رویدادهای فرهنگی

متن سخنرانی داکتر شمس الحق آریانفر رییس بنیاد شهید مسعود در برنامه«شب یلدای ایران، افغانستان و تاجیکستان-تهران»


یلدا جشن دیرینه آرین زمین
آرین‌زمین یا ایران باستان، حوزه تمدنی  بزرگی را احتوا می‌کند. شکوهنده‌ترین مدنیت‌ها در این حوزه بزرگ تمدنی  زاده و یا بالنده گشت: فرهنگ‌ ویدایی، اوستایی، بودایی، اشکانی، ساسانی، فرهنگ اسلامی.
ارزش‌های ارجمندی در این جغرافیای عظیم هستی یافت، که جهانی گردید.
جشن‌های مهرگان و نوروز و یلدا، از شمارهمین ارزش‌هاست که به اقلیم و چهارفصل این خطه و زیست عصرهای کهن و اغاز کشاورزی مردمان این سرزمین، پیوند دارد. این جشن‌ها به هیچ دینی پیوند ندارد، زاده جغرافیا و اقلیم چهارگانه این سرزمین است. یلدا، جشن باستانی این سرزمین و در اساطیر روز زایش خورشید خوانده شده است. رومی‌ها در قرن نخست میلادی با این جشن اشنا شدتد. در قرن ۴ میلادی، شاه روم گفت: مسیح منبع نور است و یلدا، روز تولد نور و روشنایی را، روز تولد مسیح خواند.
به این اساس یلدا که در ۹ قوس ۱۴۰۱ از جانب یونسکو‌ ارزش غیر ملموس جهانی و میراث مشترک ایرانیان شناخته شد، اصل و ماهیت اریایی دارد.
حوزه تمدنی ما به ویژه کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان میرات داران  این ارزش‌های جهانی اند یلدا با چند ویژگی نسبت به سایر جشن‌های جهانی برجسته می‌گردد:
_ یلدا  به گونه نوروز، کهن‌ترین جشن هستی است. انسان‌های دیرین با وجود چهار فصل و  پایان قوس/ اذرماه، پایان یابی سلطه سیاهی و دراز شدن روز و روشنایی، گرامی داشتند. این از زمانی که انسان با چهار فصل مواجه شد، جشن گرفته شده است.
_ یلدا. زایش خورشید: بر مبنای اساطیر باستانی، یلدا را زمان زایش خورشید، شناخته اند. به این اساس، یلدا قبل از همه ادیان و همپای خلقت، هستی یافته است.
 یلدا نماد زندگی: امروز مشخص گردیده است، در نبود خورشید، نبض حیات می‌میرد. پیشنیان با تجلیل یلدا رمز و جانمایه حیات و زندگی را، بزرگداشته اند.

به همین اساس است که  ابوریحان بیرونی در اثارالباقیه یلدا را میلاد اکبر می‌خواند.

برخی‌ها زایش میترا را ۷ هزارسال قبل از تاریخ می‌دانند؛ یلدا  در۵ هزارسال قبل از مسیح رایج بود ه است و یلدا  در عصر داریوش، داخل تقویم رسمی گشت._ در قرن اول، رومی‌ها زایش خورشید را جشن گرفتند، بزرگداشت یلدا از پارینه روزگاران تا امروز، چند درس سازنده را به انسان‌ها تلقین نموده است:

  • پیروزی نور بر تاریکی: یلدا نشان می‌دهد تاریکی هرچند دوام نماید، فرجامش زوال است. پیروزی نهایی از ان نور و روشنایی و نیرو های اهورایی است.
  • جنگ نور و ظلمت: یلدا نشان می‌دهد، در طول تاریخ مبارزه میان روشنی و تاریکی؛ خوبی و بدی؛ اهورا و اهریمن وجود داشته است. هم‌چنان‌که امروز مبارزه در برابر تار اندیشان  و روشنبینان وجود دارد.
  • امید واری: یلدا و زایش خورشید در بطن سیاهی و تسلط نور بر سلطه طولانی شب، می گوید: مایوس نباشید.
    در نا امیدی بسی امید است
    پایان شب سیه، سپید است
    پاداری: پایداری و مقاومت درس دیگر یلداست. یلدا می گوید: مقاومت کن، پایذچدار باش، سیاهی می‌میرد و تو پیروز می‌شوی.
  • رسوم یلدا در افغانستان:
  • انسان‌های قدیم کوشش می‌کردند تا رسیدن شب یلدا، تربوز/ هندوانه. را نکهدارند. باور این است خوردن تربوز در شب زایش خورشید سبب محو بیماری‌ها می‌شود.
  • تهیه و صرف انار، ناک/ گلابی که با زحمات زیاد تا ان وقت سال نگهداری می‌شد، مواد دیگر سفره یلدا بود.
  • پسته، بادام، چهار مغز/ گردو، میوه‌های بود و هست که هنوز هم در شبهای زمستان در کنار صندلی‌های گرم، صرف می گردد.

کیچه بازی: از مصروفیت‌های شب یلدا در شمال افغانستان کیچه بازی است. در این بازی افراد مجلس به دو گروه تقسیم می‌شوند. هر گروه یک میر دارد. افراد یک گروه دست‌ها را زیر پتو میبرند، میر گروه، یک دانه مشخص را در دست یکی از افراد می‌گذارد. همه افراد گروه، دست‌های مشت شده را بیرون می اورند. گروه مقابل باید جای دانه را پیدا کند، اکر پیدا کرد، نوبت را می‌گیرد، درغیر ان یک نمره می‌بازند.
اتش افر‌وختن: در روزگاری که برق هم نبود، خنک زمستان همه را می‌لرزاند بچه‌ها در صحن حویلی و یا یک میدان اتش می‌افروختند. این اتش روشنی و گرما می‌داد و نشان نور و روشنایی بود که مایه زندگی است.

کتاب خوانی: در شب‌های زمستان و شب یلدا، کتاب حافظ، سعدی، مثنوی و شاهنامه را می‌خواندند. یک نفر می‌خواند و دیگران می‌شنیدند، حضور تلویزیون و گوشی‌های هوشمند و تداوم جنگ‌ها در افغانستان این سنت را بی رمق ساخته است. باانهم نشستن، و صرف تربوز و انار و میوه‌های خشک ادامه دارد.
یلدای افغانستان
شبی، تاری، اندوه باری یلدا
به شهر بی کسی ادباری یلدا

من و تو غم تبار و بی ضیاییم
سیاه بخت و تباهی دستگاهیم

 خوشا بر تو، که راه هور داری
ز تارستان اندوه نور  داری

ترا آبستن خورشید دانند
قدومت را سرود مهر خوانند

مرا بنگر شکسته بارگایم
ز دنیا رانده، مردود خدایم

چهل سالست یلدا بهره ماست
شب و شلاق اعدا همره ماست

در انجا نور تحویل قفس هاست
خدا مرده، به تن ضبط نفس شد

مرا یلدای گیتی جاودان است
تگرگ‌ مرگ و تلبیس توامان است

غلط گفتم یلدا نبض جانست
که مام نور و رمز خاورانست

زها یلدا خوشا جشن نیاظکان
نماد نور و امیدی به ایوان

یقین از بطن تو خورشید اید
خراسان را  شب  یلدا سر اید

به فردایی که شد روزم  هویدا
قدومت را به جان باشم پذیرا

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا