مسدود شدن انستیتوتهای پرستاری و قابلگی؛ گامی تازه در حذف زنان افغانستان از جامعه
برسام آریایی
تصمیم رژیم گروه طالبان برای مسدود کردن انستیتوتهای قابلگی و پرستاری ویژه زنان، ضربهای دیگر بر پیکر جامعه افغانستان و تلاشی آشکار برای حذف نظاممند زنان از عرصههای حیاتی است. این فرمان تازه که از سوی ملا هبتالله، رهبر گروه طالبان، صادر شده است، بدون هیچ توضیحی درباره موقتی یا دائمی بودن آن، مسیر زندگی هزاران زن را به بنبست کشانده است. در شرایطی که نظام بهداشتی افغانستان به شدت به حضور زنان در کادر درمانی نیاز دارد، این اقدام پیامدهای فاجعهبار به دنبال خواهد داشت. بسیاری از زنان افغانستان، به دلایل فرهنگی و امنیتی، تنها حاضر به مراجعه به پزشکان و پرستاران زن هستند. انستیتوتهای قابلگی و پرستاری که مسدود شدهاند، نقش مهمی در تأمین این نیاز داشتند. حالا با مسدود شدن این مراکز، نه تنها فرصت زنان برای تحصیل و خدمت به جامعه از بین میرود، بلکه بحرانهایی جدی در ارائه خدمات بهداشتی پدیدار شده و نرخ مرگومیر مادران و نوزادان افزایش خواهد یافت. این تصمیم تنها یک اقدام اداری یا آموزشی نیست، بلکه بخشی از سیاستی گستردهتر برای حذف زنان از فضای عمومی است.
اقدام گروه طالبان در ادامه سیاستهای سیستماتیک و هدفمند آنها برای حذف زنان از جامعه، از جمله مسدود کردن مکاتب و دانشگاهها، ممنوعیت کار زنان در سازمانهای غیردولتی و محدودیتهای دیگر در بخش سلامت، نمادی آشکار از نقض حقوق اساسی زنان و محرومسازی جامعه افغانستان از پتانسیل نیمی از جمعیتاش است. افغانستان، کشوری که برای توسعه اجتماعی و اقتصادی خود به شدت نیازمند مشارکت زنان است، با این سیاستها در حال حرکت به سوی انزوای بیشتر و عقبماندگی است. این روند نه تنها مانع رشد زنان میشود، بلکه جامعه را از تخصص و انرژی نسل جدیدی از زنان حرفهای محروم میکند.
مسدود شدن انستیتوتهای قابلگی و پرستاری تنها یک ضربه به بخش بهداشت نیست؛ بلکه نشانهای از برنامهای بلندمدت برای به حاشیه راندن زنان است. دانشجویان این مراکز، زنانی بودند که با عبور از موانع اجتماعی و فرهنگی توانسته بودند وارد عرصه آموزش و تحصیل شوند. این زنان، بهرغم تمامی دشواریها، انتخاب کرده بودند که در جامعهای مردسالار نقشی سازنده ایفا کنند و با ارائه خدمات بهداشتی به زنان و کودکان، بخشی از مشکلات جامعه را کاهش دهند. اکنون با مسدود شدن این مراکز، این زنان با آیندهای مبهم و بدون هیچ امیدی برای بازگشت به مسیر تحصیل و حرفه خود مواجهاند.
پیامدهای این تصمیم محدود به زنان نیست. در کشوری که نظام بهداشتی آن با مشکلات شدید روبهرو است، مسدود شدن این مراکز آموزشی به تضعیف نظام سلامت منجر میشود. در مناطقی که حضور پزشکان یا پرستاران زن ضروری است، نبود این نیروها میتواند زندگی هزاران زن و کودک را به خطر بیندازد. علاوه بر این، خانوادههای افغانستان مجبور خواهند شد هزینههای بیشتری برای دریافت خدمات درمانی متحمل شوند یا به شهرهای بزرگ سفر کنند که برای بسیاری از خانوادهها ممکن نیست. این وضعیت تنها فقر و نابرابری را در جامعه تشدید میکند.
فرمان تازه ملا هبتالله برای مسدود کردن این انستیتوتها، ادامهای از یک روند بلندمدت برای محو زنان از عرصههای اجتماعی است. از ممنوعیت آموزش دختران در مکاتب متوسطه گرفته تا محرومیت زنان از دانشگاهها، این سیاستها نه تنها حقوق انسانی زنان را نقض میکند، بلکه جامعهای شکنندهتر و ناپایدارتر میسازد. این اقدامات در جهانی که کشورها برای دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان تلاش میکنند، افغانستان را در مسیر معکوس قرار داده است. زنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، از حق آموزش، کار و مشارکت در سازندگی جامعه محروم شدهاند. این عقبگرد نه تنها آینده زنان، بلکه آینده کل کشور را به خطر میاندازد.
این فرمان، علاوه بر آسیبهای انسانی و اجتماعی، پیامدهایی اخلاقی نیز به همراه دارد. زنان افغانستان، که در سالهای اخیر توانسته بودند قدمهای مثبتی به سوی پیشرفت بردارند، اکنون با دیوارهای بسته مواجهاند. این دیوارها، که توسط رژیمی مردسالار و مبتنی بر تفسیرهای سختگیرانه از دین ساخته شدهاند، توانمندیهای آنها را به بند کشیده است. در این شرایط، جامعه جهانی نیز باید مسئولیت خود را برای حمایت از حقوق زنان افغانستان به عهده بگیرد.
مسدود شدن انستیتوتهای قابلگی و پرستاری، تنها یک تصمیم موقت یا فنی نیست؛ بلکه نمادی از پروژهای بزرگتر است که هدف آن بازگرداندن جامعه افغانستان به دوران تاریکی است که زنان نه تنها از عرصههای عمومی، بلکه حتی از حقوق ابتدایی خود نیز محروم بودند. این اقدامات، افغانستان را نه تنها از نظر حقوقبشر بلکه از نظر توسعه و پیشرفت، به عقب باز میگرداند. آینده کشوری که نیمی از جمعیتاش بهطور سیستماتیک از تمامی حقوق خود محروم میشوند، آیندهای مبهم و تاریک است. در این مسیر، نه تنها زنان، بلکه کل جامعه قربانی خواهند بود.