تاریخ افغانستان

اسطوره‌ی استوار شهید احمدشاه مسعود ( آتش‎بس با اتحادشوروی )

فضل‌الرحمن فاضل

 آتش‎بس با اتحادشوروی:

ارتش سرخ با همکاری قوای مسلح رژیم کابل، تقریباً همهء سال 1361 را در جنگ با مردم دلاور پنجشیر و مجاهدان مستقر در آن خطهء دلاورآفرین، و رویارویی با احمدشاه مسعود فرماندهء جوان و دلاور آن، سپری کردند. در همین سال حمله پنجم و ششم ارتش سرخ صورت گرفت. حمله پنجم در اواخر ثور 1361 آغاز یافت و با وجود وحشی‎گری‎های ارتش سرخ، مقاومت ایثارگران مجاهد در هم نشکست. روس‎ها بعد از تجدید قوا و اعزام نیروی بیشتر با یک توقف شش هفته‌ای، حملهء ششم  شان را آغاز کردند، مجموعاً این دو حملهء خطرناک بالای یک ولسوالی با آن مساحت اندک «نه ماه» به درازا کشید. ارتش مهاجم بعد از شکست، در شیوهء جنگ تغییر آورد و پیشنهاد آتش‌بس را با جبههء پنجشیر داد. روس‎ها شاید اهداف آشکار و نهان زیادی در ورای این آتش‏‎بس داشتند و شاید هم مشاوران و کارشناسان شان مشورت داده بودند که آتش‎بس با پنجشیر از یک طرف در آن فضای سراسر خشم  و کینهء مجاهدین با اشغالگران، جبهه پنجشیر را در میان جهادگران منزوی خواهد ساخت و از قهرمانی و محبوبیتی که در جنگ کسب کرده اند، خواهد کاست و مهمتر این‎که روس‎ها فرصت می‎یابند تا به سرکوب مقاومت‎هایی که در سرتاسر افغانستان گسترده بود، بپردازند.

در طرف دیگر مسعود و هم‌رزمان آگاهش، آتش‎بس اتحاد جماهیر شوری سوسیالستی و ارتش سرخ را با  یک جبهه، شکست فاحش سیاسی دشمن تلقی می‎کردند که ایشان حاضر شده بودند تا عملاً وجود رزمندگان و استقلالیت آن‎ها را به رسمیت بشناسند و مستقیماً با ایشان داخل مذاکره گردند و این خود  یک نوع پیروزی بر دشمن بود؛ زیرا دشمن، آن هم در قد و قامت ارتش سرخ و یکی از دو ابرقدرت سفاک آن روزگار، اگر ضعیف و ناتوان نمی‎شد، هرگز با جبهه پنجشیر آتش‎بس را امضا نمی‎کرد. مسعود در پهلوی درک این عظمت شکست ارتش سرخ، به اهالی ملکی پنجشیر هم می‎اندیشید که در این مدت «نه ماه»  چه شکیبایی تحمل‎ناپذیر و خسارات هنگفت مالی و جانی را  بر دوش کشیدند، اما صبورانه و ایثارگرانه، لب  به شکوه نکشودند و نانی که داشتند با جهادگران؛ دو نیم کردند و به یاری مادی و معنوی جبههء خویش شتافتند. احمدشاه مسعود با مشورت همراه با یارانش و حتی با رهبر جمعیت اسلامی افغانستان و اخذ فتوای علمای دینی محل، که صلح با دشمن را در حالت جنگ اجازه دادند، با روس‎ها پیمان آتش‎بس موقت شش‎ماهه را در آغاز سال 1362 امضا کرد و بار دیگر آن  را به مدت شش ماه دیگر تمدید نمود که می‎توان مجموعاً سال 1362  هجری خورشیدی را، سال آتش‎بس با روس‎ها نامید. متن موافقتنامهء آتش بس هم اگر با دقت و با در نظرداشت، نیرو و امکانات و مساحت و نفوس دو طرف، مطالعه گردد؛ بیچارگی و زبونی دشمن شکست خورده را به نمایش می‎گذارد. شماری از ماده‎های مهم این توافق، چنین بود:

  • روس‎ها و رژیم کابل از هر نوع توطئه مخفی از قبیل ترور و سبوتاژ خودداری می‎کنند.
  • تمام قوای روسی و نیروهای رژیم کابل پنجشیر را ترک گفته، صرفاً یک پوسته در ساحهء غیر مسکونی اعنابه باقی خواهد ماند. این پوسته هیچ نوع پوستهء امنیتی  دیگری را دارا نمی‎باشد و قطعاً در کارهای مردم دخالت کرده نمی‎تواند و حق هیچ گونه فیر زمینی و هوایی را ندارد.
  • افراد طرفین داوطلبانه می‎توانند، تسلیم یک‎دیگر شوند و کسانی که به زور دستگیر می‎گردد، دوباره مسترد  می‎شود. (منصور، 1369 :67) [1]

استوار بر یکی از مواد این توافقنامه، ساحهء آتش‎بس شامل «پنچشیر، شتل، قسمتی از اندراب، سنجن، بولغین و گلبهار» نیز می‎گردید.

احمدشاه مسعود از این آتش‏بس بهرهء وافر برد، جنگ پی درپی و مقابله با روس‎ها که مانع گسترش برنامه‎های رزمی و چریکی او می‎گردید و او را در پنجشیر مجبور به اقامت نموده بود و نمی‎توانست، جبهات و رزمندگان تحت فرمانش را بی‏سرپرست بگذارد، به او موقع داد  تا به گسترش جبهات بپردازد و به گفتهء خودش «پنج پنجشیر» بیافریند. افزون بر آن، یکی از ثمرات زودرس این آتش‎بس، تشکیل رسمی «شورای نظار جمعیت اسلامی افغانستان» بود که چندماه بعد از  آتش‎بس و در خلال  استقرار آتش بس، در 15 قوس 1362 در منطقهء «شرشر» اشکمش بنیاد نهاده شد و مسعود عملاً نشان داد که آتش‎بس نه تنها دست اورا از ادامهء فعالیت‎های فکری ورزمی نبسته است، بلکه او به کارهای بزرگ‎تری دست زده و فکر و اندیشه و ابتکاراتش را به چندین ولایت دیگر گسترش داده است و اگر آن آتش‎بس صورت نمی‎گرفت، مسعود هرگز فرصت نمی‎یافت تا به تشکیل همچو شورای بزگی موفق شود و آنچه را که قبلاً با فرمانده ذبیح الله شهید و قاضی محمد اسماعیل طارق طرح کرده بود، عملی کند؛ بلکه ناگزیر فعالیت‎های رزمی او در پنجشیر محدود و محصور می‎ماند.

[1] ) مواد ده گانهء این  آتش‎بس را آقای عبدالحفیظ منصور، به نقل از شادروان داکتر عبدالحی الهی که در آن دوران به حیث معاون جبهه پنجشیر در صحنه حضور داشت، در کتابش «پنجشیر در دوران جهاد» نقل کرده است. رک: ص 67

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا