شهید سعدالدین اسرار؛ “معلم آزادی”
معلم سعد الدین اسرار فرزند جلال الدین در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی در روستای عبدالله خیل ولسوالی دره ولایت پنجشیر در یک خانواده متدین دیده به جهان گشود و بعد از پنج سال با خانواده به کابل مسکن گزین شد.
این معلم مبارز تحصیلات ابتدائیه را در «مکتب دقیقی بلخی» واقع شهر کهنه کابل از ۱۳۴۵ الی ۱۳۵۰ و تحصیلات متوسطه را در «مکتب متوسطه کارته ولی» از ۱۳۵۲ الی ۱۳۵۶فراگرفت و
در سال ۱۳۵۶ معلم سعدالدین به حیث معلم مکتب ابتدائیه عبدالله خیل وظیفه انجام داده است.
در زمستان سال ۱۳۵۶ جلب خدمت عسکری گردید معلم سعدالدین در فرقه ۱۷ هرات به حیث قوماندان بلوک دافع هوا خدمت عسکری کرده. دروس نظامی را در مسلک دافع هوا به پایان رسانیده او در کاربرد چهار میله دافع هوا مهارت خاص داشت.
در قیام ۲۴ حوت سال ۱۳۵۷ هرات علیه رژیم کمونیستی او نیز سهم فعال داشت، بعد از قیام ملی هرات ایشان به طرف پنجشیر آمد.
او در سال ۱۳۵۸ به صفوف مجاهدین به فرماندهی شهید احمد شاه مسعود قهرمان ملی کشور پیوست و راه مبارزه و جهاد علیه جماهیر شوروی را پیش گرفت.
معلم سعدالدین در دوره جهاد در سال ۱۳۵۹–۱۳۶۰ معلم درس نظامی چریکی بود که صد ها مجاهد را در جنگ های چریکی آموزش داد و در سال ۱۳۶۲ او فرمانده گروپ دهشکه شد که در منطقه کوه قریه خواجه عبدالله خیل دو فروند هلیکوپتر شوروی را سقوط داد و به پاس این قهرمانیها و شجاعتاش احمد شاه مسعود شهید، فرمانده نامدار جهاد و مقاومت، برای معلم سعدالدین ساعت دستش را به طور تحفه اهدا کرد.
همچنان در سال ۱۳۶۷ او به فرماندهی قومندان قاری کمال الدین شهید بالای گارنیزیون منطقه زردی که توسط شوروی ها ایجاد شده بود حمله کرد و پوسته دشمن به اسم ملاگک را تصرف کردند.
معلم سعدالدین به حیث قوماندان بلوک در سال ۱۳۶۸ در حمله بالای پوسته های واقع سالنگ جنوبی تحت امر قومندان پناه شهید شرکت داشتند که در این حمله او از ناحیه پیشانی زخم برداشته بود.
معلم سعد الدین شهید از جمله اولین مجاهدان بود که در قطعه مرکزی شورای نظار به حیث قوماندان سی نفری در خواجه غار ولایت تخار و در سالنگ ولایت پروان وظیفه انجام داده اند و چندین مرتبه در این جنگ ها از ناحیه های مختلف زخم برداشته بود .
بعداز پیروزی مجاهدین در سال ۱۳۷۱ در قطعه مرکز تحت امر فرمانده جنرال محمد پناه شهید در جبهات مختلف در دفاع از مردم مظلوم کابل به نبرد های شدید علیه دشمن پرداخت و به حیث قوماندان در «تنگی تره خیل و ساحات قصبه خانه سازی» وظیفه انجام میداد رسالتش را در قبال مردماش ادا کند.
وی در سال ۱۳۷۳ آمر توپچی «غند جهادی» مرکز نمبر۸۴۲ وزارت دفاع ملی بود و بعد از عقب نشینی مجاهدین از کابل وی از سال ۱۳۷۵ الی ۱۳۸۰رئیس ارکان لوای دو وزارت دفاع ملی که قوماندانی آنرا جنرال مرزا رحیم به عهده داشت ایفای وظیفه نمود.
و از سال ۱۳۸۰ – ۱۳۸۳ قوماندان کندک پنجم غند ۲۱ محافظ ستردرستیز وزارت دفاع ملی ایفای وظیفه نمود
و بعد از سال ۱۳۸۴ – ۱۴۰۰ در امورات خدمات عام المنفعه مانند ساخت سرک از ولسوالی تا قریه عبدالله خیل عملا سهم فعال داشت.
پس از سقوط دوره جمهوریت در سال ۱۴۰۰ و به قدرت رسیدن طالبان، او هنوز عشق آزادی در سرش موج میزد و راه را پیموده بود که همواره خودش و یارانش را درس آزادی و آزاد زیستی میداد از این رو بار دیگر مشعلدار راه آزادی و مبارزه علیه اشغال شد و قرارگاه جبهه مقاومت ملی را در عبدالله خیل دره با همکار و یاری سختی قوماندان حاجی گل مرزا و دیگر رزمندگان ایجاد کرد.
زمان که طالبان به پنجشیر داخل شدند و دست به کشتار و ظلم بالای مردم زدند او دفاع از زادگاهاش را در برابر گروه اجنبی واجب خواند و آغاز به مبارزه کرد. وی با سایر مقاومتگران با راه اندازی یک کمین بالای طالبان در عبدالله خیل که منجر به جنگ تمام عیار شد و ۷۷ طالب در آن جنگ کشته شدند.
معلم سعد الدین اسرار در همین جنگ در ۱۷ ثور سال ۱۴۰۱ از سوی یک طالب زخمی که خود را در میان بتهها پنهان کرده بود جام رفیع و شفیع شهادت را نوشید و لقب “معلم آزادی” را برای خود کسب کرد.
روحاش شاد یادش جاویدان