ترجمه: خواجه بشیر احمد انصاری
یادداشت مترجم:
آنچه مطالعه خواهید فرمود یکی از تاریخیترین، انقلابیترین و خطرناکترین سخنرانیهای دوران ما است که در شب عید یهودیان، در گردهمایی گروهی از جامعه یهودیان نیویورک، از سوی نویسنده، استاد دانشگاه، فعال سیاسی، فیلمساز، ژورنالست، و نویسنده یکی از پرفروش ترین کتابها در امریکا، ایراد گردید. او یکی از وجدانهای زنده و قلمهای عصیانگر دنیای ما است که اختاپوس سرمایه و سیاست توان بلعیدنش را نداشته است.
او خانم نیومی کلاین می باشد.
عزیزان من!
در باب موسی و خشم او زمانی که از کوه پایین آمد و بنی اسرائیل را در حال پرستش گوسالهای طلایی یافت، فکر میکردم. رویکرد فمینیستی من به طبیعت، همیشه از این داستان ناراحت بوده است. با خود میگفتم، این چگونه خدایی است که با حیوانات حسادت میورزد؟ این چگونه پروردگاری است که میخواهد تمامی مقدسات زمین را در احتکار خودش داشته باشد؟! اما قرائتی استوار بر رأی در جهت درک درست از این روایت نیز وجود داشته است. آن درسی است در باب بتان دروغین، و گرایش معطوف به پرستش خدایان باطل و پر زرق و برق، و توجه به چیزهای کوچک و مادی، بجای امور بزرگ و متعالی.
آنچه را در این شام، و این عید پسح انقلابی و تاریخی، در این خیابانها میخواهم به شما بگویم، این است که بسیاری از مردمان ما باری دیگر به پرستش بت دروغین رو آورده و در عشق آن مست و مدهوش اند. آن بت، زمینه بدنامی این مردم را نیز مهیا نموده است. آن بت دروغین را صهیونیسم نامند. این همان خدای دروغینی است که عمیقترین روایتهای کتاب مقدس ما در باب عدالت و آزادی، و داستان عید پسح را از ما میگیرد، و آن را تبدیل میکند به جنگ افزاری کشنده در جهت تحقق برنامههای استعماری، سرقت سرزمینها، و نقشه راه برای پاکسازی قومی و نسل کشی.
این معبود دروغین، ایده متعالی سرزمین موعود را اختطاف نموده است؛ استعارهای که بیانگر آزادی بشر بوده و با ادیان مختلف به گوشه و کنار این جهان رسیده است، و سپس آن را در کمال بیباکی به عنوان قبالهای برای ایجاد یک دولت نژادی ملیتاریستی به کار برده است. روایتِ رهایی صهیونیسم سیاسی، خود امری نا مقدس بوده و این مسئله از همان ابتدا، مستلزم اخراج فلسطینیها از خانهها و سرزمینهای اجدادی شان در حوادث نکبه به شمار میرفت. این روایت، از همان آغاز، با رویای جمعی آزادیخواهی در جنگ بود.
باید به یاد داشت که عید پسح، رویاهای رهایی و تعیین سرنوشت مردم مصر را نیز شامل بوده است. معبود دروغین صهیونیسم مدتها میشود که امنیت اسرائیل را با استبداد مصری و نبود آزادی و دولتی معاملهگر یکی میداند. صهیونیسم از همان آغاز، نوعی آزادی زشت را ببار آورد که کودکان فلسطینی را انسان نه، بلکه به چشم تهدیدی دیموگرافیک میدید. همانطوری که فرعون در فصل خروج [تورات] از جمعیت فزاینده بنیاسرائیل هراس داشت و دستور قتل فرزندان آنان را صادر نمود و همانطوری که میدانیم، موسی با قرار گرفتن در سبدی و سپس فرزندخواندگی یک زن مصری از مرگ نجات یافت. صهیونیسم ما را تا مرز خشونتهای فاجعه بار کنونی رسانده و زمان آن فرا رسیده است که از این امر به صراحت یاد کنیم. سرشت صهیونیسم همین بوده است. این معبود دروغین گروه بزرگی از یهودیان ما را در مسیری کاملا غیراخلاقی سوق داده تا جایی که آنها را مجبور نموده است تا فسخ احکام اساسی تورات را که موسی از کوه با خود آورده بود توجیه نمایند؛ دستوراتی که میگوید: “کسی را نکشید” “دزدی نکنید” “به مال دیگران به چشم طمع نبینید”.
این معبود دروغین، آزادی یهودیان را معادل بمهای خوشهای میداند؛ بمهایی که کودکان فلسطینی را میکشد و معلول میسازد. صهیونیسم معبود دروغینی است که به تمامی ارزشهای یهودیان خیانت ورزیده است، از جمله ارزش هایی که در پرسش های عید پسح نهفته بوده و پرسشهایی که از سوی کوچکترین فرزندان در این مناسبت طرح میگردد. صهیونیسم در حقیقت خیانت به عشقی است که ما به کتاب و آموزش داریم. امروز، این معبود دروغین، بمباران تمامی دانشگاههای غزه، تمامی مکاتب، آرشیفها، چاپخانهها، قتل صدها دانشگاهی، دانشمند، روزنامه نگار، شاعر و مقاله نویس را با سبکسری تمام توجیه میکند. این همان چیزی است که فلسطینیان از آن بنام “مکتب کشی” تعبیر مینمایند که به معنی نابودی تمامی زیرساختها و وسایل آموزشی بوده است.
در همین حال و در این شهر، دانشگاهها با پولیس نیویورک تماس میگیرند تا خود را در برابر تهدید بزرگی که با پرسشگری جوانان ایجاد گردیده است، وقایه نمایند؛ دانشجویانی که روح عید پسح را در خود پروریده و اساسیترین پرسشها را طرح میکنند؛ پرسشهایی از قبیل اینکه، چگونه میتوان ادعا نمود که به چیزی باور داشت، در حالی که شما نسل کشی براه میاندازید، روی آن سرمایه گذاری میکنید و با آن همکاری مینمایید؟ بت دروغین صهیونیسم توانست برای مدتی طولانی و بدون قید و شرطی فربه شود. اما ما امشب پایان عمر این خدا را در اینجا اعلام میداریم.
دین ما را نمیتواند یک دولت نژادپرست اختطاف نماید، زیرا یهودیت ما دارای سرشتی بین المللی بوده است. ارتش بیدادگر یک دولت نژادپرست نمیتواند از دین ما محافظت نماید، زیرا تمام کاری که این ارتش میتواند انجام دهد چیزی جز بذر تخم غم و اندوه در دلها و درو کردن نفرت نخواهد بود، از جمله نفرت علیه ما به عنوان پیروان آیین یهودیت. یهودیت ما توسط افرادی که صدای همبستگی خود را در میان نژادها، قومیتها، تواناییهای فیزیکی، هویت جنسیتی و نسلهای مختلف بلند میکنند، تهدید نمیشود. یهودیت ما یکی از آن صداهاست و میدانیم که در این آهنگ گروهی، هم امنیت و هم آزادی جمعی ما نهفته است. یهودیت ما یهودیت عید پسخ است؛ گردهمایی بر سر سفره غذا و باده، با خود و بیگانه.
این مراسم مذهبی، آنقدر سبک اند که میتوانیم آن را با خود حمل نماییم و در این کار به چیزی جز یکدیگر نیاز نداریم. ما نیازی به دیوار نداریم، ما نیازی به معبد نداریم، نیازی به روحانی هم نداریم، در این مراسم جایی برای همه وجود دارد بویژه کوچکترین کودکان. این مراسم را میتوان بر پشت خویش حمل نمود. این را میتوان تکنالوژی دیاسپورا “جمعیتهای پراگنده” نامید، اگر چنین چیزی تا هنوز وجود داشته باشد. این تکنالوژی برای گرم نگه داشتن محافل سوگواری جمعی، تفکر، پرسش، شعله ور نگه داشتن یاد و خاطرات تاریخی و احیای مجدد روان انقلابی ما ساخته شده است. پس امشب به اطراف تان نگاه کنید، یهودیت ما همینجا حضور دارد.
همانطوری که آبها بالا می آیند و جنگلها میسوزند و هیچ چیزی در این دنیا قطعی نیست، ما در قربانگاه همبستگی و همکاریهای متقابل دعا میکنیم بدون آنکه توجهی به هزینه داشته باشیم. ما نه به بت دروغین صهیونیسم نیاز داریم و نه آن را میخواهیم. ما خواهان رهایی از پروژهای هستیم که به نام ما نسل کشی براه انداخته است. ما خواهان رهایی از ایدئولوژیای هستیم که هیچ برنامهای برای صلح ندارد، صلح او معامله با دولتهای همسایه نفتی، آدمکش و مذهبی است، در حالی که خود تکنالوژی ترورهای رباتیک را به جهان میفروشد.
ما مبارزان راه رهایی یهودیت از دولتهای نژادپرست هستیم؛ دولتهایی که میخواهند یهودیان پیوسته در هراس زندگی نمایند، دولتی که میخواهد فرزندان ما همیشه ترس داشته باشند. دولتی که میخواهد ما را قناعت دهد که دنیا دشمن ماست تا به سمت قلعه جنگی آن بشتابیم و اگر هم چنین نکردیم، حداقل، به ارسال سلاح و کمکهای مالی خویش ادامه دهیم. این یک بت دروغین است. این تنها نتانیاهو نیست؛ این دنیایی است که او ساخت و دنیایی که او را ساخت. این را صهیونیسم نامند.
ما کیستیم؟ ما از ماه ها بدینسو آوارگان ظلم فرعون در این خیابانها هستیم که “خروج” نموده ایم. خروج و فرار از صهیونیسم! بنابراین، ما به چاک شومر (سناتور یهودی که رهبری اکثریت سنای امریکا را به عهده داشته و از افراطی ترین دوستان اسرائیل به شمار میرود)های این دنیا نمیگوییم که مردم ما را رها کنید تا “خروج” نمایند، بلکه اعلام می داریم که ما سفر را آغاز کرده ایم و فرزندان شما، اکنون با ما هستند.
پیوند سخنرانی: https://www.youtube.com/watch?v=U75KcMUjMyI&t=181s