چکیده
تصمیم گیری مهمترین امر در مدیریت و رهبری است. تصمیم گیری به مثابه ی قطب نما عمل می دارد، و مسیر حرکت را روشن می کند. در تصمیم گیری که است که مدیران و رهبران لایق از رهبران و مدیران نالایق تفکیک می شود. در این پژوهش، مساله ی ” شیوه های تصمیم گیری” در دنیای معاصر بررسی گریده است. چگونه می توان بهترین تصمیم را اتخاذ کرد و چطور از همه ی استعداد ها و ظرفیت های همکاران و دوستان می توان در تصمیم گیری بهره برد. در امر تصمیم گیری به شیوه های متعددی مواجه هستیم، و هریکی از آن شیوه ها در جای معینی کاربرد بهتری دارند ویک مدیر باید این تناسب را بشناسد. عمده ترین عاملی که بر شیوه ی تصمیم گیری اثر دارد، فرهنگ جامعه است، بدین معنی شاید مدیریتی که در جاپان و کشور های شرق دور کارائی دارد، حتمی نیست که در امریکای لاتین و یا قاره ی افریقا نیز موثر بوده باشد. اما در همه جا، دانش و اطلاعات بعنوان دو رکن اساسی تصمیم گیری عمل می دارند.
کلید واژهها: تصمیم گیری، فرهنگ اجتماعی، طوفان مغزی، مدل دلفی
بیان مساله
انسان در میان مخلوفات بخاطر داشتن عقل و اراده و قوت انتخاب نسبت به همه برگزیده است. او با این ابزار و نیروی ذاتی اش نیک را از بد و خیر را از شر تمیز میدهد، اختلاف می کند، مناقشه میورزد و سرانجام دست به انتخاب می زند. فرایند انتخاب از ریزترین تا درشت ترین مسایل را شامل است و اکنون انتخاب گری را در ادبیات رایج اداری و سیاسی ” تصمیم گیری” هم خوانند.
همه انسانها یکی اند؛ از آن جایی که در محیط خای مختلف پرورش می یابند، از فرهنگ های متفاوت سیراب می شوند و در دامن ادیان مختلف پرورش می یابند، در امر تصمیم گیری از شیوه های متعددی کار میگیرند. در قرون قدیمه، بسان بسیاری از موارد دیگری، بصورت تجربی، شیوههای تصمیم گیری را می آموختند، ولی سده های اخیر شیوههای تصمیم گیری را هم وارد دانشگاه ها و مراکز پژوهشی نمود و به آن صنف، استاد و مباحث خاص نظری فراهم داشت. هرچند شیوههای تصمیم گیری در همه میادین یکسان نیست، بلکه بل هر عرصه ی شیوه ی معینی را میطلبد، و گونههای مختلفی در زمینه های خاص از موثریت بیشتری برخوردار می باشد. با این همه، پرسش این است که در امر مدیریت های میانی و کلان به چه شیوههایی از تصمیم گیری را در اختیار داریم و چگونه به آنها دست مییابیم.
سوال اصلی
شیوه های تصمیم گیری در امر مدیریت مسایل میانی و کلان کدام ها اند؟
پیشینهی بحث
در این مورد فراوان سخن رفته و آثار متعددی در سطح جهان به نشر رسیده است بدین معنی که پژوهشگر قصد آن ندارد تا شیوههای تصمیم گیری نا آزموده را طی نماید، و یا شیوه های تازه ی را پیشکش بدارد، بل در این نوشته هدف آن است که یک فهرست اجمالی از پر کاربرد ترین شیوه های تصمیمگیری تهیه و ارائه بدارد.
اهمیت مساله
این پژوهش، مدیران میانی و نهادهای بزرگ را یاری می رساند تا در امر تصمیم گیری دست پاچه نشده، با اطمینان خاطر دست به تصمیمگیری بزنند، زیرا این پژوهش مدل های متعددی را ردیف نموده و در اختیار مدیران قرار می دهد.
روش پژوهش
محقق در این مقاله، از آسان ترین شیوه بهره می برد و آن این که با مراجعه به اسناد و منابع معتبر جهانی در امر شیوه های تصمیمگیری، نخست دست به گزینش می زند و سپس آن را مرتب میسازد.
بحث نظری
” تصمیم” در اقرب الموارد به معنی کر کردن آمده است و در زبان پارسی تصمیم گرفتن معنای عزم کردن و اراده کردن را افاده می کند. در میان پارسی گویان ” تصمیم گرفتن” مراد قصد کردن و یا نکردن کاری را می رساند و در امر مدیریت و رهبری نهادهای میانی و کلان، مسوول بالایی با تصمیم خود دست به انتخاب از میان گزینه های متعددی می زند. مساله این نیست که تصمیم گیری چگونه می شود؟ دشواری مساله در این است، که چطور باید تصمیم اتخاذ کرد، که تصمیم گیرنده را به هدف و مقصدش برساند؟ این جاست که شیوه ی تصمیم گیری اهمیت فوق العاده می یابد. و از همین رو است که شیوه های تصمیم گیری مباحث فراوانی را بهمراه می آورد. تا مشخصه های تصمیم گیری درست از نا درست آشکار و هویدا گردد. به همین دلیل تصمیم گیری را قلب مدیریت و رهبری گویند.
کارشناسان تصمیمگیری را چنین تعریف کرده اند:
تصمیمگیری عبارت است از انتخاب راه حل مناسب از بین راه حلهای مطروحه برای حل یک مشکل و یا بهرهگیری از فرصت که برای شناخت یک سازمان باید کانونهای اخذ تصمیم را شناسایی کرد.
دشواریهای تصمیمگیری
مدیر در بسا موارد ناگزیر است، تا از همکاران خود و گاهی بیرون از اداره ی خود یاری بطلبد و نظر آنها را جویا شود، در این صورت به چند دشواری روبرو می گردد:
1. وقتی افراد مورد نظر رو در رو قرار میگیرند، گاهی به عیب جویی طرف مقابل خود می پردازند، و سعی تمام می کنند تا نظر خود را بر دیگران بقبولانند و این امر تصمیمگیری درست را به مخاطره میاندازد.
2. گاهی افراد مسن و با تجربه و دارای تحصیلات بالا به افراد جوان و کم تجربه فرصت اظهار نظر نمیدهند.
عوامل فرهنگی در امر تصمیمگیری نقش مهمی دارد، لذا عوامل فرهنگی، رفتار تصمیم گیرنده را تعیین میدارد:
جدول شماره 1: مدل عوامل فرهنگی مرتبط با کشور و رفتار تصمیم گیری
عوامل رفتار تصمیمگیری
فاصله زیاد قدرت مقتدرانه
فاصله کم قدرت مشارکتی
فرد گرایی کم مقتدرانه
فرد گرایی زیاد:
کارکنان به سلامتی سازمان توجه کمتری نشان می دهند.
کارکنان به سلامتی سازمان توجه زیادی نشان می دهند. مقتدرانه
مشارکتی
ابهام گریزی زیاد مقتدرانه
ابهام گریزی کم مشارکتی
کنفوسیوسیم مقتدرانه
مرد گرایی زیاد مشارکتی
مردگرایی کم مشارکتی
منبع : ( هافستد و باند، 1988: 341 در : رادریگز، 1380 : 344)
تصمیم گیرندگان
در میان اندیشمندان در خصوص این که چه کسانی صاحب صلاحیت تصمیمگیری میباشند، اختلاف نظر وجود دارد، که مواردی از آن در این جا ذکر میشود:
1. ویلفرد و پاره تو، بدین باور است که نخبههای جامعه تنها صلاحیت و توان تصمیمگیری را دارند.
2. موسکا، می گوید، در تمام جوامع دو طبقه وجود دارد: طبقه ی حکومت گر و طبقه حکومت شونده، تصمیم حق و مال حکومت گران است.
3. ماکس وبر، بروکراسی مهمترین پدیده ی عصر حاضر است، و بدون توجه به بروکراسی حل مسایل عصر حاضر ممکن نیست. به عقیده ی او تصمیمگیری ها باید در پرتو قانون با تشریفات اداری آن اتخاذ شود.
4. مارکسیستها، معتقد هستند تاریخ مسیرحرکت جبری دارد لذا تصمیم کلی را تاریخ گرفته است.
5. قهرمانان، در عهد باستان هم در شرق و هم در غرب قهرمانانان تصمیم گیرنده اند. ایلیاد و ادیسه یونان …. و شاهنامه فردوسی از این حقیقت حمایت میدارند.
مراحل تصمیمگیری
هنگامی که فرد به روش عقلانی تصمیم میگیرد، مساله را به صورت سیستماتیک تجزیه و تحلیل میکند و مراحل را یکی پس از دیگری پشت سر میگذراد.
شکل شماره 1. مراحل تصمیمگیری در مدل عقلایی
احساس و ادراک مشکل
ریشه یابی مشکل
شناسایی راه حلهای
ارزیابی راه حلها
انتخاب مناسب ترین راه حل
اجرای آزمایشی تصمیم
اجرای دائمی تصمیم
مدلهای سیاسی تصمیمگیری
بسیاری از تصمیمگیریهای سازمان توسط چند مدیر گرفته میشود. این روش ها از یکسو دیدگاههای مختلف را با خود دارد، از سوی دیگر یک جمع از آن حمایت میدارند.
1. مدل کارنگی
در این مدل، تصمیم نهایی مبتنی بر نوعی ائتلاف استوار است که میان مدیران به وجود می آید.
2. مدل سطل زباله
این مدل بر تصادفی بودن فرایند تصمیمگیری تاکید دارد. تفاوت این مدل با کارنگی این است که دراین الگو تصمیم های متعددی گرفته می شود، در صورتی که در مدل کارنگی تنها یک تصمیم گرفته و یک مساله حل میشود.
3. مدل گروه اسمی
در این مدل افراد در کنار هم مینشینند و دیدگاههای خود را بدون آن که نام خود را بنویسند، تحریر میکنند، این دیدگاه دست به دست میشود، تا این که اجماع به میان آید.
4. مدل چند رای
این روش برای ایده هایی که کلی و عمومی میباشند، مفید است. افراد نظرات خود را اعلام میکنند و منصفانهترین گزینه از میان آنها انتخاب میشود.
5. مدل نردبان متحرک
این مدل به گونه ای است که در نخست به افراد موضوع داده می شود تا در آن باره فکر کنند، سپس در روز موعود نخست دو نفر باهم به گفتگو می پردازند وقتی گفتگو بجایی رسید، نفر سوم به آن اضافه می شود، بعد از دقایقی نفر چهارم و سپس پنجم به جمع می پیوندد و تصمیم نهایی در جمع کل گرفته می شود.
6. مدل طوفان مغزی
این روش جهت برانگیختن در گروه است و بر 4 اصل استوار است:
1 – تمرکز بر کمیت 2- اجتناب از انتقاد 3- استقبال از ایده های غیر معمول 4- ترکیب و بهبود ایده ها
7. مدل دلفی
این مدل در آینده پژوهی استفاده میشود. مساله از طریق پرسشنامهها بین افراد توزیع میگردد. باز خورد کنترل شده از پاسخها و نظریات دریافتی صورت میگیرد.
نتیجهگیری
دانش و اطلاعات دو رکن اساسی تصمیمگیری است. به هر پیمانه که اطلاعات پیرامون موضوع بیشتر باشد، به همان اندازه تصمیم گیری بهتر صورت میگیرد. مدلهای تصمیم گیری اقتضائی است، بدین معنی که مدل های گوناگون در موارد مختلف پاسخگویی بهتری دارند، و یک مدل هرگز نمی تواند در همه ی موارد پاسخگو باشد. اگر خواسته باشید خود را از انحراف های فکری و آسیب های روانی در امر تصمیم گیری مصون نگهدارید، آماده باشید و برای خود یک نظمی رادر فرایند تصمیمگیری خود پدید آورید.