مقالات اجتماعی

مذهب طالبان (12)

نویسنده: خواجه بشیر احمد انصاری

امر به معروف و نهی از منکر 

در این شکی وجود ندارد که «امر به معروف و نهی از منکر» از مبادی مهم دین است طوری که قرآن کریم خود بر آن تأکید نموده است، ولی امر به معروف و نهی از منکری که قرآن از آن حرف می زند با امر به معروف و نهی از منکر طالبان تفاوتهای فراوانی دارد. قرآن این امر را مربوط به افراد جامعه اسلامی می داند نه به گروهی با ویژگی های سیاسی و قومی و فرهنگی خاصی.روزی پیامبر اسلام(ص) یارانش را از نشستن در کنار راه ها منع فرمود، آنها گفتند اگر چاره ای جز نشستن در کنار راه نباشد چه کنیم؟ پیامبر فرمود: حق آن را ادا نمایید و امر به معروف و نهی از منکر را به جا آرید. البته هدف پیامبر خدا از این گفته این نبود كه آنها بروند و به شكل قطاع الطریقان راه مردم را گرفته و با دیدن هر امر نامطلوبی بر سر و صورت مردم تازیانه حواله نمایند!هدف طالبان از تأكید بیش از لزوم بر مبدأ امر بالمعروف و النهی عن المنكر، قرار گرفتن بر جایگاه بلندی است كه وظیفه شان حرف زدن باشد و وظیفه مردم شنویدن، وظیفه آنها رهبری باشد و وظیفه مردم پیروی، سخن آنان درست پنداشته شود که شکی در آن راه نداشته باشد، و سخن دیگران اشتباه که شکی در غلط بودن آن نباشد.تأكید بر سر اصل امر به معروف و نهی از منكر از همان لحظات نخستین ظهور خوارج هویدا بود طوری كه عبدالله بن وهب راسبی نخستین رهبر خوارج در جریان سخنرانی خویش پیروان خود را مخاطب قرار داده و گفت: «شایسته نیست کسانی را که به رحمان ایمان داشته و خود را به حکم قرآن منسوب می دانند، این دنیا را بر امر به معروف و نهی از منکر و سخن حق ترجیح دهند». حصین طائی از شخصیت های مشهور دیگر خوارج هم در خانه خویش جنگ خوارج را با اصل امر بالمعروف پیوند داد. با مطالعه تاریخ و ادبیات سیاسی خوارج خیلی مشکل است به خطبه، سخنرانی، پیام و نامه یکی از سران خوارج برخوریم و در آن به اصل امر به معروف و نهی از منکر اشاره ای نشده باشد، بی خبر از اینكه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام نه ترور است و نه تکفیر جامعه. امام نووی شارح صحیح مسلم می گوید هرگاه کار امر به معروف و نهی از منکر به سلاح کشد، باید از آن صرف نظر نمود. سیوطی در الاشباه والنظائر و ابن تیمیه در فتاوای خویش و غزالی در احیای علوم دین خود معتقدند که امر به معروف و نهی از منکر نباید مسایل اختلافی مسلمانان را شامل شود. شرط دیگر نهی از منکر این است که تطبیق آن نباید به منکر دیگری انجامد. هیچ گروهی حق ندارد نظریات خود را در اصول و فروع جزء مسلّمات دین پنداشته و مسلمانان را مجبور به پیروی از آن نماید. سخن دیگر اینكه واژه معروف كه اسم مفعول است از عرف گرفته شده و عرف به گفته زجاج اعمال پسندیده را گویند و در مقاییس اللغه عرف آن چیزی را گویند كه نفس آدمی در برابرش احساس راحت نماید. در زبان عربی ده ها معنى برای عرف ارائه شده كه هیچكدام آن رابطه به كابل و شلاق و قیچی و تفنگ ندارد. مفهوم امر به معروف و نهی از منكر كه زیربنای پروژه های تمدن ستیز و انسانیت گریز قرار گرفته، نیازمند كاری است مفصل و علیحده كه امید است علمای اصیل جامعه به آن بپردازند.اگر خوارج اساس پروژه شان را بر شالوده امر به معروف و نهی از منکر بنا نهادند، طالبان مهم ترین نهاد اداره  شان را اداره امر به معروف خواندند و بر اساس ماده سوم، فصل اول قانون امر به معروف و نهی عن المنکری که از سوی ملا عمر در 42 ماده صادر گردیده، تشکیل مذکور «اداره مرکزی» آن امارت خوانده شده است. اداره امر به معروف و نهی از منكر طالبان بزرگترین و مؤثرترین دستگاه استخباراتی طالبان بود كه خاطرات ریاست خاد رژیم كمونستی كابل را در اذهان زنده می ساخت. رئیس اداره امر به معروف طالبان خود اعتراف می نمود كه اداره او هزاران جاسوس در اردو، حكومت، شفاخانه ها و مؤسسات بین المللی دارد.تلاقی خوارج قدیم و جدید از مبدأ امر به معروف و نهی از منکر از انسان مسلمان گاو شاخ زنی می سازد كه در کنار هر راه و کوچه و پس کوچه ایستاده و هر که را دلش خواست شاخ زند. جنبش خوارج هم دیروز و هم امروز برداشتی بدوی و خشن از این اصل انسانی دین داشته اند و طوری که شهرستانی می نویسد آنها حتی به خاطر تطبیق یك سنت به خود واجب می دانستند تا به رخ امیر دولت شمشیر کشند.خوارج قدیم و جدید خود را وصی و قَیِّم جامعه می پندارند و آسان ترین راه در جهت تحقق وصایت بر جامعه چسبیدن بر اصل امر بالمعروف و النهی عن المنكر و تأویل آن در راه تحقق این وصایت است. هم طالبان و هم خوارج چیزی را به نام امت، ملت و مردم نشناخته و به جای آنكه مشروعیت خویش را از مردم گیرند، می خواهند تا مردم مشروعیت خویش را از آنها كسب نمایند.

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا