
خواست های کلیدی ترامپ از امارت طالبان
دونالد ترامپ و سیاست گذاران تیم جمهوری خواه در دور اول ریاست جمهوری ترامپ در سال 2017 ابتکار توافق با طالبان را رقم زدند ولی شکست حزب جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری 2021 در مقابل حزب دموکرات ها نتایج مدنظر از توافق امریکا با طالبان را به حاشیه برد و ایالات متحده امریکا و متحدین آن نیز به طور فاجعه باری از افغانستان خارج شدند.
جو بایدن رئیس جمهور وقت آمریکا و نماینده حزب دموکرات ها در کاخ سفید در طول مدت ریاست جمهوری خویش تا آنجا که ممکن بود به طور یکجانبه متعهد به توافقنامه دوحه با طالبان باقی ماند اما در بخش اینکه آمریکا از طالبان چه خواسته هایی دارد، دست خود را کوتاه می دید و در برخی حالات ابراز خستگی از پیگیری موضوع افغانستان می نمود. از سویی هم امریکا در دوره ریاست جمهوری جو بایدن بیشتر درگیر موضوع جنگ اواکرین و جنگ حماس با اسرائیل در خاورمیانه بود. که این دو جنگ نیز با یکدیگر پیوند داشتند و این جنگ پیامد های سنگین و غیر قابل جبرانی را هم برای کل حوزه خاورمیانه و محور مقاومت نیز داشت.
با پیروزی دوباره ای ترامپ در انتخابات و آغاز دور دوم ریاست جمهوری او، موضوع افغانستان بار دیگر جز اولویت های سیاست خارجی ایالات متحده امریکا قرار گرفت.
دونالد ترامپ از زمان آغاز کارزار انتخاباتی خویش تا کنون که در سمت رئیس جمهور آمریکا قرار دارد، خط و نشان های بزرگی را در قسمت افغانستان از خود بروز داده است، از بحث خروج فاجعه بار آمریکا از افغانستان گرفته تا اهمیت پایگاه های نظامی، نفوذ رقبای امریکا در افغانستان و تجهیزات مهم نظامی امریکا که به دست طالبان افتاده است.
ولی آنچه را که ترامپ و تیم او از افغانستان می خواهند فراتر از این موضوعات است به طور کلی برنامه ترامپ در بحث توافق با طالبان خروج پتناگون امریکا از افغانستان و جایگزینی CIA با آن در افغانستان بود.
چرا که در استراتژی هژمونیک امریکا در سال های اخیر تغییراتی به وجود آمده بود و این کشور از حضور مستقیم به حضور غیر مستقیم و کنترول از راه دور در کشورهای دیگر تغییر رویکرد داده بود.
حال باید دید که ترامپ و تیم او چه خواست های کلیدی را نظر به توافق دوحه از طالبان دارند و چگونه آنرا تطبیق می نمایند؟
یک بخش اصلی قضیه به کمک های مالی امریکا به طالبان می گردد. این کمک ها و دوام آن بخشی از توافقنامه دوحه است که از نظر طالبان حائز اهمیت جدی است و در واقع بقای آنان نیز به دوام این کمک ها می گردد. اما ترامپ و کابینه ی او بر عکس جو بایدن پول بی حساب و کتاب و بدون امتیازگیری از طالبان پرداخت نمی کند. او در مقابل تزریق پول به طالبان از این گروه، عمل به تمام تعهداتش را مطالبه خواهد نمود. این سخن بدین معناست که ترامپ، مادامیکه طالبان به تعهدات خود پایبند باشند، به دنبال سرنگونی و یا تضعیف آنها نیست.
- تعهدات طالبان با آمریکا هم در متن توافقنامه دوحه و ضمیمه های آن درج شده است و ازمهمترین آن تعهدات، جلوگیری از هر اتفاقی است که منافع آمریکا را در افغانستان و پیرامون آن به خطر بیندازد. به عنوان اولین نقض تعهد باید اشاره نمود که طالبان بعد از تحویل گیری افغانستان، رابطه گرمی با چین، روسیه و ایران که به عنوان رقبای امریکا در منطقه محسوب می شوند ایجاد نمودند که این مسئله از نظر ترامپ و تیم او غیر قابل قبول است.
- در بخش دیگر تعهدات و مطالبات، آمریکایی تیم ترامپ در قبال دوام و افزایش کمک ها و حمایت غیر محسوس از طالبان حمایت از گروههای مسلح جدایی طلب در منطقه و تجهیز و آموزش آنها در خاک افغانستان توسط طالبان را به عنوان بخشی جدی از مطالبات خود پی خواهد گرفت. زیرا آمریکا و تیم ترامپ روی این گروههای جدایی طلب، داعشی، سلفی و… برای ایجاد آشوب در منطقه و تحت فشار قرار دادن کشورهای رقیب خود و مشغول کردن آنها برنامه ریزی و سرمایه گذاری نموده است.
- در بخش دیگر، اگر سرمایه گذاری کشورهای منطقه در افغانستان جز اهداف استراتژیک روسیه، چین و ایران محسوب گردد و جایگاه آنها در وضعیت بهتری نسبت به آمریکا در افغانستان قرار گیرد، حتماً با واکنش جدی ترامپ و تیم او مواجه خواهد شد.
- حضور عمیق تر استخباراتی آمریکا و متحدانش در افغانستان، بخش دیگری از توافقات دوحه و مطالبات کلیدی ترامپ از طالبان است که در طول سه سال گذشته (21000) نیروی آموزش دیده وابسته به ارگان های آمریکا از نوع افغانستانی آن در (۳۴) ولایت اففعانستان در بین اقوام مختلف حضور دارند و بسیاری از این افراد وابسته به امریکا برای پوشش امنیتی خویش جذب موسسات انکشافی، کمک رسانی و انجو های وابسته به سازمان ملل متحد شده اند. عمق بخشیدن به حضور استخباراتی این نیروها و حفظ آنها ممکن است نیازمند حضور آمریکا در پایگاه بگرام و یا شیندند هرات هم باشد، اما این اتفاق تا زمانیکه نیاز مبرم پیدا نشود و نیز تا حل و فصل اولویت های مهمتر ترامپ (جنگ اوکراین و جنگ غزه و لبنان) قطعا روی نخواهد داد.
اما روی دیگر گزینه های ترامپ و کابینه ی او در قبال افغانستان چه میتواند باشد؟
مثلاً اگر طالبان تمرد کنند و به تعهدات خود پایبندی نشان ندهند، آنگاه ترامپ چه خواهد کرد؟
تجربه پیشین نشان داده که ترامپ، صبر استراتژیک ندارد.
او ممکن است تمرد احتمالی طالبان از توافقنامه دوحه را با شدت عمل پاسخ دهد کما اینکه ممکن است بخشی از شدت عمل مد نظر خود برای همسایگان افغانستان را هم از طریق ابزارهایی که در افغانستان در اختیار دارد به اجرا بگذارد.
در این گزینه آنچه که از قرائن پیداست نشانگر این است که شبکه حقانی ، ملا برادر و ملا یعقوب تمایلی به رو یا رو شدن با آمریکا را ندارد، اما ممکن است کسانی در حلقه تیم قندهار چنین هوایی بر سر داشته باشند که در آن صورت، اقدامات تنبیهی ترامپ برای طالبان ممکن است در سه سطح (قطع کمک های مالی) (حذف فیزیکی رهبران جناح های مخالف امریکا) و سوم حمایت از مخالفین طالبان برای مبارزه مسلحانه با این گروه وقوع پیدا کند.
در رابطه با قطع کمک های مالی :
کمک های مالی ماهوار امریکا برای امارت طالبان کلیدی ترین فشار برای فروپاشی امارت طالبان خواهد بود. در مدت سه و نیم سال گذشته سه جناح قدرتمند امارت طالبان ( شبکه حقانی ، تیم قندهار و تیم سیاسی دوحه طالبان ) فقط با پول امریکا دوام قدرت شان را حفظ نموده اند. هفته وار (۴۰) ملیون دالر و ماهیانه (۱۶۰) ملیون دالر به صورت علنی و بانکی تحت پوشش کمک های بشر دوستانه طبق توافقات دوحه برای آسیب دیده گان و خساره مندان ۲۰ سال جنگ امریکا در افعانستان برای حکومت امارت طالبان پرداخت میشود.
- ماهیانه (۹۰) ملیون دالر برای نیروهای شرکت های قرادادی همان (۲۱) هزار نیروی جامانده ی استخباراتی امریکا در داخل افعانستان که در بخش های صحت، انشکاف و زراعت مشغول به کار هستند، پرداخت میشود. امارت طالبان تلاش های وسیع را انجام داد اما نتوانست جریان آنرا به صورت آزاد قطع و ادارات امارتی را روی آن مسلط کند، چنانچه تمامی شوراهای محلی انکشاف دهات را در سراسر قریه جات منحل اعلان نمود و شوراهای علما را جاگیزین آن کرد اما موسسات نیز کمکهای شانرا ظاهراً قطع نمودند اما در پشت صحنه به صورت خصوصی کارشان ادامه پیدا نمود.
- ماهیانه (۵۰) ملیون دالر به سه جناح قدرت در کابل، قندهار و تیم دوحه که جناح کابل شامل ( تیم سراج الدین حقانی وزیر داخله ، تیم ملا یعقوب وزیر دفاع ، تیم وثیق رئیس استخبارات ) تیم قندهار شامل ( ملا هیبت الله ، بشیر نورزی و شورای علمای قندهار ) تیم دوحه شامل ( ملابرادر ، عباس استانگزی ، مولوی شهاب الدین دلاور ، امیرخان متقی و … ) داده می شود تا صرف شبکه های کاری شان نمایند.
در کل در مدت سه و نیم سال از حکومت امارت طالبان در افعانستان، ارگان های آمریکا به صورت تمام و کل برای حفظ و مدیریت امارت طالبان ماهیانه مبلغ (۳۰۰ سه صد ملیون دالر ) هزینه پرداخت نموده است. البته این بودجه و هزینه ی مالی امریکا شامل گروهای دیگری چون داعش خراسان ، تجزیه طلبان پاکستانی پشتون، بلوچ و جیش العدل و… نمیشود.
یکی از افتخارات سازماندهندگان مذاکرات دوحه قطر که در راس آن وزیر خارجه ی وقت امریکا مایک پمپئو و زلمی خلیلزاد نقش محوری داشتند دربرابر انتقادات کنگره و مجلس سنای امریکا این بود که : (بودجه ی مصارفات مالی امریکا در افغانستان با حضور (۱۱۰) هزار نیروی امریکایی به صورت روزانه مبلغ (۳۰۰ سه صد ملیون دالر و ماهیانه ۹ ملیارد دالر ) بود که ما آنرا طبق توافق دوحه به ماهیانه (300 سه صد ملیون دالر ) کاهش دادیم اما اینکه دموکرات ها نتوانستند توافقات دوحه قطر را با طالبان مدیریت کنند وخروج نظامیان امریکا را خلاف توافقات دوحه قبل از وقت انجام داده و نتوانستند امارت طالبان را وادار به تطبیق توافقات نمایند ضعف حاکمان تحت رهبری جو بایدن و تیم او بوده است.
اینک با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا تیم او و جمهوری خواهان امریکا پای تطبیق توافقات دوحه، تعهدات و مطالبات خود ایستاده اند و سعی در عملی ساختن آن دارند. این بدین معناست که بحران در افغانستان همچنان باقیست چه آمریکا به مطالبات خود دست پیدا کند و یا نکند.
پایان