اخیراً رییس طلوعنیوز، خپلواک ساپی، از کشور خارج شد و در توییترش نوشت که به علت فشارهای حاکمیت موجود، نتوانست به کارش ادامه دهد. آقای ساپی که پیش از سقوط جمهوریت بهعنوان معاون طلوعنیوز کار و فعالیت میکرد، با سقوط جمهوریت و بیرون رفتن بسیاری از کادرهای این شبکه تلویزیونی از کشور، رهبری طلوعنیوز را برعهده گرفت و به گفته بعضی همکارانش در این رسانه، روزهای پرتنش را بهخوبی مدیریت کرد. در طول این مدت، چندین بار اداره استخبارات یا وزارت امر به معروف و نهی از منکر از وی بازجویی کردند و خواستار تعدیل عملکرد این رسانه شدند. طلوعنیوز در دوران ساپی دچار افت بیپیشینه شد و بسیاری از مخاطبان را از دست داد. ممکن است خپلواک ساپی ماندنش در روزهای دشوار در افغانستان و در کنار همکارانش را امتیازی برای خود به حساب آورد، ولی این نکته بدیهی است که شیوه مدیریت او نتوانست از سقوط اعتبار طلوعنیوز جلوگیری کند.طالبان پس از بازگشتشان به قدرت، بهتدریج سیطره خود را بر رسانهها گسترش دادهاند و در ریز و درشت فعالیتهای آنها مداخله میکنند؛ از موضوعی که به آن پرداخته میشود گرفته تا نحوه پوشش مجریان و مهمانانی که در برنامهها دعوت میشوند. طالبان از آزادی رسانهها بهشدت در هراساند و موجودیت آن را خطری جدی برای حاکمیت خود میدانند. طالبان به کارهایی مشغولاند که انعکاس یافتن قسمتی از آنها کافی است تا افکار عامه را علیه آنها قرار دهد و پایههای رژیمشان را تضعیف کند. طالبان برای تحکیم قدرت خود، به جامعهای نیاز دارند که در آن، صدای معارضان شنیده نشود و همه چیز بهصورت یکدست اداره شود.وقتی در مورد نظام جمهوری پس از اجلاس بُن سخن زده میشود، اولین چیزی که در ذهن تداعی میشود، آزادی اندیشه و بیان و حضور و فعالیت گسترده رسانههای متکثر و متنوع است. در آن دوره، رسانهها قادر شدند فرهنگ بسازند و در رشد و گسترش آگاهی در میان تودهها نقش ایفا کنند. در این برهه زمانی، آزادی رسانهها در سطح منطقه بینظیر و مایه فخر و مباهات بود. شمار زیادی از رسانهها، اعم از صوتی، تصویری و نوشتاری، در مرکز و ولایتهای افغانستان سرگرم فعالیت بودند. یکی از پیامدهای خوشایند فعالیت گسترده رسانهها در کشور در آن دوره، شکوفا شدن استعداد نسلی از خبرنگاران و ژورنالیستان بود که بهخوبی از عهده انجام وظایف خود برمیآمدند. به همین دلیل بود که در درازنای بیست سال، افراد شاخصی در میان خبرنگاران و ژورنالیستان افغانستان ظهور کردند.تلویزیونهای طلوع و طلوعنیوز فرزندان دوران جمهوریت پسابُن بودند. این دو رسانه در عرصه تولید برنامههای سرگرمکننده و نیز برنامههای خبری و تحلیلی، الگوی دیگر رسانهها بودند و در بسیاری از موارد، سنتشکنی میکردند و به سرزمینهایی پا میگذاشتند که کسی قبل از آنها، به آن پا نگذاشته بود. مالکان این رسانهها از برکت کمکهای بیدریغ کشورها و نهادهای خارجی، در ازای تولید برنامههای مختلف، مبالغی هنگفت را به جیب زدند و تجارتی پررونق برای خود دستوپا کردند.قرار بود این رسانهها برای نهادینه شدن دموکراسی و حقوق بشر در افغانستان، همت بگمارند و همه نیروی خود را صرف این کار کنند. اصلاً فلسفه وجودی این رسانهها در این خلاصه میشد که مفاهیم مدرنی همچون حقوق بشر و دموکراسی را تبلیغ و تکثیر کنند. اما در جریان کار، مواردی مشاهده میشد که ثابت میکرد این رسانهها بیش از اینکه دغدغه حقوق بشر و دموکراسی را داشته باشند، منافع شخصی مالکان خود را مد نظر قرار میدهند و رعایت میکنند. در دوران ریاست جمهوری اشرف غنی، طرز پوشش خبری طلوعنیوز بهگونهای بود که این شایعه را خلق کرد که شورای امنیت ملی برای این رسانه خط میدهد. در یک دوره، ریاست این شورا را حنیف اتمر برعهده داشت. یکی از مجریان طلوعنیوز پس از بیرون شدن از این رسانه نیز در گفتوگو با من این موضوع را تأیید کرد.یکی از انتقادهایی که بر طلوعنیوز در دوران جمهوریت صورت میگیرد، این است که این رسانه با تریبون دادن مداوم به مخالفان نظم جمهوری، به سهم خود زمینه فروپاشی جمهوریت را فراهم کرد. در یکی دو سال اخیر، طلوعنیوز سوژههایی را انتخاب میکرد که روحیه سربازان را تخریب کند و با برجستهسازی مشکلات و نارساییهای موجود در نظام جمهوری، مردم را نسبت به آن دلسرد و عملاً متمایل به پذیرش طالبان میکرد. در دوره یادشده، یکی از موضوعات پربسامد در طلوعنیوز این بود که اگر نیروهای خارجی افغانستان را ترک کنند، آیا نیروهای امنیتی افغانستان قادر به حفظ نظام خواهند بود؟ معلوم نیست آیا مدیران این رسانه از روی تعمد میخواستند روحیه دفاع از جمهوری را در مردم تضعیف کنند یا اینکه ناخواسته به این کار اقدام میکردند.با بازگشت طالبان به قدرت، رسانههای داخلی خاصیت خود را از دست دادهاند. طلوعنیوز نیز به رسانهای بیرنگوبو و خستهکننده تبدیل شده است و برنامههایش جذابیتی برای بینندهگان ندارد. موضوعات برنامهها تکراری و ملالآور است، مهمانان هم از چند آدم معدود تجاوز نمیکنند، مجریان هم بهگونهای برنامه را گردانندهگی میکنند که گویا دستوپایشان بسته است و مجبورند سوالات کلیشهای و تکراری را مطرح کنند و مجریان یا مهمانان زن در برنامهها حضور ندارند. به همین علت است که اکنون مردم معمولاً به تلویزیونها یا وبسایتهای خبری بیرون از کشور مراجعه میکنند.خبرنگاران در افغانستان در حال حاضر بدترین شرایط را از سر میگذرانند. طالبان خبرنگاران را مجبور میکنند که به سلیقه و مذاق آنها گزارش تهیه کنند، با آنها بهصورت تحقیرآمیز برخورد میکنند و به هر بهانهای ممکن است آنها را بازداشت و مورد بدرفتاری قرار دهند. یکی از خبرنگاران میگوید: «طالبان با ما همانند اسیر جنگی رفتار میکنند. باری یک سرباز طالب به من گفت، همین که به مرمی نمیزنمت، خدا را شکر کن.» آزادی رسانهها در وضعیت کنونی به خواب و خیال همانند است. رسانهها آخرین نفسهای خود را میکشند. بعضی از رسانهها هنوز هم فعالیت دارند، اما برای کارکنان آنها نه پیش از بیان آزادی دارند و نه بعد از آن. از این رو، رسانهها از ترس مجازات طالبان، بسیار به احتیاط فعالیت میکنند و میتوان گفت، با چنین حالتی فعالیت و عدم فعالیت آنها علیالسویه است.یکی از مسایلی که سبب شده رسانهها نتوانند بهدرستی در داخل کشور فعالیت کنند، مهاجرت بسیاری از خبرنگاران و روزنامهنویسان برجسته به خارج از کشور است. با بازگشت طالبان، خبرنگاران و روزنامهنویسان عرصه را بر خود تنگ دیدند و ناگزیر شدند از زیر سلطه طالبان فرار کنند و به کشورهای مختلف پناه ببرند. مهاجرت دستهجمعی خبرنگاران و روزنامهنویسان، رسانههای داخلی را با کمبود کادر ورزیده و کارکشته مواجه کرده و این امر بر فعالیتهای آنها اثر منفی گذاشته است.
برگرفته از8صبح