شان بین دو تا چهار تن میباشد – نزدیک کرده و سرودن را به آنها محول میکند. جوره گوها بخش پایانی (قافیه) را بهگونه کش دار و با کشیدن آواز باریک به پایان میرسانند. جوره گوها به همینگونه تا پایان شعر قافیه های پایانی را اجرا مینمایند.
نمونهای از مقام
بهار آمد تبسم بر لب جانانه میرقصد
دل بلبل به یاد شوق گل مستانه
میرقصد
شبی وصل است و ساقی دور این میخانه میرقصد
قدح در بزم این آواز بیباکانه میرقصد
دعا در دست و تا چون نشه در پیمانه میرقصد
*****
کمال لم یزل فرش است و یکسر دشت و آمونت
به هر برگ گلی پوشیده شد اسرار مسنونت
که میداند زبان نالههای بید مجنونت
ببر این مژده را ای باد بر گوش فلاطونت
که عقل هر دو عالم پیش یک دیوانه میرقصد
*****
شگوفه کرده بر پا در چمن شور قیامت را
به اشک چشم شبنم شسته شد دلها کدورت را
صبا هر سو پریشان میکند تخم محبت را
چه تاثیر است یارب پاک بازیهای الفت را؟
که هرجا شمع روشن میشود پروانه میرقصد
*****
گریبان چمن وا کردم و حسن تو را دیدم
لبت نازکتر از گل بود و من از دور بوسیدم
به این امروز هستی بر بساط دهر خندیدم
به روز مرگ بلبل از سرور غنچه فهمیدم
که هرجا آشنا جان میکند بیگانه میرقصد
نکته: گفته میشود این شعر از کهزاد است، اما من (نگارنده) آن را از قرصک خوانان شنیده ام.
سنگردی
الا ای دره مرد آشیانم
الا ای زادگاه پهلوانم
بود آیا که هنگام گل سرخ
در آغوش تو سنگردی بخوانم
قهار عاصی
بخش دوم آهنگ قرصک را سنگردی تشکیل میدهد. قرصک خوان چهارپارهای را با آواز باریک، لنگر انداخته و آن را میسراید. بخش های پایانی هر بیت را (همانند مقام) جوره گوها در سرودن او را همرایی مینمایند با تفاوت اینکه در سنگردی قافیه هر بیت و در مقام تنها بیتهای پایانی (بیت چهارم، پنجم و یا ششم) را اجراء مینمایند. باید یادآور شد که مشکلترین بخش قرصک سرودن سنگردی است که افراد محدودی توانایی سرودن آن را دارا میباشند. همچنان باید یاد نمود که شباهتهای میان سنگردی پنجشیر و سنگردی/فلکهای هزاره جات، فلکهای حوزه غرب (غور، فراه وغیره) مناطق دیگر کشور دیده میشود.
نمونههای سنگردی
شیرین یار جان در این دیار هستی یا نی؟
بر قول خود استوار هستی یا نی؟
بدنام زده عشق تو کردند ما را
بدنام زده را تو یار هستی یانی؟
*****
دوری دوری از تو خبر نیست مرا
میسوزم و چارهای دگر نیست مرا
کاشکی که مه پروانه به گردت باشم
پروانه خودم بال و پری نیست مرا
*****
دل یاد تو میکند تو هم یادش کن
آزرده شده دلم تسلیاش کن
مرغ دلکم پر زده سویت آید
با دست خودت بگیر و آزادش کن
کَل بیت
بخش سوم آهنگ قرصک را (کَل بیت) تشکیل میدهد. این بخش معمولاً شعر های مثلث میباشد. دو بیت نخست را سراینده همانند مقام اجراء نموده با تفاوت اینکه در بخش قافیه تقریباً همه حاضرین او را همرایی میکنند، اما در بیت سوم در کنار همرایی حاضرین در سرودن، دایره و چک (قرص) نیز نواخته میشود. شور و هیجان زیادی را به همراه داشته و یکتن از حاضرین نیز به پا برخواسته و میرقصد؛ اما در اوج شور و مستی ناگهان دایره خاموش شده و لحظهای سکوت بر فضا حاکم میشود.
قرصک خوان بار دیگر بیتهای کَل بیت را خوانده و در بیت پایانی دوباره همان شور و همان مستی و همان قرص زدن ها و همان دایره همراه میشود تا اینکه خواننده به دایره نواز اشاره نموده تا به نواختن ادامه بدهد و در واقع طولانی شدن نواختن دایره این پیام را میرساند که آهنگ قرصک به مرحله بعدی که همان بخش اصلی آهنگ میباشد رسیده است.
نمونه از کَل بیت
درد تو گل به جانکم لمبه تندور است، درد رفیق زور است
خانه و کاشانه سرم چو خانه گور است، درد رفیق زور است
تو چه سِر داشتی مرا ده غم گرفتار کدی، دلم افگار کدی
دَم دیگر است صنم؛ میزند ده بام قدم؛ سوخت سوخت بال و پرم (دوبار تکرارمیشود)
به ادای سُخنات ماره گرفتار کدی، دلم افگار کدی
مرغ دلم داره قتیت محبت خویشی الا، میکنی یا نی بگو؟
تیغ جلاد به دستکات رفیقته میکشی، در سر راهی بکش
تو چه سِر داشتی مرا ده غم گرفتار کدی، دلم افگار کدی
میزنم تورا به سنگ؛ میگیرم تو را به چنگ؛ میبرم به دهمزنگ (دوبار تکرار میشود)
جوانهای چِنده کده سرش گرفتارس هَی، او به من یارس هَی
*****
غنچه گل بدنت؛ مثل بلبل سخنات
مره دیوانه کده؛ نرم نرم گپ زدنات
میشوم صدقه به آن؛ زیب چاک یخنات
به ادای سخنات ماره گرفتار کدی، دلم افگار کدی
زیر با الم ات؛ مردم از درد و غمت
سر خود را بکنم؛ صدقه پیش قدمات
لطف کن سوی مه بیه؛ نیستم یار کَمات
به ادای سخنات ماره گرفتار کدی،
دلم افگار کدی
چقدر زاری کنم؛ توره خواستگاریکنم
صد هزار واسطهها؛ به طلبگاریکنم
تو شوید عروس من؛ توره گُلکاری کنم
به ادای سخنات ماره گرفتار کدی، دلم افگار کدی
قرصک
قرصک مهمترین بخش آهنگ را تشکیل میدهد. پس از آنکه آوازخوان شعر را سرودن میگیرد، همان جوره گوها که بنام (قاشق گو) نیز یاد میشوند او را همرایی نموده و تمام بیتها را با او یکجا میسرایند. بیت پایانی (چهارم) را همه حاضرین سروده و تکرار میکنند. در این زمان آواز خوان در میانه مجلس نشسته و صدای دایره و قرص زدنها بلندتر شده حاضرین بهگونه نیمه برخواسته شور و احساسات شان را به نمایش میگذارند. فضای خوشی در تمامی محیط پیچیده و نشاط را همهجا و به همه کس هدیه مینمایند.
نمونه شعر قرصک
کی شود فضل الهی صنمی
به زیارت شوی راهی صنمی
میدمات هرچه بخواهی صنمی
به کنارم بدر آهی صنمی
هر دو رخسارت گلاب است صنمی
گیسوهایت تار رباب است صنمی
جان عاشق به عذاب است صنمی
درد و داغت بیحساب است صنمی
سوی صحرا میرود سیل دیده
مردم حیران قدش گردیده
پیش پیش میره مرا پس دیده
دیدن رویت صواب است صنمی
پیش پیش میره مرا پس دیده
دیدن رویت صواب است صنم
خواب از دیده گگام دور شده
کی میآیی وقت خواب است صنمی
گفت (ملا شهداد) او لبشکرم
چقه شیرین شدهیی در نظرم
بده چند بوسه که سوخته جگرم
بوسه رویت صواب است صنمی
گفت (ملا شهداد) او دُردانه
از غمهایت شده ام دیوانه
بمرم داغ به دل میماند
درد و داغت بیحساب است صنمی
ملاه حقداد (شهداد)
*****
یار در پیش و برت جان بدم هی
پیش کور شوهرت جان بدم هی
به لبان شکرت جان بدم هی
به انارهای برت جان بدم هی
شده چند سال ندیدم رویت
به کدام حیله بیایم سویت
سره بانم به سر زانویت
تا به پیش نظرت جان بدم هی
صنما او صنم زهره جبین
با رفیق هایت نه بکش خنجر کین
سر پیشانی عرقچین زرین
به عرقچین سرت جان بدم هی
صنما او صنم لبشکرم
ششته باشم تو بیایی به درم
مثل گل حلقه زنی گرد سرم
ده بغل بگیرمت جان دم هی
او صنم جان به چه حیران هستی
دل و جان برده ده میدان هستی
ده برش کباب و بریان هستی
به انارهای برت جان بدم هی
بخش پایانی
این بخش شور انگیزترین و پُر هیجانترین بخش آهنگ قرصک میباشد. آواز خوان همراه با قاشق گوها شعر را – که نسبت به شعر اصل آهنگ کوتاهتر میباشد -سروده (هر مصرع را دوبار تکرار کرده) و حاضرین آن را تکرار میکنند. در این بخش حاضرین به گونه نیمه بهپا بر خواسته و صدای دایره و قرص زدنها نسبت به بخش اصلی آهنگ بلندتر شده شده و زربان قرص سرعت بیشتر میگیرد، تعدادی اشپلاق نیز سر میدهند. در اوج مستی و هیجان ناگهان صدای دایره خاموش شده و قرص زدن ها نیز به پایان میرسد و اینجاست که آهنگ قرصک نیز پایان مییابد.
نمونههایی از شعر بخش پایانی قرصک
نگار خود بدیدم
ز مکتب خانه میرفت
به دستش بکس چرمی
چادر در شانه میرفت
به مثل آهوی مست
به صد سامانه میرفت
*****
آمدم ز راه دور
بر سلامت او لیلا
حقله ته بهگوشم کن
من غلامت او لیلا
عقل و هوشمه برده
چشم مستت او لیلا