تالبان پس از پیروزی در پانزدهم آگست 2021 در تلاش برگزاری مجلس بزرگی متشکل از ملاها بودند تا از طریق آن مشروعیت ملی کسب کنند.
از آنجاییکه این گروه متشکل از طلبههای مدارس دینی پاکستان است، بر اساس فهم و برداشت و روایت خودِ شان از دین و شریعت، بدین باور اند که علما (ملاهای سنتی فارغ التحصیل مدارس دینی آراسته با ریش و دستار) وارث پیامبران اند و مهمترین وظیفهی پیامبران رهبری جوامع بشری و ارشاد و هدایت انسانها بوده است.
بر مبنای همین طرز نگرش، آنها فکر میکنند ملاها نمایندگان خاص خدا در روی زمین و همچون چوپان در برابر عامهی مردم و از جایگاه اجتماعی ویژهای در فرهنگ اسلامی برخوردار اند. به باور تالبان، عامهی مردم جاهل، نفسپرست، هوسگرا، منحرف از راه حق و پیروان شیطان اند که حق رای در تعیین سرنوشت اجتماعی را ندارند.
بههمین لحاظ، بر بنیاد باور و برداشت دینی این طایفه، مهمترین تصامیم سیاسی باید از سوی ملاها اتخاذ گردد. در دور نخست تالبان، زمانیکه کابل به دست این گروه سقوط کرد، پانزدهصد تن از طلبههای فارغ التحصیل مدارس سنتی، در شهر کندهار گرد آمدند و با ملا محمد عمر بیعت نمودند.
یکی از تصمیمهای مهم در ماه حمل سال جاری در نشست کندهار این بود که مجلس بزرگی متشکل از علمای سرتاسر کشور در شهر کابل برگزار گردد که ضمن بیعت با ملا هبت الله رهبر این گروه، چارچوب و خطوط اساسی امارت اسلامی را در دو بُعد سیاستگذاریهای داخلی و خارجی تعیین نماید و در عین زمان تالبان بتوانند از این طریق مشروعیت داخلی کسب کنند.
در روزهای اخیر، زمانیکه در کندهار تصمیم گرفته شد تا جرگهی نامبرد با اشتراک بیش از سههزار تن از ملاها برگزار گردد و رهبری آن را ملا برادر بر عهده داشته باشد، آقای سراج الدین حقانی فکر کرد که برآیند این جرگه به نفع تالبان کندهار و انزوای سیاسی شبکه حقانی خواهد بود.
بدینلحاظ با مدیریت جرگه توسط ملا برادر و آجندای بیعت با ملا هبت الله و همچنان تعیین چارچوب نظام امارت در این نشست مخالفت ورزید و این امر سبب شد تا نشست نامبرده با یک روز تأخیر بهتاریخ نهم سرطان سال جاری برگزار گردد و از سوی ملای سالخورده و گمنامی بهنام شیخ حبیب الله مدیریت شد.
پس از نشست کندهار، این دومین بار بود که وجود شگاف عمیق میان تیمهای ملابرادر و سراج الدین حقانی باعث گردد تا مهمترین نشست تالبان در کابل بینتیجه پایان یابد.
به اساس گزارشهایی، در نشست کندهار قرار بود ملابرادر جایگزین ملاحسن آخوند گردد و سراج الدین حقانی با حفظ کرسی وزارت داخله بهعنوان معاون نخست ریاست الوزراء نیز برگزیده شود اما موضوع از سوی سراج الدین حقانی رد گردیده بود.
شاخهی ملابرادر و ملایعقوب فکر میکرد اگر در این جرگه بتوانند برای ملا هبت الله از ملاها بیعت بگیرند، قادر خواهند شد مداخلات پاکستان را در مسایل مربوط به امارت محدود سازند، روی تعامل با جناحهای سیاسی مخالف داخلی و کشورهای همسایه و جهان فکر خواهند کرد و سرانجام میزان قدرت شان را در برابر شبکه حقانی در نظام امارت بلند خواهند برد.
انتظار مردم این بود که در این جرگه روی کار، تحصیل و حقوق اجتماعی زنان و همچنان قطع جنگ و جستجوی راههای حل صلح آمیز با مخالفان و همانطور، تعیین خطوط سبز و سرخ تعامل با جامعه جهانی، رفتن بهسوی حکومت همهشمول، تعیین چارچوب سیاسی برای نظام آینده و مسایل مهم دیگری از این قبیل تصمیم گرفته خواهد شد.
بدینلحاظ میتوان گفت: جرگهی ملاها در کابل بدون حضور سایر اقشار اجتماعی بهشمول زنان، بهدور از چشم رسانهها، جامعهی مدنی و میهمانان خارجی با یک قطعنامه مشورتی غیر الزامی پایان یافته و برخلاف آنچه انتظار میرفت نتایج مهمی را بهدنبال نداشت.