بشر در طول تاریخ با هم در ارتباط و داد و ستد و بدهی و بستانهای بوده است تا سبب بقا و تداوم حیات بشری و سیاسی اش گردد. بیگمان هیچ مقطع تاریخی زیستبوم بشر را نمیتوان سراغ داشت که میان هم ارتباط نداشته باشند چون انسان ذاتأ یک موجود اجتماعی است و نمیتوانند به دور از هم به زیست خود ادامه دهند. البته ارتباط میان بشر در پارادایمهای مختلف به گونه های متفاوت وجود داشته است.
اما آن چه امروز از آن به نام حقوق دپیلماتیک و کنسولی یاد میشود محصولیست از دوران انقلاب و شکلگیری دولتهای ملی و به گونهی مدرنتر آن این پدیده مال جهان پسا جنگ دوم جهانی و کنوانیسون ۱۹۶۱م وین در مورد حقوق دپیلماتیک و کنسولی پیرامون چگونگی تنظیم روابط دپیلماتیک میان کشورها است.
مفهوم حقوق دپیلماتیک و کنسولی
تفسیری که از حقوق دپیلماتیک در کنوانیسون ۱۹۶۱م وین ارایه شده این است که یکی از مهمترین و با اهمیتترین بخشهای حقوق بینالملل شمرده میشود. اصلی ترین وظیفه حقوق دیپلماتیک تنظم رابطه دوستانه و مسالمتآمیز میان دولتها به عنوان بازیگران ملی است. در واقع اساسیترین فلسفهی وجودی حقوق دیپلیاتیک را تنظم ارتباط میان دولتها از طریق سفارتخانهها/نمایندگیها سیاسی در بیرون از مرزهای ملی شکل میدهد که توسط ماموریت دیپلماتیک و در رس آن سفیر به دوش دارد. این حقوق دیپلماتیک است که به دولتها اجازه میدهد جهت انجام ماموریت های سیاسی به یک دیگر مامورین دیپلماتیک معرفی نمایند.
در چارچوب حقوق دیپلماتیک تنها دولتها هستند که با هم ارتباط برقرار کرده میتوانند و بس که شرایط آن قرار ذیل است:
۱- دولتها میتوانند حق برقراری رابطه دیپلماتیک را داشته باشند؛
۲- به رسمیت شناسی میان دولتها صورت گرفته باشد.
حالا پرسش که مطرح میشود این است که در چارچوب و روشنایی حقوق دیپلماتیک و کنسولی آیا میتوان عملکرد ایران و ترکیه و رژیم امارت اسلامی را در باب معرفی مامورین جدید حقوقی و مشروع تلقی نمود؟. و آیا اشترک آقای سلیمانی به عنوان نماینده رسمی و مشروع حکومت فروپاشیده افغانستان که هنوز بدیل مشروع آن به میان نیامده با حقوق و عرف دیپلماتیک همخوانی دارد؟.
پاسخ هر دو پرسش منفی و خلاف قوانین پذیرفته شدهی بینالملی است.
یعنی این که مطابق بند اول حقوق دیپلماتیک و کنسولی در مورد چگونگی شیوه برقراری ارتباط و معرفی سفیر روشن و آفتابی مطرح شده است که تنها دولتها میتوانند حق برقراری رابطه و معرفی سفیر را داشته باشند. براین اساس هنوز در افغانستان دولت مشروع و قانونی شکل نگرفته است و رژیم امارت اسلامی که فاقد مشروعیت ملی و بینالمللی است نمیتواند نماینده معرفی نمایند و جمهوری اسلامی ایران هم نمیتواند به عنوان کشور پذیرنده نماینده یک گروه را به عنوان سفیر قبول کنند.
همچنان بند دوم این کنوانیسون تاکید دارد که تا زمانی که به رسمیت شناسی میان دولتها صورت نگرفته باشد سفیر معرفی کرده نمیتوانند.
همچنان در مورد اشتراک آقای سلیمانی و برخی از مامورین دیپلماتیک دولت فروپاشیده افغانستان در مراسم خدا حافظی و ختم ماموریت دیپلماتیک هم باید بگویم که این عملکرد خلاف حقوق و دیپلماتیک است. ماموریت ایشان در واقع به پایان نرسیده است که خدا حافظی کنند ایشان با مرتکب شدن این عمل به موقف گیری های اخیر شان پشت کردن و به اعتماد و حمایتهای مردم افغانستان که در چند روز پسین از ایشان داشتند نیز بیحرمتی نمودند که نباید چنین میشد.
منابع:
۱- حقوق دیپلماتیک و کنسولی، پرویز: دفتر مطالعات سیاسی و بینالملل، تهران ۱۳۸۴.
۲- حقوق کنسولی، صدر، جواد، دانشگاه تهران: ۱۳۷۱.
۳- حقوق دیپلماتیک نوین، معینزاده،دفتر مطالعات سیاسی: تهران ۱۳۷۹.