رویدادهای فرهنگی

شب یلدا در تاجیکستان

نویسنده: رستم عجمی

شب یلدا هرچند در تاجیکستان به این نام بین مردم شناخته شده نیست، اما میان فرهنگیان و تحصیل­‌کردگان تاجیک یک نام آشناست. شب یلدا که در تاجیکستان به شب چله معروف است یکی از جشن‌های کهن و باستانی است که ریشه در فرهنگ مردمان آریایی‌نژاد دارد. این جشن در ایران و افغانستان با رسم و رسوم خاص برگزار می‌‌شود و از جایگاه ویژه‌‌ای بین مردم این دو سرزمین برخوردار است. در تاجیکستان متاسفانه سال‌ها است که فراموش شده است هرچند در میان برخی خانواده‌‌ها و کشاورزان یا در مناطق دوردست تاجیکستان یا شهرهای تاریخی سمرقند، بخارا، فرغانه و ترمز رایج است، اما نه به شکلی که در میان اهالی ایران و افغانستان و در اقصی نقاط این دو کشور هم‌زبان، امروزه جشن گرفته می‌‌شود. شب چله، آخرین شب تیر-ماه (پاییز) و آغاز فصل زمستان است. طولانی‌ترین شب و کوتاه‌ترین روز. وجه تسمیه‌ی شب چله، چهل شب زمستان سرد است که در تاجیکستان به آن چلۀ کلان می‌‌گویند و بعد از آن چلۀ خرد می‌‌آید که از نظر سردی سبک‌تر از چلۀ کلان است. عدد چهل در فرهنگ تاجیکان دارای اسرار و رمزهای زیادی است که با این عدد خیلی از مراسم و آداب و رسوم تاجیکان نام‌گذاری شده‌ اند. مانند چهل دختران، چهل‌یاسین، چله‌نشینی، چله‌گریزان و… که هر کدام از این نام‌‌ها مربوط به یک آیین خاص است و پیدایش آن‌ها آمیخته است با فلسفۀ زندگی و تجربه و فرهنگ مردم. شب چله یا یلدا نیز طبق باورهای قدیم بر می‌‌گردد به تولد خورشید در این شب. واژۀ یلدا که ریشۀ آن در لغتنامۀ دهخدا سُریانی ذکر شده است به معنی میلاد عربی، زایش، تولد، آمده ‌است.

ابوریحان بیرونی از این شب با نام میلاد اکبر و میلاد خورشید یاد کرده است. دانشمندان و تاریخ‌نگاران پیشینۀ جشن یلدا را ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح می‌‌دانند. در شب یلدا خانواده‌‌ها  دور هم جمع می‌‌شوند و با آراستن چراغ و شمع تا صبح بیدار می‌مانند. در این شب افراد مسن‌تر خانواده‌‌ها برای حاضرین به خصوص خردسالان قصه‌‌های زیبا و قدیمی می‌‌خوانند. جوان‌ترها به شعرخوانی می‌‌پردازند و از شعر حافظ به امید نیک اقبالی و خوشبختی فال می‌‌گیرند و برخی نیز شاهنامه خوانی می‌‌کنند. در این شب سفره‌ای آراسته می‌‌شود که در آن هندوانه، انار، آجیل، شیرینی و میوه‌‌های گوناگون چیده می‌‌شود. هر کدام از این میوه‌‌ها جنبه‌ی نمادی داشته و بیان‌گر رمز و رازی است که به باور و اعتقاد مردمان ارتباط دارد. مثلا هندوانه و انار به خاطر رنگ سرخ آن‌ها، نمایندۀ خورشید هستند و دیگر میوه‌‌ها و شیرینی‌ها نماد برکت و افزایش خوشی‌‌ها و نیکی‌‌ها در زندگی مردم است. در تاجیکستان و مناطق دور دست این سرزمین و سمرقند، بخارا، فرغانه و تر این رسم بازماندۀ باستانی در برخی خانواده‌‌های اصیل تاجیکی هنوز هم رایج است.

 پروفسور روشن رحمانی؛ فولکلور شناس شاخص تاجیک، با تماس تلفنی که با  ایشان داشتم در رابطه با این جشن چنین اظهار کردند «…مردم کهن سال به خصوص ریش سفیدان ۷۸ و ۸۰ ساله یادشان است که این شب را زنده‌‌داری می‌‌کرده ‌اند، دلیل بیدار ماندن آن‌ها دفع نحس و بدی و چیزهای اهریمنی از خورشید بوده ‌است. هنوز هم در بعضی دهکده‌های دور دست بین موی‌سفیدان این گپ­‌ها کم کم یادشان است. و در قدیم این سنت وجود داشت که تا صبح شمع و چراغ درمی‌‌گریاندند (روشن کردن ) یا آتش روشن می کردند چرا که همان چیزهای اهریمنی از چراغ و روشنی می‌‌ترسند به همین خاطر همین شب درازترین را هرچند در خودمان( تاجیکستان ) یلدا استفاده نشود همین شب بیدار می ماندند. در این شب میوه‌های خشک، سیب  و تربُز سرخ (هندوانه) می‌گذاشتند. اصل شب یلدا به معنای تولد آفتاب است. در اسطوره‌‌های باستان و قدیم این به معنای زاده شدن خورشید و آفتاب است. دو کلمه داریم که یکی مهر و دیگری خورشید؛ مهر علاوه بر معنای خورشید بودن به معنی یلدا و خدا است، یکی از خداهای قدیمی‌‌ترین که در دورۀ اهورامزدا وقتی که اهورامزدا خدای یگانه شد، یکی از خداهای اساسی و اصلی همین مهر بود که در همین شب تولد شد به همین دلیل مردم در این شب بیدار می مانند تا  تولد آفتاب را پیشواز بگیرند.

 و از خورشید نوزاد حفاظت می‌‌کنند تا نیروهای اهریمنی و نحس و بدی و تاریکی به آفتابی که نوزاد است نتوانند آسیب برسانند. مردم در زمان پیش، هر شب تا چهل روزگی آفتاب چراغ، آتش، گلخن روشن می‌کردند و دور این روش‌نایی شعرگویی و قصه‌گویی و رقص بازی و شکرگزاری می‌‌کردند تا تاریکی و نحس و بدی و نیروهای اهریمنی را برانند که به آفتاب خلل (آسیب) نرساند تا خورشید نجات یابد. بعد که آفتاب چهل روزه شد دیگر نورش کامل خواهد شد، این مانند همان چله گریزان است که در خانواده‌های تاجیک این رسم هنوز رایج است.

رسم «چله گریزان» چنین است که در فرهنگ تاجیکان بعد از تولد و زایمان کودک، مادر، طفل را چهل روز دور از چشم اغیار و بیگانگان نگاه می‌دارد و هیچ جایی نمی‌برد و بعد از چهل روز که طفل رشد می‌کند، می‌توانند طفل را به همه نشان دهند یا هرجا که خواستند ببرند. این رسم  ریشه به همین چلۀ آفتاب و یلدا دارد. و وقتی که آفتاب چهل روزه شد، همه شادی می‌کنند که این کودک نجات یافت و دیگر نمی‌‌میرد. چهل روزگی خورشید برابر با جشن سده است به همین خاطر در جشن سده شب تا سحر تمام دهکده‌ها گلخن روشن می‌کنند که آفتاب چهل روزه شده و این جشن چهل روزگی خورشید است که وی نیرو گرفت و قدرت گرفت و نجات یافت و اهریمن دیگر خورشید را نیست کرده نمی‌‌تواند. بعد از آن جشن نوروز می‌‌آید که جشن نوجوانی خورشید است و خورشید قدرتمند شده است و وقتی کشت و کار و دهقانی نیز در این زمان شروع می‌‌شود.

 و همه این جشن‌‌ها به خورشید ارتباط دارد که اگر خورشید نباشد برکت از روی زمین خواهد رفت به همین خاطر چنین جشن‌های بین مردم رایج است…»مردم‌شناس و فولکلورشناس ورزیدۀ دیگر تاجیک، دکتر دلشاد رحیمی، باصحبتی تلفنی که با ایشان داشتم در رابطه با شب یلدا چنین اظهار نظر کردند: »‌شب یلدا را در حقیقت تا به امروز بعضی از فرهنگیان و اهل علم می‌‌دانند و در سرچشمه‌‌های ادبی نیز  به معنای شب دراز آمده است که برابر با ۲۱ و ۲۲ دسامبر می‌‌باشد؛ یعنی پایان ماه آذر و آغاز ماه دی. از مراسم یلدا یا شب یلدا در ۲۰۰ و ۳۰۰ سال آخر کسی با این نام یاد نکرده است. من همچون محقق مردم‌شناس سرچشمه‌‌های زیادی تاریخی و مردم‌‌شناسی و فولکلورشناسی تاجیکان را خواندم، در هیچ کجا در بین مردم تاجیکستان به خصوص آسیای مرکزی و شهرهای سمرقند و بخارا این جشن با نام یلدا دیده و تجلیل نمی‌شود، اما با نام کمی دیگر شب چله معمول و رایج بوده‌ است.

 ما در قدیم تقویم چله شماری داشتیم که تا به امروز محققان نمونه­‌هایش را نشر کرده ­اند. شب چلۀ کلان این عینا همان شب یلدا است. یعنی اگر به اسطوره‌‌ها برگردیم این شب زادروز ایزد میترا و مهر است، اما شب چله، میان مردم سده‌‌های ۱۹ و ۲۰ که درازترین شب بود زنده داری می‌‌کردند و شب‌ها به طاعت و عبادت مشغول می شدند آیات قرآنی و کتاب‌ها می‌خواندند و غزلیات حافظ و بیدل و سعدی می‌خواندند… من از یک موی‌سفید سال‌خورده از شهر حصار شنیده بودم که او می‌‌گفت که در شب چله خوردن تربُز (هندوانه) ثواب است. وقتی من پرسیدم حاجی بابا برای چه این ثواب است؟ متاسفانه او شرح داده نمی‌‌توانست و تنها می‌‌گفت که ثواب بودن آن را انسان‌های قدیمی می‌گفتند. ما  سفر های علمی و مردم شناسی می‌‌گذرانیم، سفرهای میدانی که از نزدیک با مردم در رابطه با رسم و آیین و همه رسوم صحبت می‌‌کنیم از جمله در ناحیۀ درواز وقتی با کهن سالان صحبت می‌کردیم، چنین معلومات گرفتیم که در گذشته شب چله، آن‌ها از خمیر هر گونه کلچه، به مانند پیکرچه‌‌ها و شکلک‌‌هایی به مانند ستاره، توپچه، آفتاب، ماه، گل و برخی حیوانات و …می‌پختند و در گوشۀ خانه می‌‌آویختند و این یک نوع عنعنه و جشن قدیمی است و با این ارچۀ (کاج) سال نوی که در آن هرگونه بازیچه‌‌ها می‌‌آویزند و اصلا سنت همین سال نو میلادی از جشن یلدا برآمده­ است. زادروز خورشید و بعدتر با زادروز حضرت مسیح این جشن را عینیت  مطابقت داده اند…باید توجه داشت که آراستن ارچه کاج در جهان رمز و نماد مهر و خوشید است. نماد جاودانی ایزد مهر است و در همان کلچه‌‌های پخته شده با شکل‌‌‌های گوناگون آرزوهای خودشان را بیان می‌­کردند و سپس آویزان می‌کردند.

 اگر باز قدیمی‌تر رویم شاید چنین اعمالی در شب چله ریشه‌‌های اعتقادی دارند در باورهای دینی باستانی به مانند زنده‌‌انگاری، امینیسم و اشیاپرستی و … در تاجیکستان صاحب استقلال نیز دو سه سالی می‌‌شود که فرهنگیان و تحصیل کردگان شب‌نشینی شب یلدا تشکیل می‌کنند و سال گذشته در رادیوی فرهنگ شب یلدا با شب‌نشینی فرهنگیان و پخش مستقیم آن جشن گرفته شد…»

دکتر انزورت؛ استاد اکادمی علومی تاجیکستان و اهل سمرقند با صحبتی که با ایشان داشتم در بارۀ شب یلدا در سمرقند، بخارا و فرغانه چنین یاد می­کند: « در سمرقند و بخارا، فرغانه  و ترمز اصطلاحی با نام شب یلدا وجود ندارد؛ اما شب چله شب درازترین سال در این شهرها با آداب خاص و رسوم مخصوص برگزار می‌‌شود. یکی از رسم و سنتی که در این شب بین خانواده‌‌های اصیل و بومی این شهر­ها رایج است آتش روشن کردن با  کُنده(چوب بزرگ و هیزم) در روی برف در محوطۀ  خانه‌ها است. آنقدر آتش روشن می‌کنند تا سفیدی برف سیاه شود. تا نصف شب نیز گرد و دور این آتش رقص می کنند و سرود می‌‌خوانند و دست هم‌دیگر را می‌‌گیرند همچو به شکل دایرۀ خورشید در اطراف آتش می‌چرخند و اجازه نمی‌‌دهند دست‌هایشان از هم جدا شوند تا دایره‌‌ای که به خورشید مانند است خراب شود. چنین کاری در دور آتش نشانۀ اتحاد و پیروزی در مقابل تاریکی و سیاهی است. و نیز در این شب از برخی میوه‌‌هایی که رنگ سرخ دارند مثل انار، سیب سرخ و میوه­‌های خشک در گرد این آتش استفاده می‌‌کنند. هم‌چنین در این شب میوۀ بهی بین هم‌دیگر تقسیم می‌‌کنند و این کار را به خاطری زردی و هم‌رنگ بودن میوۀ بهی با زردی آفتاب می‌دانند. و طفلان خرد نیز اطراف این آتش با انواع بازی‌‌ها مشغول می‌‌شوند. و بعد از نصف شب بعد از گذراندن این مراسم ‌به خانه‌‌ها بر می‌‌گردند و در آنجا تا صبح شروع به قصه و افسانه خوانی می‌‌کنند. به گفتۀ دکتر انزورت ‌آتش رمز روشنایی و تولد خورشید است و هم‌چنین شکل دایره مانند آن رمز کرۀ زمین و خود خورشید. ایشان تصریح می کند که اکنون جشن چله بین مردم سمرقند و بخارا خیلی کم‌رنگ شده است.»

لازم به یادآوری است که آخر هر سال تقریبا هم‌زمان، در آخر ماه دسامبر از سه جشن مهم «یلدا»، « حنوکا» و «کریسمس»  در سراسر جهان تجلیل می‌‌شود که هر سه جشن به معنای پیروزی نور و روشنایی بر تاریکی است.

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا