گروه طالبان که در ابتدا و در اثر مداخله امریکا انگلیس کشورهای نفت خیز عربی و پاکستان به هدف برکندن بنیه های اساسی کشور ایجاد شده بود و دوسال قبل توسط امریکا, انگلیس و پاکستان و عوامل تمامیت خواه و متعصب داخلی بر سر نوشت ملت در کشور دوباره حاکم گردید اکنون با استفاده از نیرو و امکانات دولتی در پی انزوای شهروندان کشور اند. چه سهم گیری و فعال بودن مردم در عرصه های مختلف اجتماعی سبب دست رسی و دست یابی به قدرت می شود. قدرتی که آنان (گروه طالبان) برای رسیدن به آن در ظرف سی سال از هیچ جنایتی به مردم افغانستان دریغ نکرده اند و به اصطلاح به خون دل به آن رسیده اند. تجربه عملی شان معقولیت رهنمود شبکه های استخباراتی کشورهای انزوای مورد نظر طالبان به یک یا دو عنوان خلاصه نمی شود بلکه شامل زندگی انسانی در ابعاد مختلف آن می باشد.
انزوای سیاسی :
دخالت و سهم گیری مردم در امور سیاسی کشور برای نظام طالبان که آن را از طریق قتل, غارت, غلبه و میل تفنگ بدست آورده اند, و در ساخت و ساز آن شهروندان کشور سهم نداشته اند, به معنای تقسیم قدرت تلقی شده و خلاف اصول و ازرش هایی است که در بدست آوری نظام به آن باور داشته و عملا آن را دنبال کرده اند. از این رو طالبان تصمیم گرفتند تا به یکبارگی آن عده مردم افغانستان را که متصدی امور دولتی بودند از بست های شان منفک کنند. احزاب سیاسی را که فعالیت سیاسی از آن طریق برای مردم کشور میسور بود ملغی نمایند. و سایر نهادهای سیاسی را که سهم گیری و اشتراک سیاسی مردم از آن طریق متصور بود از بدنه دولت پاک ساخته و ریشه های دخالت مردمی را بخشکانند. و مردمان غیر طالب را در انزوای کامل سیاسی قرار دهند.
انزوای تسلیحاتی:
سلاح برای طالب نعمت و برای دیگران نسبت به طالب زهر مهلک است که هر آن پایه های نظام طالب را متزلزل می سازد. چون بیدادگری و رفتار غیر انسانی طالبان سبب شده که عملا در دشمنی مستقیم با بخش بزرگی از مردم قرار داشته باشند. این آسیبی است که از قبل آن را شناسایی و آمادگی مقابله با آن را دارند. جمع آوری سلاح از دست کسانی که دشمنی با آنان هدف بزرگ شان را تشکیل میدهد از آن جمله آمادگی ها است که در دستور کار شان اولویت دارد. چون میدانند که رفتار و کرداری را که آنان (طالبان) در برابر مردم شان انجام میدهند نه انسانیست و اسلامی و اگر روزگاری سلاح در اختیار شهروندان قرار گیرد در استفاده علیه طالب و فکر بدوی و ستمگرایانه شان درنگ نمی کنند لذا در اقدام عجولانه مردم و حتی مراجع دولتی را خلع سلاح و تسلیحات بدست آورده را نه در دیپو های دولتی که به روش های شخصی و انفرادی به پاکستان, گروه های تروریستی همسان شان در سرحدات ایران و پاکستان به فروش رسانده پول بدله آن را در خرید خانه های مجلل و ازدواج دو,سه و چهارگانه زن های باسواد وفارغین دانشگاهی به مصرف رسانده می رسانند. و مردم را به لحاظ تسلیحاتی منزوی وکمترین وسیله دفاعی را از نزدشان ربوده اند.
انزوای اقتصادی :
طالبان, ملت و شهروندی را می خواهند که زندگی جدای از قدرت و نظام دولتی داشته باشند. یکی از راه های تحقق آن مبتلا ساختن مردم و مصروف سازی شان در امور کمر شکن زندگی است که مردم شب و روز مصروف امور زندگی روز مره خود بوده و لحظه ای برای اندیشیدن در کم و کیف نظام و چگونگی رسیدن به آن را نداشته باشند. بهترین گزینه برای رسیدن به این هدف بخش اقتصادی است که ناگزیری های آن انسان را چنان در خود می پیچاند که به هزار دست و پا کمترین چیزی بدست نمی آید و انسان های قدرت مند از زیر بار ان شانه خالی کرده نمی تواند. از این رو زمینه های درامد ماهوار و روز مره مردم را غیر فعال و همه را در فقر دامنگیر رها کرده و همه را در انزوای اقتصادی قرار داده اند تا شب و روز گرفتار پیدا کردند لقمه نان برای نجات از مردن بوده و موقع برای فکر رسیدن نداشته باشند.
انزوای علمی:
معلوم است که میزان توانایی های انسان بستکی به ظرفیت های علمی دارد. قدرت شهروندان دانشمند به اندازه دانش شان می باشد. به هر اندازه که دانش و فهم ملت ها بالا رود رنج پاسخ به پرسش های شان برای دولت مردان بیشتر می شود. آگاهی ملت حلقه خود سری حکام را تنگ می گرداند و زمینه های پاسخگویی را فراهم می کند. و از طرفی, تزویر علم طالب را که یک زمان منحیث مرجع با اقتدار علمی در جامعه عرض اندام می کردند بوسیله آموزش و تحصیل آحاد جوانان کشور آشکار می گردد و همه می دانند که طالب کما آنکه مدعی است نه تنها عالم نیستند که کمترین چیزی را حتی در رشته مربوطه خویش نمی داند.
طالبان برای نجات از این معضله راه آموزش بر زنان را مسدود و مردان را به سمت و سویی روان کنند که چون خود شان چیزی نیاموزند و بی سواد بمانند و تعلیم شان را در سمتی سوق می دهند که خود در آن رفته اند و نسل بعدی را دنباله رو نفهمی های خود بسازند. لهذا انزوای علمی مردم برای طالب یک نیاز است و روی همین نیاز مردم کشور را در انزوای علمی نگه میدارند.
انزوای اطلاعاتی:
اطلاعات که در جهان معاصر چوکی نخست را برای افشای فساد پیشگان و نمایش سیه رویان به خود اختصاص داده و چهره منهوس پوشیده به نقاب مفسدین را به نمایش می گذارد, از آن جمله وسایلی است که هر آن طالبان را در تنگنا قرار داده و کردار ناروا و زشت شان را که معمولا خلاف ارزش های دینی می باشد در معرض دید مردم قرار میدهد. از این رو طالبان قیودات جدی را بر نحوه اطلاعاتی و رسانه یی وضع و بخش اطلاع رسانی را در انزوای کلی قرار داده اند.
انزوای اجتماعی :
کره زمین در شرایط کنونی به دهکده کوچک پیچیده باهم و صد در صد مرتبط تبدیل شده و باشندگان آن با داشتن اختلاف عقیده، رنگ و نژاد یک اجتماع انسانی را تشکیل داده اند تو گویی مردم جهان در قریه ای زندگی دارند. قرار گرفتن مردم و ملت ها در رشته های کذای و استحکام پیوند های انسانی برای دولت ها و حاکمان ضعیف، انحصار گر و تمامیت خواه چون طالبان, آزار دهنده و در دراز مدت برای بقای نظام خودکامه تهدید جدی تلقی می شود. از این رو گروه طالبان تصمیم گرفتند تا برای اداره و کنترول موثر شهروندان کشور, ملت و مردم افغانستان را در انزوای اجتماعی قرار داده و منافذ الهام بخش انسانی شان را مسدود و رابطه گونه های نوع زندگی شان را با مردم جهان قطع نمایند.
انزوای مذهبی:
اختلاف مذهبی و کثرت آراء اندر باب تفسیر دینی, نتیجه تصمیم خردورزانه و آزاد اندیشانه دانشمندان دینی ملت است که معمولا در جوامع ارزش گرا عرض اندام کرده و به قول معروف ( رحمت ) الهی در راستای تامین مصالح بشری و واکاوی رفاه اجتماعی به شمار می رود. چیز فهمان دینی در قبال بشر احساس مسوولیت کرده نقطه های زیانبار امور زندگی فردی, خانوادگی و اجتماعی بشر را تثبیت و متکی به مستندات دینی و تجربیات زمانی , راه بیرون رفت آن را با در نظرداشت تقییدات مذهبی شان مشخص می کنند که سبب اختلاف مذهبی می گردد. اما حاکمان مستبد و سطحی نگر چون طالب در این خصوص بی تفاوت نمانده و حلقه محدودیت را مانند سایر بخش ها در انتخاب مذهب نیز وضع کرده و مردم را در انزوای مذهبی نگه می دارند. و به کمال جرئت از مرد شیعه تعهد میگیرند تا برای دوام همسیری با زن سنی تغییر مذهب دهد. بر مراسم مذهبی و شیعه یان قیودات وضع کرده جز در اماکن محدود اجازه برگزاری آن را نمی دهند.
انزوای تاریخی و عنعنوی نیز از آن جمله چیزهای است که به موارد دیگر قیاس شده و گروه طالبان برای گسست بیداری ملت ها و الهام گیری ازتاریخ و عنعنات ملی که سابقه درخشان حاکمیت و عنعنات ملی دارند را وارونه جلوه داده و بنیه های تاریخی و عنعنوی شان را از ریشه می کنند.