تحلیل و تبصره سیاسی

تاجیکان افغانستان و چالش اقتدار سیاسی

نویسنده: محمداکرام اندیشمند

بخش دوازدهم

  • ضعف و ناتوانی رهبران دولت در کسب حمایت خارجی:

اما بخش دیگر از عامل دخالت و خصومت خارجی که موجب تضعیف و سقوط دولت مجاهدین شد، به ناتوانی و ناکامی رهبران این دولت در تغییر دیدگاه و سیاست آن ها از دخالت و خصومت، به همکاری و حمایت بود.

سیاست خارجی رهبران تاجیکتبار دولت اسلامی، استاد ربانی و احمدشاه مسعود در کسب حمایت خارجی چه با همسایگان و چه در سطح منطقه ای و بین المللی، سیاست بسیار ضعیف و ناموفق بود: 

الف: – سیاست ناکام در برابر پاکستان و ایران:

استاد ربانی و احمدشاه مسعود به عنوان رهبران اصلی تاجیک تبار دولت مجاهدین و دولت اسلامی افغانستان نتواستند پاکستانی ها را قانع بسازند که با آن ها مشکل لاینحل و خصومت ندارند. وزارت دفاع پاکستان احمدشاه مسعود وزير دفاع دولت اسلامي و شخصيت اصلي حاکميت را در اسد 1371(جولاي 1992) رسماً به دیدار از پاکستان دعوت کرد، اما وی در پاسخ بدعوت وزارت دفاع پاکستان، جنرال عبدالرحيم وردک رئيس ستاد مشترک ارتش را فرستاد. اين دعوت فرصت مساعد براي مذاکرات اساسي و گسترده از سوي احمدشاه مسعود با مقامات نظامي پاکستان محسوب مي شد که گردانندۀ اصلي سياست کشور شان در مورد افغانستان بودند. مسلم بود که جنرال رحيم وردک نه صلاحيت چنين مذاکراتي را با اسلام آباد داشت،  نه مسئوليت آنرا و نه تمايل و اراده يي که علاقه و اطمينان پاکستان را براي پذيرش دولت اسلامي برهبري استاد برهان الدين رباني و احمدشاه مسعود جلب کند.

احمدشاه مسعود در صدد آن بود تا جلو مداخلات پاکستان از طريق کشور هاي غربي به خصوص ايالات متحده امريکا گرفته شود؛ اما امريکا کماکان به سياست خود در مورد افغانستان که نگاه از عينک پاکستان و انگلیس به افغانستان بود، ادامه داد. امريکايي ها هيچگاه حاضر نشدند تا اعتراض و مطالبات احمدشاه مسعود در مورد مداخله پاکستان و اِعمال فشار به آن کشور در قطع اين مداخله را بشنوند و بپذيرند.

نکتۀ قابل تامل و پرسش انگیز این است که سیاستمداران تاجیک تبار مجاهد و اعضای جمعیت اسلامی افغانستان و گروه های بر آمده از جمعیت اسلامی پس از سقوط حکومت طالبان و تشکیل حکومت جدید با حمایت امریکا، چه در درون دولت افغانستان و چه در بیرون، طبل خصومت شدید با پاکستان را می کوبند و هنوز نتوانستند موضع عقلانی و درست در رابطه با پاکستان اتخاذ کنند.

رهبران تاجیک دولت اسلامی با جمهوری اسلامی ایران نیز نتواستند رابطۀ نزدیک و استراتژیک تامین کنند و پای دولت مداران اسلامی ایران را به حمایت از خود بکشانند؛ هر چند ایران با سیاست فرقه ای و مذهبی خود، بخش اصلی مشکل و مانع را در این مورد می ساخت. 

ب: – رویکرد آیدئولوژیک در سیاست خارجی:

استاد ربانی و احمدشاه مسعود در آغاز حاکمیت شان در سیاست خارجی، رویکرد آیدئولوژیک داشتند. این رویکرد یکی از اشتباهاتی بود که سوء ظن و خصومت کشور های خارجی همچون امریکا و روسیه را بر انگیخت. این در حالی بود که دولت اسلامی افغانستان و رهبران آن بر خلاف جمهوری اسلامی ایران از هیچ گونه منابع عایداتی برای تامین هزینه های خود بر خوردار نبودند.

رهبران تاجیک دولت اسلامي در دو سال نخست به حمايت از حزب نهضت اسلامي تاجکیستان در برابر امام علی رحمان و روس ها دست زدند. اعضای نهضت اسلامی تاجیکستان در تخار و بدخشان تعلیم نظامی می یافتند و با اسلحه و همراهی برخی مجاهدان تنظیم جمعیت اسلامی برای جنگ به تاجکیستان می رفتند. استاد ربانی و احمدشاه مسعود با اين حمايت، روسيه و کشورهاي آسياي ميانه را در برابر حاکميت خود قرار دادند. روس ها در حالي که مناطق مختلفي را در ولايات تخار و بدخشان بصورت مکرر مورد بمباران هوايي قرار دادند، همراه با ازبکستان به تقويت ژنرال عبدالرشيد دوستم پرداختند و از سرکشي و بغاوت او بمنظور تضعيف حکومت آن ها حمايت بعمل آوردند. هرچند که بعداً دولت اسلامي در کابل با ميزباني از رئيس جمهور تاجکستان و سيدعبدالله نوري رهبر مخالفان اسلامي آن، سياست واقع گرايانه اي در پيش گرفت، اما تا آن زمان جنگ و خصومت دوستم، توان نظامي دولت را بسیار ضعيف کرده بود.

در حالی که استاد ربانی و احمدشاه مسعود نه تنها قبل از دسترسی به قدرت سیاسی و تشکیل دولت اسلامی در کابل نتوانستند با امریکایی ها رابطۀ مورد نیاز و لازم در جهت حمایت از دولت مذکور کسب کنند، بلکه در دوران حکومت خود با اشتباهاتِ چون، تامین رابطه با دولت سودان و حسن ترابی که با مسیحیان جنوب کشور خود می جنگیدند و هم میزبان اسامه بن لادن بودند، سوء ظن و  خصومت امریکایی ها را بر انگیختند، هر چند که احمدشاه مسعود با این رابطه موافق نبود. دکتر حسن ترابی رهبر نهضت اسلامی سودان و از شریکان دولت جنرال عمر البشیر که با استاد ربانی دوستی داشت به کابل آمد و رابطه ای ایجاد شد که دولت سودان به کابل شکر می فرستاد و هوا پیمای  حامل شکر از فرودگاه  بگرام  بمب به خرطوم  انتقال می داد.

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا