شکافهای اجتماعی یا Social cleavage عبارت از تعارضات، اختلافها و تفاوتهای موجود در جامعه است. شکافهای اجتماعی در واقع ترکهای است که در سطح جامعه بوجود میآید. بنابرین جامعه خراسان/افغانستان دارای شکافهای اجتماعی بسیار متعدد است. و هر چه تعداد شکافهای اجتماعی بیشتر شود پوتنسیال اختلاف و کشمکشها نیز بیشتر میشود. اگر شکافهای اجتماعی به درستی مدیریت شود میتواند درجهت پویائی جامعه استفاده به عمل آید و در غیر آن میتواند تعداد شکافها با توجه به عمیق شدن شان جامعه را دچار بحران بزرگ نماید. افغانستان با توجه به تاریخ، زبان، قومیت و مذهب، یکی از کشورهای پر تنش است که وضعت تمام شکافهای اجتماعی در آن به گونه سیال شکل گرفته و انرژی انباشت شده در آن برای بحرانهای عمیقتر غیر قابل کنترل است.
شکافهای اجتماعی در خراسان/افغانستان بگونهای هستند که میتوان تعدادی ازین شکافهای فعال را بگونهئی مشاهده کرد که یکی بالای دیگری تراکم نموده و قرار گرفته اند اما پس از گذشت زمانی بگونهای متقاطع ظاهر میشوند و در بسا از موارد دیگر به شکل موازی قرار میگیرند و این بستهگی به متغیرهای دارد که در چه زمانی کدام شکاف آشکار گردیده و بالای مناسبات اجتماعی و سیاسی چه تاثیری دارد. بنابرین امروز شکاف قومیت با توجه به سیاست قومی زبانی گروه طالبان در میان این گروه در حال گسترده شدن است.
در این که گروه طالبان گروه قومی و در مسیر تطبیق و گسترش قدرت پشتونها در سرتاسر خراسان/افغانستان هست شکی وجود ندارد همانطور که جان اچکزایی گسترش نا امنی در شمال را ناشی از سیاست قومی در مسیر تطبیق برنامهای سرکوب قومی عبدالرحمن میداند. این گروه برای دستیابی به اهداف شان از اسلام به عنوان ابزار قدرتمندی استفاده نمودند که از حضور پر رنگ تندروهای سایر اقوام در صفوف این گروه یاد آور شد.
در این پژوهش پرسش چنین است که گروه طالبان چرا از استقرار نیروهای غیر پشتون در مناطق غیر پشتون در هراس اند؟ پاسخی که میتوان به این پرسش در نظر داشت چنین است که: گروه طالبان از عمیق شدن شکاف قومی و زبانی در حکومت شان در بازه زمانی آینده در هراسند و با توجه به پیشینه گسستهای اجتماعی که متاثر از عمیق شدن شکافهای اجتماعی بوده مطلع اند و با این فرض به شدت نگران متلاشی شدن آن شده اند.
گروه طالبان و گسترش نارضایتی مردم
با گذشت نزدیک به سه سال از حکومت گروه طالبان در خراسان/افغانستان شکنندگی سیاستهای داخلی این گروه بر جسته شده است و برای پیشگیری از عمیق شدن شکاف؛ گروه حاکم دست به دامان مذهب و انگیزههای اسلامی تمام گروههای قومی میشوند. و حکومت شان را یک حکومتی فراگیر که در آن هیچ شخصی نماینده هیچ قومی نیست بلکه همه بر اساس تقوی و مجاهدتهای که انجام داده اند شایسته حکومت دانسته میشوند.
این ادعا همواره با نصب و عزلهای این دو سال اخیر و برخورد تعصب آمیز با زبان فارسی و همینطور اقوام غیر پشتون حامیان غیر پشتون این گروه را مایوس ساخته است. ازینرو گروه طالبان برای پیشگیری از گسترش نا رضایتی در برابر شان سیاستهای مزورانهای را روی دست دارند. سفر اخیر وزیر امر به معروف این گروه به استان پنجشیر و صحبت از همه شمول بودن حکومت این گروه در شرایطی که مردم در شهرستانهای درایم و ارگو در برابر حضور طالبان پشتون دست به اعتراض زدند و همچنان اعتراض مردم در استانهای ننگرهار، بغلان و غیره عمق شکافهای اجتماعی را نشان میدهد.
گروه طالبان در خصوص از دست دادن قدرت در هراس اند از این رو فقط متکی به تعهد پشتونها استوار اند که در نتیجه ۱. عدم اعتماد به غیر پشتونها، ۲. تقلیل دادن خواست مردم به مسائل فروتر چون جلوگیری از کشت کوکنار و یا غضب زمینهای دولتی و ۳. نشان دادن به جامعه جهانی که در امر مبارزه با مواد مخدر پا فشاری دارند.
نتایجی که سیاستهای قومی گروه طالبان در میان حامیان غیر پشتون این گروه در قبال دارد: با دو نتیجه متفاوت قابل شناخت است. ۱. اگر طالبان بر خورد خشونت باری با اعتراض کنندگان نداشته باشند و بخواهند از آن چشم پوشی نمایند، احتمال گستردهتر شدن اعتراضات افزایش یافته و زمینههای قیام مردمی غیر پشتون در برابر حضور نیروهای متجاوز فراهم شود. ۲. در صورتی که گروه طالبان مثل دو سال و نیم گذشته همچنان برخورد خشونتبار در برابر مردم بومی مناطق شمال پیش بگیرند همچنان عقدههای بیشتری را بزرگ خواهد کرد.
اعلامیههای حامیان غیر پشتون این گروه در شبکههای اجتماعی ناشی از موجودیت تبعیض گستردهای قومی زبانی را نشان میدهد و فرماندهان غیر پشتون طالب چون حمید خراسانی به شدت فعال شده و برای سفید نمایی کارهای شان هم که شده از اعتراض مردمی در برابر امارت دفاع نمودند که منجر به واکنشهای تند حامیان قومی این گروه در شبکههای اجتماعی نیز شده است.
این که در آینده نزدیک برخورد طالبان منجر به کدام گزینه زیر خواهد شد احتمال هر کدام بیشتر است:
- چشم پوشی از اعتراضات قومی در برابر پشتونها
- گسترده شدن شکاف قومی میان گروهی طالبان
- سرکوب مردم معترض تحت عنوان بغاوت
- سرکوب فرماندهان خودی که از اعتراضات اخیر حمایت نمودند.