تحلیل و تبصره سیاسی

چرخه فساد در دم و دستگاه حکومت گروه طالبان

نویسنده: دکتر مانی فرهمند

فساد یکی از عوامل عمده بحران‌های اخیر خراسان/افغانستان به شمار می‌رود. فساد اداری عمده‌ترین عامل نارضایتی مردم از جمهوریت بود که زمینه گسترش فعالیت گروه تروریستی طالب را از میان پشتون‌ها به سایر اقوام فراهم ساخت. سرازیر شدن پول و کمک‌های آمریکا و کشورهای عضو اتحاد مبارزه با تروریسم به درستی مدیریت نشدند و منجر به گسترش شکاف‌های مختلف طبقاتی گردید و برای دستیابی به سطوح موازی رفاه اجتماعی بخش‌های از جامعه که دسترسی محدودی به این پول‌های هنگفت داشتند زمینه گسترش فساد را در دستگاه اداری فراهم ساختند.

بنابرین می‌توان گفت که ریشه‌های فساد اداری در فقر اقتصادی و تضاد امکان دستیابی و عدم دستیابی تمام سطوح اجتماعی به امکانات رفاهی می‌باشد. ازین لحاظ با هر گونه فراخوانی برای مبارزه با فساد توده های مردم لبیک گفته و بستر مناسبی را برای جایگزین ساختن رژیم فراهم ساخت. چون ظاهراً گروه طالبان با توجه به پیشینه مبارزه با فساد اداری و اخلاقی که از گذشته داشتند و با در نظر داشت محبوبیت این گروه میان پشتون‌ها نیز زمینه گسترش تفکر طالبانیسم را در بخش‌های دیگر نیز فراهم ساخت و ازینرو خلاء قدرت سیاسی و نظامی از یک‌طرف و داعیه مبارزه با نظام فاسد از طرف دیگر حداقل از نظر داخلی اقبال این گروه را در میان پشتون‌ها بیشتر ساخت.

اما چون فساد ریشه ایدئولوژیک ندارد بلکه همانطور که گفته شد ریشه فساد بیشتر جنبه مشکلات اقتصادی دارد و با دستیابی گروه طالبان به قدرت در خراسان/افغانستان در کوتاه مدت فساد اداری فرو کش نموده بود ولی با مساعد شدن شرایط اجتماعی آن این چرخه دوباره فعال شد و حتی به شدت و کثرت بیشتر دامن گیر ادارات تحت کنترل گروه طالبان شده است.

فساد اداری پدیده‌ای که در خراسان‌افغانستان نه تنها میراث رژیم‌های گذشته است بلکه با توجه به ابعاد اجتماعی پائین بودن سطح رفاه اجتماعی این زمینه را خود جامعه در دسترس نهادهای دولتی قرار می‌دهد که با هیچ رویکرد اخلاقی، ایدئولوژیک نمی‌توان به مبارزه با آن برخورد. بنابرین حکمرانی خوب، نه حکمرانی دینی بلکه حکمرانی است که قبل از همه به دستیابی همه مردم به سطح قابل پذیرش‌تری از رفاه تلاش نماید. بنابرین فقر گسترده منجر به بازگشت فساد در ادارت مالی شده و دوباره این چرخه بی ثباتی اقتصادی، تهدیدهای امنیتی و استبداد سیاسی، نگاه قومی به سیاست را فراهم می‌سازد. دیدگاه ایدئولوژیک به اقتصاد، تورم منفی اقتصادی را به بار می‌نشاند. (در حالی که سخنگوی گروه طالبان این نرخ تورم را نتیجه مبارزه اقتصادی در خراسان‌افغانستان عنوان می‌کند) تورم منفی یعنی سطح عمومی قیمت‌ها در کشور در فرایند زمان کاهش یافته و همچنان توانایی مردم در تأمین مایحتاج نیز کاهش میابد.
در این جا می‌توان پرسش اساسی را مطرح کرد که آیا با فساد مبارزه ایدئولوژیک می‌شود کرد؟ که قطعا با رویکرد ایدئولوژی و خوشخیالی مذهبی نمی‌توان فساد را کنترل کرد که نمونه‌ی کنونی آن فساد گسترده زیر ریش مقدس مآبانه ملاهای حاکم بر خراسان/افغانستان است. در این پژوهش مختصر به نمونه‌های کلی فساد رایج در دستگاه گروه طالبان شده است که خود وعده مبارزه با فساد اداری را می‌داند اما امروزه رژیم این گروه خود در دام فساد اداری غرق شده است.

فساد میراث مقدس توسعه نیافتگی جامعه خراسان/افغانستان

فساد به ویژه فساد اداری از میراث نا میمونی است که عاملی برای برچیده شدن اغلب رژیم‌های سیاسی شده است. ازین رو هرچه پول بیشتر و هزینه بیشتر شده است دولت‌ زمینه فساد درش افزیاش یافته است نمونه‌ای قابل توجه جمهوریت است که پول‌های هزینه شده امریکا و جامعه جهانی این کشور را از گذار بحران نتوانست موفقانه بدر کند و باعث ظهور دولت رانتی شد و پول اندوزی عامل اساسی گسترش فساد در شریان‌های اداری گردید. درین جا به نمونه‌های از عوامل فساد در خراسان/افغانستان توجه شده است:

  1. فقر: خراسان/افغانستان از جمله فقیرترین کشورهای جهان به شمار می‌رود و این فقر ناشی از ایستارهای منفی است که ریشه در محیط قبیلوی، تقدیرگرایی، وابستگی خونی و تباری، بیسوادی و اقتصاد به شدت وابسته به خارج ناشی می‌شود. در چنین شرایطی بدون شک کمترین فرصت برای دستیابی به رفاه از هر راه ممکن را جلو شهروندان قرار می‌دهد.
  2. بیکاری: عنصر دوم بیکاری است که درین خصوص خراسان/افغانستان با توجه به متغیر فقر بیکاری را نیز از آن نتیجه گرفت و بدین ترتیب هرچه افراد جامعه بیکار باشند میزان فقر گسترش یافته و رو آوردن به فضاهای آلوده دیگر چون جذب گروه‌های هراس افگن و یا اقتصادهای سیاه میشود و برای دستیابی به سطح قابل پذیرش تر اجتماعی به گسترش فساد بصورت غیر مستقیم کمک می‌کند.
  3. آینده نا معلوم: خراسان/افغانستان یکی از نادرترین کشورهای است که تحولات گسترده در کمتر از یک دهه نیز اتفاق می‌افتد و حتی دامنه این تحولات به حدی گسترده است که در یک شبانه روز کل رژیم تغییر می‌کند که فردای آن دیده می‌شود همه چیز دچار دگرگونی شده است. ازین سبب آینده تمام شهروندان این سرزمین نا معلوم است و آینده نا معلوم به ویژه برای کسانی که در ادارت ملکی و یا نظامی کار می‌کنند را وادار می‌کند تا به راه آسان پول به دست آوردن رو بیاورند و در نتیجه فساد اداری را بیشتر و بیشتر فربه می‌سازد. در رژیم گروه طالبان که آینده به شدت شکننده و نا معلوم است ازینرو داعیه داران این گروه به جای تطبیق شریعت اسلام در صدد زر اندوزی و انتقال پول به بانک‌های قابل دسترس به دبی، قطر و حتی ترکیه هستند که میزان فساد گسترده اداری را افزایش داده است.
  4. عناصر مفسد رژیم گذشته: وابستگی قومی و تباری در خراسان/افغانستان به ویژه پشتون‌ها مسبب اصلی بدبختی‌ها و تداوم حکمرانی نا میمون حکومت قومی گروهی طالبان را فراهم ساخته است این عناصر از گذشته در گسترش فساد بصورت مستقیم درگیر بودند و اکنون نیز زمینه لابی‌گری برای مسئولین رده بالای رژیم طالبان را فراهم ساخته است.

موراد بیشمار دیگری نیز در تداوم و گسترش فساد اداری در حکومت گروه طالبان دخیل است که در اینجا بحث را به درازا می‌کشاند و از آن صرف نظر شده است.

گسترش فساد در ادارات تحت حاکمیت گروه طالبان

گروه طالبان با شعار مبارزه با تجاوز آمریکا، مبارزه با فحشا فساد اخلاقی، فساد اداری، تعصب قومی، زبانی و مذهبی اعاده حیثیت اسلامی مردم و مبارزه با بی‌دینی و ایجاد حکومت نمونه‌ای دینی، تطبیق شریعت اسلامی بیست سال پسین را در برابر جمهوریت و از آنطرف با حضور آمریکا جنگیدند و با تبانی کشورهای همسایه با این گروه و از طرف تغیرات در استراتیژی روابط بین‌المللی آمریکا دوباره این گروه از گروه تروریستی به یک پارتنر قابل اعتماد آمریکا مبدل شد اما با گذشت سه سال دیده می‌شود که چرخه فساد دوباره به سراغ حکومت دینی و ایده‌آل کل مسلمانان جهان آمده است. از آنجائیکه که فساد نه دین می‌شناسد و نه مذهب بنابرین فساد اداری چنان گسترده است که تنها به اخذ رشوه خلاصه نمی‌شود. مواردی چون سیستم اندیوالی، وابستگی قومی و زبانی، امتیازات استثنایی، و سایر موارد خود به گسترش سایر بخش ها کمک نموده است در این جا به چند اداره عایداتی این گروه که فساد اداری و رشوه به میزان زیادی وجود دارد توجه شده است که گمرکات از این امر مستثنا قرار داده شده است:

  1. اداره گزر نامه: اخذ گذرنامه برای شهروندان خراسان/افغانستان در دوره جمهوریت یک امر کاملاً عادی بود و بدون هیچ مشکلی شهروندان این کشور می‌توانستند به دست بیاورند، با رویکار آمدن رژیم کنونی تقاضا برای اخذ گزرنامه از مرز ملیون‌ها متقاضی گذشت و فرصت برای اخذ رشوت و گسترش فساد را فراهم ساخت. طوری که در اطلاعات غیر رسمی آمده است روزانه به هزاران جلد گذرنامه در برابر یک‌هزار تا دو هزار و دو صد دلار آمریکایی نه بصورت ثبت رسمی سایت توزیع گذر نامه بلکه با گرفتن امضاء رئیس، معاون و یا وزیر داخله این گروه توزیع می‌گردید و چون متقاضیان اغلب کسانی بودند که دارای کیس مهاجرت به کشورهای دیگر را داشتندمجبور بودند برای تمام اعضی فامیل شان پول هنگفتی را هزینه نمایند.

جالب است که این گروه همواره مدعی اند که تمام شهروندانی که دارای سرمایه‌های بالا هستند این پول ها را از مجرای نا مشروع به دست آورده اند و استدلال اعضای این گروه این است که زمانی یک شهروند قبول ندارد در خراسان/افغانستان زندگی کند باید با پذیرش این مبالغ گذرنامه بگیرند و این حق مسلم امارت گروه طالبان است که پول‌های دزدی شده بیت‌المال را به هر شکل و شیوه‌ای وصول نماید. این که این پول‌های هنگفت کجا ذخیره می‌شود مشخص است که فقط جیب رهبران و بزرگان گروه طالبان را پر می‌سازد.

  1. اداره شناسنامه: دومین اداره که ملیون‌ها دلار بصورت غیر مشروع از مردم می‌گیرند اداره شناسنامه است و این اداره برای ثبت نام گذرنامه، نکاح خط و سایر موارد دیگر اخذ شناسنامه‌‌های برقی را در برابر هزار افغانی اجباری ساخته اند در صورتی که هزینه اخذ شناسنامه برقی در جمهوریت صرف پرداخت کارت استخوانی این شناسنامه‌ها فقط پنجا افغانی بود. گرچه اکنون در پرداخت‌ها و آویز بانکی همان پنجا تا صد افغانی درج می‌شود ولی مبالغ هنگفت دیگر معلوم است که به جیب افراد رده بالای این ادارت میرود.
  2. شهرداری کابل: شهرداری کابل از گذشته یکی از نهادهای بود که نامش با فساد گره خرده بود اما کنون شهرداری کابل فرصت‌های را در اختیار گروه طالبان قرار داده است که از هر طریق ممکن به جمع آوری عواید این گروه اقدام نمایند ازینرو تمام اصناف تجارت‌های کوچک، متوسط و بزرگ، کسبه کاران، حتی کارگران روز مزد نیز به نحوی مجبور به پرداخت عواید سرسام آوری شده است.

به همین ترتیب فسادهای گسترده و پنهان دیگری که در قراردادهای وزارتخانه‌های فوایدعامه، صحت عامه، دفاع، داخله، معارف، و غیره وجود دارد که قراردادی‌ها مجبور استند تا رهبران این گروه را در قراردادها بصورت واضح شریک سازند. به صورت نمونه قرارداد اعمار جاده سالنگ و داخل تونل ملا برادر معاون نخست وزیر گروه طالبان شریک اصلی به شمار می‌رود.

اگر این مکتب است و این ملا
حال طفلان خراب می‌بینم

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا