تاریخ افغانستان

اسطوره‌ی استوار شهید احمدشاه مسعود(تشکیل شورای نظار)

فضل‌الرحمن فاضل

تشکیل شورای نظار

احمدشاه مسعود در همان آغاز جهاد و پدید آمدن جبهات جهادی در هر  روستا و منطقه،  به این فکر افتاد که بایست این همه جبهات متعدد از بی‎نظمی رهایی یابد و برای موثریت کارها  باید دارای فرماندهی واحد باشد، به ویژه جبهات جمعیت اسلامی افغانستان که در سراسر افغانستان گسترش داشت و احمدشاه مسعود با سران آن جبهات، افزون بر پیوند سازمانی، آشنایی و رفاقت نیز داشت. او قصد داشت نخست برای تنظیم جبهات متعدد جمعیت اسلامی افغانستان و سپس مجاهدین سایر سازمان‎ها  از نگاه نظامی  و تشکیلات رزمی، فرماندهی واحد را در داخل کشور ایجاد کند تا حملات شان بر دشمن بزرگی در قد و قامت ارتش سرخ و هم‎پیمانانش موثرتر واقع گردد. از همین‎رو، در سال 1360 هجری خورشیدی با دو همرزم و همفکر متعهد خویش عبدالقادر ذبیح‌الله و قاضی محمد اسماعیل طارق که اولی از «بلخ» و دومی از «لغمان» جهت انسجام کارها و مشورت به پنجشیر تشریف آورده بودند، تا همراه با آمر صاحب احمدشاه مسعود که نسبت به ایشان در امور نظامی تجربه وافر داشت، برای آینده برنامه‌ای بسنجند و هرسه تن  به تشکیل نظامی منظم و آموزش نیروهای رزمی مجاهدین در داخل کشور با هم اتفاق کردند و به این ترتیب عملاً کارهای مقدماتی تشکیل شورای نظار[1] جمعیت اسلامی افغانستان آغاز شد که بعدها رسماٌ  در 15 قوس سال 1362 هجری شمسی در قرارگاه «شرشر» در ولسوالی اشکمش که یکی از مراکز فرماندهی مجاهد شهید قاضی اسلام‎الدین حامد شهید بود، اساس  شورای نظار  گذاشته شد. در آن اجلاس مهم که سرنوشت پیروزی جهاد را نیز رقم زد؛ چهره‎های برجستهء جهاد چون استاد غلام محمد آرین‎پور، قاضی اسلام الدین حامد، استاد عبدالحی حقجو، قوماندان سید اکرام‎الدین، امان‎الله هاشمی، قاری رحمت‎الله، انجنیر سیداحمد روئین، قوماندان محمدعارف مهمند (از قندز) داکتر سیدحسین، مولوی عبدالودود، قاضی محمد اسماعیل طارق، داکتر عبدالرحمن، و ده‎ها تن از فرماندهان نامدار جهاد در آن نخستین مجلس باشکوه اشتراک داشتند. فرماندهان در آن مجلس تعهد نموده بودند تا  افراد خود را جهت آموزش بیشتر تحت عنوان قطعات مرکزی بفرستند تا همه از ولایات مختلف آموزش ببینند و متحدانه در عملیات رزمی سهم بگیرند و جهاد و مبارزه را از محلی‎گرایی نجات دهند. همین بود که قطعات مرکزی که اعضای آن از ولایات مختلف و گوناگون بود آموزش نظامی در داخل کشور دیدند و روحیه رزمی ایشان آ‎ن‌قدر قوی بود که بر حمله بر پایگاه‎های دشمن  دست یازیدند که عقب‌نشینی  گارنیزیون «پشغور» فتح گارنیزیون کلفگان در 17 سرطان 1366 ش  فتح گارنیزیون فرخار در 26 اسد 1366 ش؛ فتح گارنیزیون کران و منجان  در 7 عقرب 1366 ش و فتح گاریزیون نهرین در 22 عقرب 1366ش از برجسته‎ترین کارهای منظم و متحدانه تحت فرماندهی شورای نظار بود که همه قوماندان‎ها، افراد، محلات و ولایات خود را درآن افتخارات شریک می‎دانستند و آن پیروزی‎ها را نتیجهء قومانده واحد و نظم ایجادشده می‎دانستند. شورای نظار یک تشکیل موفقی بود که جبهات دیگر هم خواستند از آن الگوبرداری کنند که شورای ساغر در غورات به ابتکار امیر محمد اسماعیل خان امیر حوزهء جنوب‎غرب جمعیت اسلامی  افغانستان، یکی از این ابتکارات بود و واقعاً گستردگی جهاد تقاضا داشت تا آن نظمی که در شمال و جنوب هندوکش نتیجه داده است؛ در سایر ولایات در شرق وغرب و جنوب نیز پیروی شود که متاسفانه شماری از احزاب و سازمان‎ها، عوض آموختن از این ابتکار بزرگ، با آن به رقابت منفی برخاستند که نتیجهء مطلوب را به دست نیاوردند.

شورای نظار که درآغاز یک تشکیلات نظامی بود، در برنامه‎هایش افزون بر مسایل رزمی و تلاش جهت رفع اختلاف ذالبینی بین احزاب، به معارف، امنیت مردم، مسایل بهداشتی و فرهنگی نیز توجه داشت که صدها مکتب و مدرسه تاسیس کرد[2]، در عقب جبهات، کلینیک‎های صحی را ایجاد نمود، کمیتهء «عمران و بازسازی» را در شرایط جنگی اساس گذاشت، به سرک‎کشی در میان روستاها پرداخت، کتابخانه‎های کوچک تاسیس نمود و حتی محافل نمایش فِلم را ایجاد کرد و با فتح تالقان، سینمای آن را فعال ساخت و ماشین چاپ را در فرخار فعال کرد که نشریه «شوری» در آن به چاپ می‎رسید و قبل از آن با  ایجاد کمیتهء دعوت و جهاد در پنجشیر هفته‎نامهء «ندای جهاد» نیز توسط گستتنر نشر و پخش می‎شد که در پهلوی خبرهای جنگ و اطلاع‎رسانی از پیش‎روی‎های مجاهدین، مقالات تربیتی و سرده‏های ادبی و حماسی را نیز به نشر می‎رساند.  تشکیلات شورای نظار در فتح کابل و مشورت و با  احزاب دیگر نقش اساسی داشت و افرادش در اولین روزهای ورود به کابل در تامین  امنیت شهر کابل و جلوگیری از نابسامانی‎ها نقش خوبی داشتند و مردم با دیدن ایشان و وضع مرتب و منظم‎شان که با دریشی و پکول ملبس بودند، احساس امنیت می‎کردند.

[1] ) استوار بر نامه‎های  احمد شاه مسعود، این تشکیلات در آغاز «شورای ناظر» نام داشت که بعد ها به نام « شورای نظار جمعیت اسلامی افغانستان» رسمیت یافت.

[2] ) احمدشاه مسعود در همان سال‎های نخست به فکر مسایل تربیتی مجاهدین بود، او در نامهء مورخ نهم عقرب 1361 خویش به دوست و هم‌رزمش مهندس محمد اسحاق، چنین نوشته است:  « …نمی‎دانیم  چه پروگرامی  سر دست بگیریم تا برای مجاهدین مصروفیت سالمی که جنبهء ترببیتی داشته باشد، آماده سازیم. لطفاً در قسمت نوت و کتاب‎های لازم، تایپ و اگر ممکن باشد، فیلم‎های تربیتی، توجه فرمایید.»  ص 72 « نامه‌هایی از مسعود بزرگ»

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا