رویدادهای سیاسی

شرح زندگی فرمانده دادخدا رسولی

دادخدا رسولی فرزند عبدالمنان رسولی در سال «۱۳۵۰» در دهکده‌ جهرعلی شهرستان آبشار اُستان پنجشیر دیده به جهان هستی گشود، در ابتدا دروس را در مسجد از نزد علمای مشهور وقت چون: ملا مصطفی آخوند و ملا عبدی آخوند شروع کرد و قدر ضرورت از موضوعات مهم دینی کسب و آموخت و بعد با در نظر داشت شرایط و وضعیت پیش‌ آمده که همانا تجاوز شوری وقت بود نتوانست که شامل مکتب شود و با بسیار شوق و علاقه در سن پانزده سالگی در صفِ مجاهدین که با رهبری تک رهبر فرزانه و مجاهد کبیر افغانستان جناب احمدشاه مسعود قهرمان ملی کشور رهبری و ایجاد شده بود، پیوست و تا اخیر جهاد با اهداف اسلامی و ایمانی که داشت در کنار سایر مجاهدین علیه قشون سرخ شوروی وقت رزمید، جهاد و مبارزه نمود؛ در این ایام شهید دادخدا یکی دوبار شدید زخمی شد یکبار از ناحیه سینه که توسط اصابت مرمی پیکا زخم برداشت بود و بار دیگر از ناحیه دست چپ زخمی گردید و از این قسمت معیوب شد و هم‌چنان برادر بزرگ خودرا که قوماندان دادالله بود و در زمان جهاد علیه قشون سرخ مسئولیت فرماندهی یکی از کندک‌های نظامی را بدوش داشت از دست داد و شهید شد و مسئولیت وظیفوی آن تقریباً به شانه‌های ایشان قرار گرفت، پس از پیروزی جهاد مردم افغانستان که مقاومت شروع شد شهید زنده‌یاد دادخدا از اون مسئولیت‌های کنار گرفت و بعد از شکل گیری حکومت انتقالی و موقت وی از مسایل نظامی و سیاسی دست کشید و برای تامین مخارج زندگی خود و خانواده شهید پرور خود به دُکان داری «سوداگری» مصروف و مشغول شد و از موضوعات نظامی و دولتی الی تاریخ بیست دوم ثور سال چهارده صدو یک کاملاً کناره گیری کرد و هیچگاهی وظیفه دولتی تا آخرین رمق حیات خود نکرد و اکثر مردمان و بزرگان پنجشیر و شهرستان‌های دره و آبشار ازشان معلومات کافی دارند که این شهید چگونه یک زندگی و سخاوت‌مندی و شجاعت داشت. در بیست سال گذشته و الی روز بیست دوم ثور سال روان به هیچ جناح سیاسی_نظامی وابسته‌گی نداشت و فقط در حد همان زندگی عادی و معمولی خود بود؛ وی از جمله مجاهدینی است که از جهاد و مقاومت ارتزاق نکرده بود و زندگی فقیرانه و معمولی داشت. یاران و هم‌سنگرانش وی را به شجاعت، دلیری و عیاری توصیف می‌کنند و می‌کنیم، وی انسان شجاع و در عین حال شوخ‌طبع و با اخلاق بود.
متاسفانه به تاریخ بیست دوم ماه ثور سال چهارده صدو یک ساعت سه و نیم بجه پس از چاشت از داخل دوکانش در حین دُکانداری که تعدادی از وطنداران و همسایه‌های دوکانش شاهد هستند که چند نفر از افراد نظامی طا.لبان وی را از محل کارش که در بازار سرپل باباعلی بود ولچک زده و به جای نامعلوم انتقال دادند که فردای آن روز قوم‌ها وطنداران جهرعلی جسد بی‌جان ایشان را از قسمت‌های دریای شرشره که بشکل بسیار فجیع به قتل رسیده بود پیدا و تسلیم خانواده داغدار و شهید پرور شان کردند.
شهید قوماندان دادخدا رسولی نظر به شرایط و تجاوز شوری وقت، موصوف در سن پانزده سالگی در صفِ مجاهدین پیوست و تا اخیر جهاد و مقاومت در کنار سایر مجاهدین مبارزه نمود. بعد از شکل گیری حکومت انتقالی وی از مسایل نظامی و سیاسی دست کشید و برای تامین مخارج زندگی خانواده اش به دُکان داری « سوداگری» آغاز کرد. در بیست سال گذشته به هیچ جناح سیاسی_نظامی وابسته‌گی نداشت و فقط در حد همان زندگی عادی و معمولی خود بود. وی از جمله مجاهدینی است که از جهاد و مقاومت ارتزاق نکرده بود و زندگی فقیرانه و معمولی داشت. یاران و هم‌سنگرانش وی را به شجاعت، دلیری و عیاری توصیف می‌کنند. وی انسان شجاع و در عین حال شوخ‌طبع و با اخلاق بود.
متاسفانه تالبان وحشی به تاریخ: ۲۲ثور ۱۴٠۱ه.ش. وی را از محل کارش « دُکان‌اش » که واقع قریه باباعلی ولسوالی آبشار ولایت پنجشیر بوده به جرم همکاری و روابط با جبهه مقاومت دستگیر کردند و پس از یک شبانه روز جسد وی را با سه‌تن از افراد ملکی دیگر که تا هنوز هویت شان مشخص نیست، در کوه‌های جهرعلی انداخته بودند. بدین وسیله مراتب تسلیت خویش را خدمت خانواده و یاران‌اش ابراز می‌داریم. شهادت‌اش مبارک باشد و برای بازماندگان شأن صبر جمیل از خداوند متعال خواهانیم.
تاهنوز که هنوز است ما و خانواده شهید پرور دادخدا رسولی نمی‌فهمیم که این بزرگ مرد کسبه کار مان را اون نظامیان به چی جرمی و با کدام اسناد دستگیر کردند و به قتل رسانده اند، نمی‌دانیم؛ فقط همین قدر می‌فهمیم که این شهید زنده‌یاد قربانی تهمت و دسیسه گردیده و هیچ گناه دیگر نداشته است.
بنابر این از سازمان‌های جهانی، حقوق بشری و بین‌المللی تقاضا مند هستیم تا این‌گونه رویدادهای مشکوک و نقض حقوق بشری علنی را با کمال بی طرفی و عدالت محور تعقیب و عاملین شانرا به پنجه قوانین ملی و بین‌المللی بسپارید تا خانواده‌های متضررین را حداقل مرحمی واقع شوید.
از این شهید زنده‌یاد چهار فرزند پسر و سه فرزند دختر به جا مانده فرزند کلانش به سن پانزده ساله و فرزند کوچک آن چهار ماهه است.
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا