تحلیل و تبصره سیاسی
جنگ تصویرها و روایتها؛ چگونه مقاومت ایران در برابر اسرائیل، توهم ‘قدرت بلامنازع’ غرب را فرو ریخت
فرید عمری

جنگ تصویرها و روایتها؛ چگونه مقاومت ایران در برابر اسرائیل، توهم ‘قدرت بلامنازع’ غرب را فرو ریخت
در پی تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران، تحلیلها و ارزیابیهای گوناگونی درباره اهداف، پیامدها و تأثیرات این حمله ارائه شده است. این تهاجم نهتنها یک آزمون بزرگ برای توان دفاعی ایران بود، بلکه صحنهای برای سنجش وحدت ملی، قدرت بازدارندگی نظامی و جایگاه بینالمللی این کشور شد.
بسیاری از ناظران بر این باورند که اشتباه محاسباتی اسرائیل و آمریکا در ارزیابی وضعیت داخلی ایران و توانمندیهای دفاعی آن، منجر به واکنش قاطع و غافلگیرکننده ایران گردید.
در این مصاحبه، عبدالحفیظ منصور، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل سیاسی، به بررسی عوامل محرک این تجاوز، ماهیت جنگ، موضعگیری کشورهای منطقه و دستاوردهای ایران پس از این رویارویی پرداخته است. وی تأکید میکند که این جنگ نهتنها ثبات و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را تقویت کرد، بلکه توهم «قدرت بلامنازع» آمریکا و اسرائیل در منطقه را در هم شکست. به باور منصور، مقاومت موفقیتآمیز ایران در این نبرد، بقای جمهوری اسلامی را برای دهههای آینده تضمین کرده و معادلات امنیتی خاورمیانه را دگرگون ساخته است.
فرید عمری: جناب منصور نخست از شما تشکر میکنم، بابت حضورتان به این گفتوگو. اگر سوال را از این جا شروع کنیم: چه عواملی باعث شد اسرائیل به ایران تجاوز کند؟ به نظر شما، آیا برداشت اسرائیل از ایران این بود که نارضایتی مردم بیشتر شده و تحلیلهای نادرست مخالفین به اسرائیل رسیده بود؟ در نتیجه، بر اساس این تحلیلها، ایران را ضعیف ارزیابی کرد. عامل اصلی این حمله چه بود؟
منصو: با تشکر از شما. به عقیده من، عوامل مختلفی به عنوان انگیزههای تجاوز اسرائیل به ایران مطرح بوده است:
نخست حمایت بیقیدوشرط آمریکا از اسرائیل. غرب هنوز باور دارد که آمریکا حرف اول و آخر را در جهان میزند و هیچ قدرتی توان مقابله با آن را ندارد.
دوم، محاسبات و گزارشهای نادرستی که از داخل ایران، اسرائیل و آمریکا تهیه شده بود. آنها فکر میکردند ایران مانند دوران شاه سابق آمادگیهای لازم را ندارد و با آغاز حمله، قیامهای مردمی در سراسر ایران شکل خواهد گرفت؛ چون آنها سطح نارضایتی مردم را بسیار بالا ارزیابی کرده بودند.
سوم، برای بسیاری از دوستان و دشمنان جمهوری اسلامی ایران، این پرسش هنوز بیپاسخ مانده بود که آیا ادعاهای ایران درباره دستاوردهای موشکی واقعی است یا تبلیغاتی؟ بسیاری فکر میکردند پیشرفتهای موشکی ایران در این مدت کوتاه (حدود ۳۰ سال) غیرممکن است، چون کشورهای دیگر برای رسیدن به این سطح، دو قرن زمان صرف کردهاند.
علاوه بر این، حملات اخیر اسرائیل به غزه، یمن، سوریه و حزبالله با مقاومت جدی مواجه نشده بود. اسرائیل تصور میکرد، تواناییهای نظامی ایران در حد همان گروههایی است که در منطقه با آنها درگیر بوده و اگر ایران چیزی بیشتر داشته باشد، فقط یک سطح بالاتر از آنهاست.
از نظر بینالمللی نیز اسرائیل و آمریکا فکر میکردند روسیه (به دلیل درگیری در اوکراین) و چین حاضر به حمایت نظامی از ایران نیستند. این عوامل دست به دست هم داد، تا اسرائیل را به این تجاوز تشویق کند.
فرید عمری: اگر از لحاظ ماهیت جنگ مکث کنیم، آیا اسرائیل بیشتر به دنبال گسترش “اسرائیل بزرگ” است یا اهداف آمریکا را در منطقه اجرا میکند؟ دو روایت وجود دارد: برخی میگویند این جنگ ایدئولوژیک است و اسرائیل به دنبال توسعه سرزمینی است، اما برخی معتقدند این جنگ، جنگ آمریکاست. نظر شما چیست؟
منصور: هر دو میتواند درست باشد، اما هدف اصلی اسرائیل، توسعه قومیت یهود و ایجاد یک دولت یهودی از نیل تا فرات است. ولی از آنجا که اسرائیل هنوز در جغرافیای محدودی قرار دارد، از قدرت آمریکا برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکند. این رابطه دوطرفه به نفع هر دو است:
• اسرائیل از حمایت آمریکا برای تثبیت موقعیت خود و سرکوب دشمنانش استفاده میکند.
• آمریکا نیز از اسرائیل به عنوان ابزاری برای ترساندن کشورهای عربی و فروش سلاح به آنها سود میبرد.
در این معامله، هر دو طرف منافع خود را دنبال میکنند. اگر اسرائیل نبود، کشورهای عربی این حجم از سلاح را از آمریکا نمی خریدند.
فرید عمری: موضعگیری ضعیف کشورهای اسلامی چه تأثیری بر این جنگ داشت؟ آیا این موضعگیریها باعث تشدید حمله اسرائیل شد؟
منصور: موضعگیریهای پراکنده کشورهای اسلامی در طول بیش از۷۰ سال گذشته هیچگاه جدی گرفته نشده است. اما جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی ایران و اسراییل همه معادلات را تغییر داد. پیش از این، حتی دولتهای عربی فکر نمیکردند، ایران بتواند در برابر آمریکا و اسرائیل بایستد، اما حالا دیدند که نهتنها ایران ایستاد، بلکه اسرائیل را به عقبنشینی وادار کرد. این اتفاق ذهنیت کشورهای منطقه را عوض کرده و ممکن است مناسبات جدیدی شکل بگیرد.
فرید عمری: چرا پاکستان، که همواره به آمریکا وابسته بوده، این باراز ایران حمایت نظامی کرد؟
منصور: پاکستان تنها کشور اسلامی دارای سلاح اتمی است و می داند ،اگر ایران در جنگ هستهای شکست بخورد، نوبت به خودش خواهد رسید. بنابراین، این حمایت یک اقدام پیشگیرانه برای دفاع از خودش بود. همچنین، پاکستان می داند اسرائیل حامی اصلی هند است و در جنگ قبلی با هند، تنها حامیان هند، اسرائیل و گروه طالبان بودند. اینجا پاکستان برای بقای خودش از ایران حمایت کرد، نه صرفاً به خاطر انگیزههای اسلامی.
فرید عمری:معایب و مزایای این جنگ برای ایران چه بود؟
منصور: خب جنگ طبعا خسارات و زیانهایی به بار میآورد، اما تجاوز اسرائیل دستاوردهایی به ایران بهمراه داشت، از جمله از اهداف خود دفاع کرد، می دانید که جنگ امروز جنگ تصرف قلمروها و سرزمینها نیست؛ بلکه جنگ امروز جنگ اهداف، برنامههاو روایتها است، یعنی منطق که پیروز میشود. غرب میگفت ،ایران نباید به سلاحهای هستهای و موشکهای دور برد دست پیدا کند، اما ایران نپذیرفت، ضمن این که از سلاح هستهایاش محافظت کرد، با موشکهای دوربردش پاسخ به تجاوز اسرائیل هم داد و دیگر اینکه برخلاف برداشتهای امریکا و اسرئیل مبنی بر نارضایتی داخلی در ایران، قاطبه ملت ایران حتی اپوزیسیون هم در دفاع از نظام ایستاد شدند. در امریکا بسیاری به این باور بودند که مردم از رهبری ولایت فقیه دل سرد است، فقط انتظار یک بهانه و جرقه را میکشند، تا نظام را سقوط دهند، این جنگ تثبیت کرد که از رهبری ولایت فقیه ناراض نیستند و حمایت میکنند. آیت الله خامنهای هم مقتدرانه جنگ دوازده روزه رارهبری و مدیریت کرد. در جنگ 12 روزه ایران تمام هنجارهای بین المللی را حفظ کرد. نقاط غیر نظامی را هدف قرار نداد و از سلاحهای کشتار جمعی استفاده نکرد و این مورد ،قدرت نرم ایران را در سطح بین الملل بلند برد.
شکستن تابوی «قدرت بلامنازع آمریکا» در منطقه از دستاوردهای دیگر ایران در جنگ 12 روزه محسوب میشود. این دستاوردها، دستاوردهای اندکی نیست، به باور من حداقل برای 50 سال دیگربقای جمهوری اسلامی را تضمین کرد. همچنان این جنگ برای ایران فرصتی را مساعد کرد که جواسیس داخلی نیز شناساسی و حذف شوند.
فرید عمری: چرا آمریکا و اسرائیل به آتش بس رضایت دادند؟ آیا فشار بینالمللی باعث این تصمیم شد؟
منصور: در این مورد هرکس نظر خود را مطرح میکند، من به این باور هستم که نیو ریالیسم یا همان واقع گرایی جدید حاکم بر سیاست آمریکا و اسرائیل است. آنها تا وقتی زورشان برسد پیشروی میکنند، اما وقتی با مقاومت قوی روبهرو شوند، عقب نشینی میکنند. نیوریالیست ها به هیچ اصولی جز زور تمکین نمی کنند، شما دیدید که 60 هزار انسان را در غزه کشتند و خم به ابرو نیاوردند.
اما قدرت موشکی ایران و وحدت داخلی، آنها را مجبور به پذیرش آتشبس کرد. آنها فکر نمیکردند، ایران چنین توانی داشته باشد، اما حالا مجبور به بازنگری در محاسباتشان هستند.
پایان