تحلیل و تبصره سیاسی

کارنامه ناکام احزاب در ساخت نظام دموکراتیک

نویسنده: محمدرسول حسنیار

امروزه بعد از بیست سال کارزارهای سیاسی و سخن گفتن از دموکراسی، سران احزاب سیاسی مانند مارشال دوستم، سرور دانش، عطا‌محمد نور و در این اواخر هم کریم خلیلی که با سقوط کابل به خارج متواری شده‌اند، بار دیگر بعد از گل‌افشانی‌های‌شان در بیست سال اخیر، طرح نو ریخته‌اند. این بار ایجاد نظام فدرالی را وِرد زبان ساخته‌ و برای آوردن ثبات سیاسی و حل مشکل افغانستان، این گزینه را مطرح کرده‌اند. در این نوشته ابتدا به حزب و در پی آن به نقش احزاب در ساخت نظام دموکراتیک در بیست سال اخیر می‌پردازیم.
واژه حزب ریشه عربی دارد که در لغت به معنای گروه و دسته است و معادل لاتین آن party می‌شود. در اصطلاح به گروهی از افراد گفته می‌شود که با بینش سیاسی، در جهت دست‌یابی به اهداف مشخص، اجتماع کرده باشند. طبق نظر لاپالومبارا و واینر، حزب دارای چهار ویژه‌گی است:

۱_ دارای سازمانی مستمر و بادوام باشد و بتواند در فقدان بنیان‌گذارانش نیز به حیات تشکلاتی خود ادامه دهد؛

۲_ دارای شعبه‌های محلی بوده و سازمان حزب در سطح کشور گسترده باشد؛

۳_ رهبرانش در صدد به دست گرفتن قدرت بوده و بخواهند علاوه بر تأثیرگذاری بر نحوه اجرای قدرت، خود نیز در آن مشارکت مستقیم داشته باشند؛

۴_ در صدد گسترش پایگاه مردمی خود باشند و بکوشند بر تعداد رأی‌دهنده‌گان و هواداران‌شان بیفزایند (اکبری، ۱۳۸۸، ص۳).

طبق ماده دوم قانون احزاب افغانستان (مصوب ۱۳/۳/۱۳۸۸) حزب سیاسی عبارت است از: «جمعیت سازمان‌یافته از اشخـــاص حقیقی که طبق احکام این قانون و اساس‌نامه مــــربوط، بــــــرای نیل به اهداف سیاسی در سطح ملی و محلی فعالیت می‌نماید» (قانون احزاب ج‌.ا.ا). در مجموع احزاب با محوریت قدرت در جامعه مطرح می‌شوند که یا صاحب قدرت هستند یا شریک قدرت و یا هم مخالف قدرت حاکم یا حکومت. در ارتباط به این‌که حزب برای چیست و روی چه هدفی نیاز به وجود حزب احساس می‌شود، باید از حرف ماکس وبر یاد کنیم که احزاب را فرزندان دموکراسی‌ می‌داند. (ازبکی، ص۴۳) با همچنان، زمینه تداوم و بقای دموکراسی، به واسطه احزاب مهیا می‌شود. حزب است که منجر به حیات دموکراسی در جامعه می‌گردد. با وجود این، برای احزاب سیاسی دو کارویژه مطرح می‌شود؛ یکی کارویژه معطوف بر قدرت و دیگر کارویژه معطوف بر جامعه.
کارویژه‌های معطوف بر قدرت (کارویژه‌های مشارکتی و انتخاباتی احزاب)
از کارویژه‌های مهم احزاب، شکل‌دهی به مشارکت سیاسی و انتخابات است. مشارکت سیاسی، بدون حضور احزاب، امری ناقص است. مشارکت سیاسی تنها به انتخاب کردن و انتخاب شدن محدود نمی‌شود، بلکه ابعاد متعدد و مختلفی چون نظارت بر عملکرد حکومت، انتقاد در جهت اصلاحات، تظاهرات، حمایت، تقدیر و تشویق و انجام کارهای رضاکارانه را در بر می‌گیرد. اگر از زاویه حقوقی ببینیم، مشارکت سیاسی هم حق است و هم تکلیف، هم امتیازی برای شهروندان است و هم مسوولیتی بر آن‌ها که عموماً به سه صورت انجام می‌شود: شکل‌دهی افکار عمومی، گزینش‌، تعیین خط مشی برای برگزیده‌گان.
کارویژه‌های معطوف بر جامعه
علاوه بر کارویژه‌های معطوف بر قدرت، حزب دارای یک سلسله کارویژه‌های معطوف بر جامعه نیز است. با آن‌که فلسفه وجودی حزب بر محور قدرت سیاسی جامعه می‌چرخد، با آن هم با پیچیده‌گی سیاست در جهان امروز، خواسته یا ناخواسته به اقداماتی دست می‌زند که به نوعی به ارزش‌ها، هنجارها و عرف و عادات جامعه ارتباط پیدا می‌کند و معطوف بر ابعاد مختلف می‌شود. از این جهت، این کارویژه را ذیل عنوان کارویژه معطوف بر جامعه مطرح می‌کنند، مانند تربیت سیاسی، جامعه‌پذیری سیاسی و…
اگر تعریف روش‌‌شناسانه ابراهام لینکن از دموکراسی یعنی حکومت مردم بر مردم و توسط مردم را محراق بحث قرار دهیم، برای تبیین این تعریف، سه مؤلفه را باید به بررسی گرفت؛ مشارکت سیاسی که شامل رای دادن، اعمال نفوذ، نامزد شدن یا رای گرفتن می‌شود، رقابت سیاسی که شامل حضور احزاب و تفکیک قوا می‌شود و آزادی که شامل آزادی بیان، آزادی اجتماعات و آزادی‌های مدنی می‌شود. حال اگر ما جامعه سیاسی را در نظر بگیریم که احزاب وجود نداشته باشند، در این حالت این ستون‌هایی که دموکراسی با اتکا بر آن تحقق می‌یابد، متزلزل خواهد شد و حتا ممکن است فرو بپاشد؛ چون ما رقابت نخواهیم داشت، آزادی اجتماعات وجود نخواهد داشت، از کار حکومت نظارت نخواهد شد، انتقاد وجود نخواهد داشت و بدون رقابت و انتقاد، توسعه و اصلاحات به میان نخواهد آمد. با تداوم این روند، بالاخره دموکراسی از بین خواهد رفت. در حقیقت فسلفه وجودی حزب با مؤلفه‌های تحریک در جهت مشارکت، فراهم‌سازی زمینه رقابت برای توسعه سیاسی و آزادای برای نقد اشتباهات و پایین آوردن ضریب خطا‌ها و ایجاد اصلاحات، شکل می‌گیرد.
ماهیت احزاب سیاسی افغانستان قوم‌محورانه است. فعالیت اکثر احزاب سیاسی افغانستان به نماینده‌گی از قومی مشخص خلاصه می‌شود. فعالیت قوم‌محورانه احزاب طوری این مساله را در جامعه نهادینه کرده و باور همه‌گانی بر این شده‌ که حزب یعنی تشکیل سیاسی به نماینده‌گی از قوم خاص و فعالیت حزبی یعنی فعالیت سیاسی به نفع یک قوم و قوم‌گرایی. بدون شک، این برداشت نادرست هم نیست. به تبع این ساختار احزاب سیاسی علاوه بر ماهیت قومی در گام دوم ماهیت منطقه‌ای به خود می‌گیرد و فعالیت‌های‌شان در مناطق معین از افغانستان متمرکز می‌شود. در قدم سوم ماهیت احزاب افغانستان براساس مذهب و زبان مشخص می‌شود. رنی تیجلر در این رابطه می‌گوید که وابسته‌گی قوی هویت قومی، قبیله‌‌ای، مذهبی و منطقه‌ای و عدم حضور تحصیل‌کرده‌گان و تعداد کمی از روشن‌فکران، صورت‌بندی احزاب را در افغانستان محدود می‌کند. در کل مجموع این تعلقات قومی، مذهبی، زبانی و به تبع آن‌ منطقه‌ای، طیفی از شاخص‌ها را می‌سازد که براساس آن احزاب افغانستان هویت می‌یابد (Teijgeler, 2009, p1)
ماده ۳۵ قانون اساسی افغانستان (مصوب ۱۳۸۲) تأسیس و فعالیت حزب برمبنای قومیت، سمت، زبان و مذهب فقهی را جواز نداده بود و همچنان فقره سوم ماده ششم قانون احزاب می‌گوید: «احزاب سیاسی فعالیت‌های ذیل را نجام داده نمی‌توانند: تحریک به تعصبات قومی، نژادی، مذهبی یا سمتی.» با وجود آن، احزاب سیاسی افغانستان از بدو تشکیل شدیداً وابسته‌گی‌های قومی و زبانی داشته‌اند. مثلاً حزب افغان ملت یک حزب ملیت‌گرا است که براساس گرایش پشتونیستی عمل می‌کند. زمانی که به وب‌سایت این حزب مراجعه کنیم، فقط در دو زبان طراحی شده است: پشتو و انگلیسی. در حالی که اگر حزبی ملی باشد، باید زبان فارسی را هم درج کند، هم از نگاه کثرت متلکم و هم از نگاه رسمی بودن. حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان با صفت ملی اسلامی، گرایشی قومی اوزبیکی دارد. با وجودی که یک تعداد اعضای آن در ولایات فاریاب، سرپل و سمنگان از اقوام دیگر چون تاجیک و عرب نیز هستند، اما در سطوح تصمیم‌گیری کمتر نقش آن‌ها را مشاهد می‌کنیم. همچنین احزاب چندگانه وحدت که اکثر مطلق اعضای آن‌ها از قوم هزاره هستند و حزب جمیعت از قوم تاجیک نماینده‌گی می‌کند.
با وجود قوم‌محور بودن احزاب سیاسی افغانستان از شاخص‌های دیگر آن وجود سیاست تفوق رهبر (leader-dominated politics) و فرد‌محور بودن آن است. این احزاب فرد‌محور هستند، نه سازمان‌محور. شخص رهبر در حزب صلاحیت عام‌و‌تام داشت و دارد و رهبر تصمیم‌گیرنده بوده است. جریان کار و اتخاذ تصامیم به‌صورت یک‌طرفه از بالا به پایین انجام می‌شده است. در حقیقت حزب در وجود رهبر خلاصه می‌شود و اسم رهبر با نام حزب به مانند دو کلمه در هم تنیده بوده است. (Larson, 2014, p14)
بدون شک احزاب برای کسب قدرت سیاسی مبارزه می‌کنند و از تمام راه‌ها کمک می‌گیرند تا صاحب اقتدار شوند. قدرت، هدف احزاب شمرده می‌شود. اما فلاح، توسعه و سعادت جامعه، غایت احزاب است که احزاب برمبنای تحقق همین امر شکل گرفته‌اند. جنگ بر سر قدرت در میان گروه‌های مختلف در هر زمانی وجود داشته، اما حزب خواستی فراتر از قدرت محض دارد. احزاب به‌حیث نهادهای مدرن با تعریف و غایت خاص و با نگرش اصلاحی و برای توسعه سیاسی جامعه ظهور پیدا کرده‌اند. در بیست سال اخیر بیشتر از ۱۰۰ حزب در افغانستان دارای مجوز بودند که از آن جمله ۲۵ حزب فعالیت مداوم داشتند. طبق اساس‌نامه احزاب سیاسی افغانستان، اکثر آن‌ها یا به هدف تحکیم دموکراسی ایجاد شده‌اند یا مدافع دموکراسی بوده‌اند و یا هم موافق آن. از ۸۱ حزب متذکره در کتاب اساس‌نامه احزاب چاپ وزارت عدلیه، ۷۰ حزب آن مستقیماً بعد از حمایت از ارزش‌های اسلامی، واژه دموکراسی یا مردم‌سالاری را یادآور شده و عده‌ای هم به‌صورت ضمنی آن را پذیرفته‌اند. هفت حزب از دموکراسی به‌عنوان صفت در نام حزب استفاده کرده‌اند. اما این تکثر و تعدد احزاب با پذیرش اصل پلورالیسم سیاسی و رقابت احزاب، سبب بحران کثرت شده که بدون شک تاثیر منفی بر نهادینه‌سازی دموکراسی در افغانستان داشته است. قومیت در افغانستان در نقطه مقابل ملیت قرار دارد و مانعی بر سر راه شکل‌گیری ملت و دولت ملی شده است. با اتکا بر سیاست‌های سنتی و قومی، احزاب افغانستان خاصیت انعطاف‌ناپذیری در خود داشته و در سیاست‌های‌شان نوعی تحجر و تصلب دیده می‌شده است. بعضاً با ابعادی از مدرنیته سر ناسازگاری داشته‌اند. در مجموع کارکرد احزاب سیاسی افغانستان در بیست سال پسین بیشتر روی کارویژه‌های معطوف بر قدرت متمرکز بوده است و این احزاب تمرکز اندکی بر کارویژه‌های معطوف بر جامعه داشته‌اند. با آن‌که نگرش احزاب نسبت به کارویژه‌های معطوف بر قدرت هم ناقص بوده است. این توجه اما نسبت به کارویژه‌های معطوف بر جامعه به‌مراتب کمتر دیده می‌شد. این بی‌توجهی، به‌صورت مستقیم تاثیر منفی بر فرایند دموکراتیک‌سازی افغانستان داشته و نهایت تحکیم دموکراسی را با ناکامی مواجه کرده است.
امروزه همین احزابی که از کنفرانس بن تا سقوط جمهوریت به‌صورت مستقیم یا غیر‌مستقیم حامی نظام متمرکز بودند و به‌نحوی با گرفتن امتیازات از نظام ریاستی متمرکز حمایت می‌کردند و در توجیه آن قلم می‌زدند‌ و حتا اعضای آن‌ها در لویه‌جرگه قانون اساسی خلاف اراده مردم با نظام متمرکز موافقت کردند، سران همین احزاب دُهل فدرالیستی می‌زنند. شخصی مثل سرور دانش که چند هفته قبل از سقوط کابل به توجیه نظام ریاستی مقاله نوشته بود و سخنرانی داشت، امروز تغییر فکر داده و برای حل بحران افغانستان نظام فدرالی را تجویز می‌کند.
این احزاب در دو دهه عمر جمهوریت نه‌تنها برای تحکیم دموکراسی کاری انجام ندادند، بلکه در مواردی مانعی بر سر راه آن بودند. این احزاب چهارچوب مشخصی نداشتند که بتوانند حزب را به‌مثابه یک شخصیت مستقل حقوقی، جدا از مجمع موسسان، رهبر و اعضای حزب، معرفی کنند. رهبری احزاب به شیوه‌های انتصابی، کلیشه‌‌ای، بدون رقابت سالم و غیر‌دموکراتیک برگزیده می‌شد و بیشتر رهبران تام‌الاختیار بودند که این امر باعث شکننده‌گی ثبات احزاب شد. ( Larson, 2014, p8)
برنامه‌های سیاسی‌ـ‌حزبی دراز‌مدت که رهنمودی برای رفتار و کارکرد احزاب باشد، در این حزب‌ها دیده نمی‌شود. اکثر تصمیمات به‌صورت آنی اتخاذ می‌شد و رهبری رکن تصمیم‌گیرنده بود. از همین لحاظ، این احزاب شالوده شکننده داشتند.وجود حس تمامیت‌خواهی در میان سران احزاب و نگاه اقتدارگرایانه به جای ساختار‌گرایانه، از دیگر آسیب‌های احزاب سیاسی طی دو دهه گذشته بود.

منابع:

  1. اکبری، کمال (۱۳۸۸)، نقش احزاب در سیاست پس از انقلاب اسلامی، فصل‌نامه علوم سیاسی، شماره چهل‌وهفتم، پاییز ۸۸٫
  2. صالحی، جواد (۱۳۸۸)، موانع تحکیم دموکراسی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران.
  3. ازبکی، شهریار (۱۳۹۱)، پیش‌بینی روند دموکراسی‌سازی در افغانستان از ۲۰۱۲- ۲۰۲۴، پایان‌نامه کارشناسی ارشد دانشگاه.
  4. Teijgeler, René (۲۰۰۹), Afghanistan political parties, CULAD ISAF RC South
  5. Larson, Ana, (2014) political parties in Afghanistan, united state institute of peace press, Washington.

برگرفته از8صبح

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا