در این روزها بگومگوهای در شبکههای اجتماعی درباره تجربیات بانوان از آزار و اذیت شان از طریق شبکههای اجتماعی بوجود آمده است. تعدادی از بانوان دست به اقدام کمپیشینهای زده و از آزار و اذیت مردان از طریق شبکههای اجتماعی سخن گفته اند. این عمل آنان با واکنشهای متفاوتی به همراه بود. تعدادی از این عملکرد آنان ستایش نموده و تعدادی هم این عمل آنان را ترور شخصیت و هدف قرار دادن مردان دانسته اند. تعدادی هم با وجود نکوهش عملکرد مردان، اما گفته اند که زمان درست سخن گفتن از آزار و اذیت بانوان نیست و نشر چنین مطالب در شبکههای اجتماعی کار نادرست میباشد. در یادداشت کنونی به این موضع میپردازیم و اینکه آیا سکوت کردن و پنهان کردن چنین قضایا کار درستیست؟ آیا سخن گفتن از آزار و اذیت بانوان در شبکههای اجتماعی نیاز به زمان و مکان معیینی دارد؟ و آیا نشر چنین مطالب در شبکههای اجتماعی کار نادرست است یا نه؟ البته مراد نویسنده از نوشتن این یادداشت تأیید یا رد ادعا یا قضیه خاصی نمیباشد.
آزار و اذیت بانوان تاریخچه طولانیای دارد. زنان بخاطر جنسیت شان به انواع گوناگونی خشونت، تبعیض و آزار و اذیت جنسی روبرو بوده اند. در این میان زنان موفق و سلبریتی به دلیل بودن در اجتماع و تماس با افراد گوناگون بیشتر از دیگران مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند. اما بیشتر این قضایا به دلیل ترس از آبرو ریزی یا قضاوت شدن توسط جامعه، ناگفته باقی میماند. بیشتر زنان از آزار و اذیت جنسی یا خشونت و حتا تجاوز جنسی را بخاطر اینکه بدنام نشوند و آبروی خود و خانواده شان نریزد، ترجیح میدهند تا این قضایا ناگفته باقی مانند. در نتیجه آن هزاران قضیه وحشتناک در جامعه همه روزه اتفاق میافتد بدون اینکه کسی از آنها چیزی بداند. در نتیجه مردم فکر خواهند کرد از اینکه کسی چیزی از این گونه جرایم نمیگوید، همه چیز گل و گلزار است، در حالیکه جرایم همیشه اتفاق میافتد و متضررین از ترس این که مبادا جامعه در باره آنان قضاوت نادرست کند و آنا ترد شوند، تلاش میکنند این گونه قضایا که باعت آبروریزی شان میشود را پنهان کنند. آنان بخاطر پنهان کردن شان تا اندازه ای حق به جانب هم هستند، چون اگر مورد خشونت و تجاوز جنسی قرار گیرند، این زنان هستند که همه چیز (آبرو، عزت، و حتا آینده) شان را از دست داده و از اجتماع ترد میشوند. در مقابل مردان که عاملین اصلی خشونت علیه زنان هستند، به راحتی در اذهان عامه تبرهه میشوند.
آیا نگفتن و پنهان کردن تجربیات آزار و اذیت سبب کاهش آن میشود؟
پاسخ آن قطعاً (نه!) است. زمانیکه زنان در مقابل خشونت و آزار و اذیت جنسی سکوت اختیار کنند، طرف مقابل با اطمینان بیشتر از پیش به آزار و اذیت زنان بیشتری اقدام خواهد نمود. مردی که مرتکب آزار و اذیت شده باورمند به این میشود که زنان بسیار ضعیف هستند و جرأت شکایت کردن را ندارند؛ اما اگر زنان تجربیات شان را بدون داشتن ترس از قضاوت شدن د و آن را برای خود شان آبرو ریزی ندانند، بیان کرده و عمل این مردان را افشاء کنن، در آنصورت مردان از ترس فاش شدن راز شان و ریختن آبروی شان تلاش خواهند کرد تا جلو عملکرد شان را تا اندازه ای بگیرند. بنابراین سکوت کردن و فاش نکردن آزار و اذیت مردان به هیچ صورت به نفع زنان و جامعه نیست. از سوی دیگر سخن گفتن از این گونه تجربیات سبب جرأت گرفتن زنان بیشتری میشود که در طول تاریخ مورد آزار و اذیت، خشونت و حتا تجاوز جنسی قرار گرفته اند. سخن گفتن از این گونه قضایا نوعی همدردی جامعه با قربانیان را به همراه خواهد داشت. بنا سخن گفتن از اینگونه تجربیات نخستین قدم در امر کاهش آن میباشد. چون آگاهی دهی مهمترین بخش برای جلوگیری از این گونه قضایا میباشد. این آگاهی دهی سبب خواهد شد تا در آینده زنان کمتری در دام این گونه افراد بیفتند.
آیا نشر چنین تجربیات در شبکههای اجتماعی ایرادی دارد؟
پاسخ این پرسش باز هم یک (نه!) بزرگ است. نشر و پخش اینگونه موارد در هرجا و از هر طریقی که باشد اقدام پسندیده و بجاست. اینکه امروز انترنت و شبکههای اجتماعی سبب میشود تا پیام ما در کوتاهترین مدت به سراسر جهان برسد، زنان میتوانند از این سهولت استفاده نموده و تجربیات شان را از طریق شبکههای اجتماعی به راحتی به نشر برسانند. البته تعدادی استدلال کرده بودند که این بانوان بجای شریک ساختن این موارد در شبکههای اجتماعی به دادگاه میرفتند و شکایت میکردند. باید گفت که در بسیاری موارد این آزار و اذیت آنقدر پوشیده و چند پهلو میباشد که ثابت کردن آن در دادگاه کار دشوار است. از سوی دیگر شکایت در دادگاه زمان و انرژی بسیاری میطلبد که افراد بسیار کمی حاضر هستند تا بخاطر دریافت یک پیام نامناسب از طریق شبکههای اجتماعی، آنقدر زمان و انرژی شان را وقف نمایند. از سوی دیگر بسیاری وقت ها فرستنده پیام و کسی که مرتکب آزار و اذیت میشود هزاران کیلومتر از فرد متضرر فاصله دارد و به دادگاه کشاندن آن مشکل و حتا غیر ممکن میباشد. بناً بهترین و ساده ترین راه بیان کردن آن از طریق شبکههای اجتماعی میباشد تا فردی که مرتکب چنین خطای شده مورد بازپرس عامه مردم قرار گیرد.
آیا زمان مناسبی برای سخن گفتن از تجربیات آزار و اذیت بانوان وجود دارد؟
باز هم پاسخ (نه!) است. اینکه مردی مرتکب جرم یا جنایتی شود و زن بخاطر شرایط خاص سیاسی-امنیتی-اجتماعی منتظر بنشیند تا شرایط بر وفق مراد شود و بعد سخن از جرم آن مرد بگوید، کار درست و منطقیای نیست. بجای آن همان لحظهای که زن چنین آزار و اذیتی را مشاهده میکند بهتر است آن را بازگو کند و اگر ممکن بود نزد پولیس رفته شکایت کند. بهترین زمان بازگو کردن اینگونه جرایم دقیقا پس اتفاق افتادن آن میباشد. اگر بنا بر دلایلی تاکنون بانوان مصلحت دیده اند و چنین چیزی را بازگو نکرده اند، همین امروز زمان آن است تا آن را بازگو کنند البته اگر خود لازم میدانند (ماهی را هر وقتی که از آب بگیرید تازه است). بنابراین هیچ گونه زمان و مکان خاصی برای شریک ساختن تجربیات آزار و اذیت زنان وجود ندارد و بانوان هر وقتی که لازم ببینند میتوانند آن را شریک سازند.
از آنچه که گفته آمدیم میتوان این گونه نتیجه گرفت که نگفتن و پنهان کردن قضایای آزار و اذیت جنسی بانوان راه مطلوب و مناسبی نبوده و نه تنها که مشکل را حل نمیکند، بل ممکن است در نتیجه سکوت و پنهان کاری آنان زنان بیشتری مورد آزار و اذیت مشابه قرار گیرند. همچنان نشر و پخش این گونه موارد از هر طریق ممکن درست بوده و شبکههای اجتماعی یکی از بهترین و سادهترین پلتفرم برای بازگو کردن تجربیات اینچنینی بوده میتواند. و بهترین زمان برای بازگو کردن این گونه موارد دقیقا پس از اتفاق افتادن آن میباشد، اگر این گونه اتفاقات در گذشته اتفاق افتاده است، بازگو کردن آن در حال حاضر نیز کار بجا و پسندیدهای میباشد.