عملیات برای ادبیات؛ چرا در انبوه القاب احمدشاه مسعود، چنین عنوانی را به کتاب برگزیدند؟
گزارش: فرید عمری
عملیات برای ادبیات مجموعه شعر است که به تلاش بیشائبه و زحمات فراوان داکتر سيده فاطمه موسوی گردآوری شدهاست. در این اثر شاعران بزرگ زبان فارسی چون، سیمین بهبهانی، حیدری وجودی، محمد علی سپانلو، استاد مومن قناعت تاجیکستانی، محمد حسین جعفریان، احمد رضا احمدی، احمد حسین نیشابوری، نجیب بارور، دکتر سيده فاطمه موسوی، علیرضا قزوه، واصف باختری و چندین شاعر نامدار و نامآشنایی زبان فارسی در وصف احمدشاه مسعود شعر سرودند.
امروز ۲۷ ثور/ اردیبهشت در مصلای امام خمینی “ره” در تهران، نمایشگاه کتاب که یکی از رویدادها بزرگ فرهنگی ایران است، برگزار شده بود، این کتاب ظاهرا از بیشترین مراجعه کننده در نمایشگاه مزبور برخوردار بود و دوستدوران احمدشاه مسعود، اسطوره قرن در میان هزاران جلد کتاب انگشتشان را بالای این اثر میگذاشتند و رسانهها هم حضور پیدا کردند تا از این رویداد فرهنگی و این عنوان جذاب (عملیات برای ادبیات) گزارش تهیه کنند. کتاب مذکور تا پایان نمایشگاه توجه بسیاریها را جلب کرد و مراجعین از کشورهای مختلف از این کتاب خریدند و سوالات را در این زمینه مطرح کردند.
چند ویژگی که در کتاب است و سبب شد تا بسیاریها در میان هزاران جلد کتاب شعر و شخصیتهای اسطورهی بالای “عملیات برای ادبیات” انگشت بگذارند: اول اینکه عکس و اسم احمدشاه مسعود در میان نسلهای امروز و دیروز از جایگاه و محبوبیت بالای برخودار است و هر آزادی پسند و آزاده باور به دور از ملحوظات به شهید مسعود و راه او عشق میورزد.
دوم نام و عنوانیکه برای کتاب انتخاب شدهاست از دید علمی و منظر فرهنگی، شخصیت چند بعدی شهید احمدشاه مسعود را نشان میدهد و به خوبی روشن میسازد که مسعود نه تنها یک متفکر نظامی و چریک بینظیر بودهاست؛ بلکه او برای ادبیات، شعر و فرهنگ نیز اهمیت بسزایی قائل بود و کتابخانه سیار در بحبوحه جنگها داشتهاست و گاهی ضمن مطالعهای سایر کتابها، شعر هم میخوانده.
سومین ویژگی اثر، درج اشعاری شاعران، بزرگ و شناخته شده زبان فارسی است در هر زمانی در میان جامعه فرهنگی و اهالی قلم از جایگاه و حرمت بینهایت برخودار هستند شعر شان چون طلا مداوم ارزشمند است.
انتخاب نام:
نام این اثر جملهی است که شهید احمدشاه مسعود در خواجه بهاءالدین تخار خطاب به مولانا فرید گفتهاست و این جمله را محمد حسین جعفریان از روزنامهنگاران سلام مستند سازان معروف ایرانی که در آن مجلس حضور داشتند، نقل کردهاست: آقای جعفریان میگوید: روزی در خواجه بهاءالدین تخار آمرصاحب در مورد شعر سپید حرف میزد و یکبار ناگهان مولانا فرید مشهور به مولانا قربان، بلند شد و گفت دشمن در خط جنگ عملیات دارد و شما در مورد ادبیات و شعر گپ میزنید! آمر صاحب خطاب به وی گفت: جان برادر همین “عملیات برای ادبیات” است. گرچند از این جملهی آمرصاحب کدام سندی تصاویری و صوتی وجود ندارد، اما این جمله به صورت شفاهی از سوی استاد دکتر شمسالحق آریانفر و سایر بزرگان نیز تایید شدهاست. میباید گفت که دفاع آمر صاحب شهید از ارزشهای دینی زبانی، ادبیات و فرهنگ به معنی منتفی کردن و یا حذف دیگر زبانها و هویتها نبودهاست و آمر صاحب شهید مفکورهی همه باشیم را داشت و دیگری ستیزی در مانیفست وی جا نداشت از همین سبب بسیاریها بهدور از تعلقات قومی، زبانی و مذهبی چون پروانهها گِرد شمع عزت نفس او جمع میشدند و او برای همه دوست و رفیق بود و برای زنده ماندن هرکس میجنگید و مبارزه میکرد. به قول شاعر افغانستانی دکتر سمیع حامد:
تو با غرور در غم مردم خوشی کنی
من درد میکشم که چرا خودکشی کنی
تو جنگ میکنی که بمیرند دیگران
من جنگ میکنم که توهم زندگی کنی
برای آنانی که روی این عنوان نقدی داشتند و دارند و تاکید میکنند که شهید احمدشاه مسعود چنین جملهی را نگفتهاست، باید گفت، اول اینکه اظهارات و گفتههای چندین شخصیت که از جایگاه بالای علمی و اجتماعی برخودار هستند، تایید میکند که آمر صاحب این جملهرا گفتهاست. دوم اینکه مطرح کردن چنین جمله به معنی دشمنی و ستیزه با سایر زبانها فرهنگها و ارزشهای مردم افغانستان نبوده و نیست آمرصاحب برای ادبیات، فرهنگ، ارزشهای همه مردم جنگ میکرد و افغانستانی را میخواست که تمام باشندههایاش نسبت به آن تعلق خاطر داشته باشند مسائل قومی در آن محو و نابود شود و بحث خوردی و بزرگی و تفوق طلبیها فروکش کند.
دقیق آمر صاحب شهید در یک برهه زمانی چنین موضوعی را مطرح میکند که در آن وقت تهاجم گروه طالبان، زبان فارسی را که مظهر تاریح، هویت و ارزشهای تمدنی کلان یک جغرافیایی است در معرض حذف قرار داده بود. (مجموعهی استخبارات بیرونی، عناصر قومی و غولهای افراطی) برای دور زدن این زبان عملیاتهای مدهش و تباه کننده را در جغرافیای تکلمی این زبان انجام میدادند و شبیه امروز کتابها و نوشتهها و نویسندهها را محکوم به نابودی میکردند. فلهذ فکر ماندن و بقا زبان فارسی را به عنوان حلقه وصل مردم افغانستان، نه تنها آمرصاحب شهید، بلکه یک پشتون، یک اوزبیک یک گجر و یک پیشهی در سر داشت و در این قربانی میداد در برابر تهاجم سیستماتیک زبان فارسی ایستاد و مقاومت کرد.
جنگنده قابلیست در کوه و کمر
او حامی مردم است با خون جگر
بر سینهی خود مدال غیرت دارد
یک دره پنجشیر و یک شیر پسر
شعر مهناز محمودی