تحلیل و تبصره سیاسی

از خاکسترِ سقوط تا شعله‌ی مقاومت: راهکارهای عملی زنده‌نگاه‌داشتن امید و انگیزه در عصر سرکوب

ایمل مرزایی

از خاکسترِ سقوط تا شعله‌ی مقاومت: راهکارهای عملی زنده‌نگاه‌داشتن امید و انگیزه در عصر سرکوب

پس از سقوط افغانستان به دست طالبان در ۱۵ اگست  ۲۰۲۱ در پی معاملات ننگینی که بر سرنوشت مردم و کشور صورت گرفت، یکی از عمیق‌ترین بحران‌های بشری، اقتصادی، سیاسی، روانی و اجتماعی در تاریخ معاصر افغانستان پدید آمد. این فروپاشی صرفاً یک احساس نبود، بلکه نتیجه‌ای بود از سرکوب‌های سیستماتیک، شوک‌های پی در پی، ناکامی‌ها و معامله‌گری‌هایی که به از دست رفتن دستاوردهای ملی، تسلط دوباره حاکمیتی سرکوبگر و تمامیت‌خواه، مهاجرت نخبگان و فرار مغزها، احساس خیانت و شوک روانی، حذف فضای عمومی، بیکاری گسترده، فقر و فروپاشی اقتصادی، بی‌هویتی و تضعیغ روحیه ملی انجامید. در یک کلام، این روند به نابودی انگیزه، گسترش ناامیدی، یأس و ترس منجر شد و میلیون‌ها نفر، به‌ویژه جوانان، را به این باور رساند که تلاش و آینده‌ای برایشان متصور نیست.

اما تاریخ گواهی می‌دهد که ملت‌ها بارها از دل تاریکی‌ها برخاسته‌اند. اگرچه امروز انگیزه‌ها شکسته به نظر می‌رسند، اما می‌توان آن‌ها را احیا کرد. درست در همین فضای سرکوب و استبداد است که آگاهی و انگیزه باید شعله‌ور شود تا ملت را به پیروزی برساند.

انگیزه، همان نیروی درونی برای حرکت، تغییر و مبارزه در شرایط ناامیدی و ظلم، ابزاری برای بقا و بیداری است. با وجود انگیزه، حتی زیر خاکسترِ سرکوب، آتش مقاومت زنده می‌ماند. در اسلام نیز، انگیزه برای مبارزه با ظلم، تلاش در جهت اصلاح و حفظ کرامت انسانی نه‌تنها تشویق شده، بلکه از فرائض دینی شمرده می‌شود. قرآن و سنت نبوی بارها مؤمنان را به اقدام، جهاد (هم با نفس و هم با جامعه)، و ایستادگی در برابر ستم فراخوانده‌اند.

راهکارهای عملی برای ایجاد انگیزه در شرایط سرکوب
در فضایی که ترس و ناامیدی حاکم است، ایجاد انگیزه اگرچه دشوار، اما ممکن است. انگیزه نباید صرفاً از بیرون تأمین شود، بلکه می‌توان آن را از طریق روابط اجتماعی، باورهای دینی، هدفمندی و امید به آینده تقویت کرد. برخی از این راهکارها عبارتند از:

۱. ساخت شبکه‌های کوچک مقاومت اجتماعی (سیستم سلولی)
– چرا؟ ترس و سرکوب افراد را منزوی می‌کند. شبکه‌های کوچک اعتماد و امنیت روانی ایجاد می‌کنند.
– چگونه؟ تشکیل گروه‌های ۳ تا ۵ نفره از دوستان یا همفکران برای گفت‌وگوهای هفتگی (حضوری یا مجازی)، تبادل تجارب، تحلیل سیاسی و کمک‌های متقابل.
– تجربه تاریخی: چنین شبکه‌هایی در جنبش‌های مقاومت فلسطین، آفریقای جنوبی و افغانستان مؤثر بوده‌اند.

۲. تولید و انتشار امید از طریق رسانه‌های مردمی
– چرا؟ رسانه‌های رسمی ابزار سرکوب‌اند، اما رسانه‌های مردمی می‌توانند امید را زنده نگه دارند.
– چگونه؟ تولید پادکست، ویدیوهای کوتاه، عکس‌نوشته‌ها (میم) و استفاده از شبکه‌های اجتماعی، واتساپ، تلگرام یا حتی توزیع آفلاین (مثلاً از طریق USB).

۳. روایت پیروزی‌های کوچک
– چرا؟ در بحران‌ها، مردم اغلب تنها شکست‌ها را می‌بینند. روایت موفقیت‌های کوچک امید می‌آفریند.
– چگونه؟مستندسازی اتفاقات مثبت: آزادی یک زندانی سیاسی، کمک به نیازمندان، یا هر عمل مقاومتی کوچک.

۴. مقاومت از طریق هنر و فرهنگ
– چرا؟ هنر زبان غیرمستقیم مقاومت است و کمتر مورد توجه سیستم سرکوب قرار می‌گیرد.
– چگونه؟ خلق شعر، ترانه‌های محلی، دیوارنوشته‌ها یا نمایش‌های کوچک با درون‌مایه‌های امید و مقاومت.

۵. آموزش غیررسمی و سواد سیاسی
– چرا؟ آگاهی، ترس را کاهش و توان کنشگری را افزایش می‌دهد.
– چگونه؟ برگزاری جلسات تحلیل سیاسی، مطالعه زندگی مبارزان تاریخی (مانند احمدشاه مسعود)، یا خوانش کتاب‌هایی مانند مقاومت مدنی گاندی.

۶. تقویت امید از طریق باورهای دینی
– چرا؟در جوامع سنتی، دین منبع قدرتمند امید و مقاومت است.
– چگونه؟ ترویج آیات و احادیث مربوط به عدالت و ایستادگی، مانند «افضل الجهاد، کلمه حق عند سلطان جائر» (برترین جهاد، گفتن سخن حق در برابر حاکم ستمگر است).

۷. کمک‌های متقابل و خدمات مردمی
– چرا؟ در شرایط بحران، خدمت به دیگران حس معنا و توانمندی ایجاد می‌کند.
– چگونه؟ تشکیل گروه‌های کوچک برای حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست، آموزش کودکان یا توزیع دارو.

سخن پایانی
تغییرات بزرگ همیشه از حرکت‌های کوچک آغاز می‌شوند. حتی در تاریک‌ترین شرایط، می‌توان اراده کرد، تصمیم گرفت و انگیزه آفرید. ملتی که امید و مقاومت را انتخاب کند، سرنوشت‌اش را خود می‌سازد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا