احمد هنایش، شاعر و خبرنگار شناخته شدهی افغانستان است. او بیشتر از دودهه میشود که فعالیتهای فرهنگی و خبرنگاری دارد. هنایش زادهی شهرستان دره استان پنجشیر است و فعالیتهای فرهنگی و خبرنگاریاش بیشتر متمرکز به حوزه شمال کابل( کوهدامن، پروان، کاپیسا و پنجشیر)بوده است. جزییات بیشتر در مورد او و فعالیتهایش، در این نوبت گفتگو پیشکش میگردد:
- احمد هنایش کیست؟
- عبدالعلیم (احمدهنایش)مولف«معجون رنگ» متولد درهٔ کرامان استان پجشیر است، مكتب را درکابل به اتمام رساند و از رشته تاریخ به درجه لسانس از دانشگاه دولتی پروان فارغ شده است. هنایش در نوجوانی به شعر رو آورد و آثارش در رسانههای مختلف نشر شده است.
« معجون رنگ» اولین دفتر شعر وی است و دو مجموعه شعر دیگر نیز آماده چاپ دارد. هنایش روزنامهنگارهم هست و حدود دودهه است که فعالیت های خبرنگاری و فرهنگی دارد.
احمدهنایش در رسانههای محلی، ملی و بین المللی کار کرد است که میتوان از رادیوآزادی، انستیتوت گزارش دهی و خبرگزاری جنگ و صلح یا IWPR، نام برد.
او در جریان سالهای دهه هشتاد و نود برای اولین بار در استان پروان و پنجشیر سه رادیو به نامهای دنیا، خراسان و کهکشان تأسیس کرد که برای جوانان علاقمند به کار رسانهیی زمینه خوبی را مساعد کرد.
او فعلا با رادیو آزادی کار میکند و یک نهاد رسانه یی را زیرنام ( کهکشان گروپ ) که عضویت فدراسیون نهادهای رسانهیی و خبرنگاران افغانستان را دارد رهبری میکند.
هنایش درسال ۲۰۰۴ از در یک رقابت بین المللی که از طرف رادیو آزادی راه اندازی شده بود حایز مقام اول شد. برای بدست آوردن این جایزه از ۲۷ کشور ژورنالستان ورزیده به رقابت پرداخته بودند. از آدرس افغانستان احمد هنایش در ابتدا به پنج بهترین راه پیدا کرد و در دور نهایی برنده این جایزه شد. علاوه بر این جایزه بین المللی، احمدهنایش دردو دهه کار روزنامه نگاری اش بیش از صد لوح تقدیر از آدرسهای مختلف، محلی، ملی و بین المللی دریافت کرده است.
او معتقد است که خطرناکترین مسلک در دنیا کار خبرنگاری است، و اما در افغانستان بیشتر تهدید آمیزاست، به باور او خبر نگار همانند شمع است که بخاطر روشنی بخشیدن برای مردم سرزمینش از جان خود مایه میگیرد. به باور او کار روشنگری و اطلاع رسانی خبرنگار اگر نبود، مردم در تاریکی راه میرفتند. - دنیای شاعرانه را چگونه میبینید؟
- از نگاه من دنیا شاعران دنیا متفاوت از همه دنیاها است، در این دنیای چیزیها بسا عمیق وجود دارد که متربط به احساس انسانهاست با آن روبرو هستیم، دنیا عطوفت، دنیای شجاعت، دنیای مبارز. اگر قرار باشد که از مزیت این دنیا به وسعت دادن ارزشهای اجتماعی کار گرفته شود و شاعر جایگاه خوب را انتخاب کند از این دنیا به نفع انسانیت چیزی بیرون دهد بهترین دنیا است، تجربهی ۲۵ سالهی که از این دنیا شاعری دارم این دنیا بسا رنگین دارد.
است چنانچه که استاد باختری می گوید:
شرابی مهر ناپاک از شرنگ کین چرا باید
بدوش خلق بار زندگی سنگین چرا باید
استاد واصف باختری در این شعر از زندگی کسانی حرف می زند بار زندگی برای شان سنگینی میکند، نظیر این گونه مسایل را شعر تحت پوشش میقرار دهد و نمیگذار شاعراحساس تنهایی کند که میدانی برای شاعر و سرودن شعر ندارد.
- چه باعث شد که به شعر رو آوردید؟
- از نگاه من چیز خاصی و اتفاقی موجب نمیشود که فرد به شاعری روی بیآورد، به عقیده من در کنار این که گرایشی به شعر داشتم فضایی حاکم بر ذاتگاه و محل زندگی من نقش داشت، چون در روستای بنام کرمان که یکی روستاهای استان پنجشیر است، من متولد شدم در فضل زمستان داستان و اشعار شاهنامه و مثنوی توسط بزرگان و بویژه پدرم خوانده و دکلمه می شد، محیط موجب شد که کم کم من هم به خواندن و دکلمه کردن داستانها و اشعار رفتم و هوایی شاعری من را فراگرفت و فطرت انسانی در حوزه شاعری نیز نقش موثر دارد، در واقع شعر پدیدهی الهامی است.
در عصر جوانی من، جنگهای داخلی جریان داشت، اثرات نامطلوب جنگهای داخلی من را بیشتر متاثر نمود که درد درون خود را در قالب شعر بیان نماییم و سبب گردید که به شعر و شاعری روی بیآورم، و بتدریج به دنیای رنگین شاعری گام نهادم و در نهایت این پدیده الهامی این احساس را به من داد و سرودن شهر آغاز نمودم.
- از لحاظ بار مفهمومی شعر کلاسیک با شعر امروز چگونه مقایسه میکنید ؟
- اشعار از لحاظ بار مفهومی شهر کلاسیک و امروز خیلی تفاوت عمیق ندارند، جوهر اصلی شعر همان معنا است، که معنای واقعی داشته باشد، از زمان گذر زمان شعر تازه و کهنه به باور من تفاوت ندارند چون اشعار حافظ مثالی روشن است که حالا هم علاقمندان خود را دارند.
از این جهت، به باور من وقتی جوهر اصلی شعر وجود داشته باشد، شعر از گذر زمان قابل مقایسه نیستند.
از این رو شعر کلاسیک و امروز اندک تفاوت دارند چون هم در شعر کلاسیک و امروز معنا که جوهر اصلی شعر است، در هر دو نوع شعر مطرح است.
- رابطه انسان را با شعر چگونه می بینید؟
- از منظر من رابطه انسان و شعر بیش از حد عمیق است، چرا که شعر مفسر دورنی انسانهاست، شعر درواقع مظهر درون انسان بوده که و احساس انسان و شعر رابط ناگسستنی دارند، احساس انسانها در قالب شعر ظاهر می گردد؛ در عصر ما فضای مجازی و واقعی مملو از شعر است، لهذا زندگی انسان بدون شعر ناممکن است.
- شعر امروزی با شعر دهههای گذشته چه تفاوت دارد؟
- در دههای گذشته شعر سپید و نیمایی به شکل سرسامآور رشد کرده بود، اکثریت بدین باور بودند که شعر کلاسیک جای خود را به شعر سپید و نیمایی خالی کرده، اما دوباره شعر کلاسیک جایگاه خود را به دلیل اوصاف والایش پیدا کرد؛ و هنوز جایگاه خود را دارد و شعر کلاسیک ابدی و دایمی خواهد بود.
- آیا شعر برای رسیدن انسان به تعالی کمک میکند؟
- بله، شعر انسان را برای رسیدن به تعالی و کمال یاد کمک می کند، به دلیل این که شعر هنر است که اندیشههای انسانی تبارز میدهد که سبب کمال و تعالی انسان میگردد، هنگامی افکار و اندیشهها متفاوت در قالب بیان میشود، بنا موجب رشد و تعالی انسان میشود.
- چرا معجون رنگ؟
- بخاطری که در این کتاب، قالبهای متنوع شعر بکار گرفته شده من نام این کتاب را «معجون رنگ»گذاشتم و دلیل دیگر این که یک شعر به نام معجون رنگ در این کتاب است از این من و دوستان ام نام این اثر را معجون را گذاشتیم.
- اولین شعر تان؟
- اولین شعر من به بنام «شبنم اشک» است که در سال ۱۳۷۹ در هفته نام پیام مجاهد در دوران مقاومت اول به چاپ رسید بود.
- از شاعران امروز که را می پسندید و چرا؟
- به باور من همه شاعران آثار شان قابل قدر است و اما من بیشتر به آثار هارون راعون علاقمند هستم چون در اشعار او مفاهیم مبارزاتی نهفته، از آن جهت من اشعار او را میپسندم.
- نخسین استاد تان در شعر که است؟
- اولین استاد من در ایام نوجوانی «احمد ضیا کوشا» بود که خطاطی و رسامی را برایم آموزشی میداد و بعد از مدتی متوجه شدند که استعداد شعر را دارم، من را رهنمایی و تشویق کردند.
- در شعر دنبال چه هستید؟
- به باور من شعر وسیله است که با آن میتوان رسالت انسانی خود را ادا کرد؛ هدف محقق شدن آزادی و عدالت اجتماعی و ارزشهای انسانی است، از این جهت شعر ابرازی معقول برای رسیدن به ارزشهای انسانی است.
- سوال آفتهای شعری چه است؟
- من فکر میکنم افتهای زیادی که شعر را ضعیف بسازد و شعر را ناچیز نشان بدهد، وجود دارد، اما یکی از آنها، شاعر سهل انگاری و نشر شعر قبل از پخته شدنش است که این کار را اکثرا شاعران سهل انگار و شاعران تازه کار انجام میدهند.
- تک بیت محبوب تان کدام است؟
- « مگر بر زندگی یک دم امید و اعتباری است؟!
چه میدانی که فردا در کنارت باز خواهم بود »
- سوال کارکرد شعر چیست؟
- فکر میکنم بزرگترین کارکرد شعر، تاثیرگذاری شعر است. شعری که واقعا خوب باشد، تاثیر گذاری خیلی خوبی دارد. شعر عامل خوبی برای تحولات است و تاثیر گذاری سبب میشود که کارایی شعر را نشان مشخص شود.
- احمد شاه مسعود؟
- به باور من احمد شاه مسعود یکی از چهرههای برازنده جهانیست که به آزادی معروف است. او برای آزادی جانفشانی و مبارزه کرد. باور بیشتر جهانیان اینست که مسعود شخصیت با دیانت و مبارزی که برای مردم و وطنش عشق میورزید و برای آزادی کشورش از جانش مایه گذاشت، و هر روزیکه از شهادت او میگذرد محبوبیت او در قلوب مردم و نسلهای بعدی بیشتر و بیسترتر میگردد. او را میتوان یکی از چهرههای ماندگار مبارزان جهان خواند.
- سوال با توجه به سوابق خبرنگاری تان چه گفتنی برای تازه واردین این عرصه دارید؟
- جوانان زیادی در طول بیست سال گذشته خصوصا در حوزه خودما( پروان کاپیسا و پنجشیر) جایگاه باز کردند و در این زمینه ما هم نقشی داشتیم. ما فقط من هدفمندانه فکر میکردیم و بعد از تحولات سراسر جنگی و نظامی ما نیاز به فعالیتهای سیاسی فرهنگی داشتیم که بیداری سیاسی را به وجود بیاورد. با این مقدمه میخواهم به خبرنگاران جوان بگویم که همیشه کوشش کنند که با قوت کارشان را دنبال کنند، به این معنی که تمام معلومات و اطلاعات از لحاظ دانش و مهارتهای مسلکی را فرا گرفته و بعد به کار شروع کنند. در ضمن، از نظر من ژورنالیست بیشتر با فعالیتهای تمرینی و با گذشته زمان ژورنالیست میشود. در حقیقت میتوان گفت که ژورنالیزم کار عملی است و تا تیوریک. کار عملی بسیار تاثیر دارد و خبرنگار را خبرنگار میسازد و در عرصه مسائل اجتماعی خدماتش موثر واقع میشود.