بخش هشتم
“روی دیگر رمضان “
” الإحسان أن تعبد ربک کأنک تراه وإن لم تکن تراه فإنه یراک ” ” به پروردگارت بندگی کن گویا اورا می بینی، گرچه تو نمی بینی اورا ولی او ترا می بیند “
عرفان اسلامی درطول تاریخ وظیفه دار معرفی ” روی دیگری ” عبادات بوده است و تا آنجا که از یک طرف ” پرستش ” را از ” شِعار ” محض جدا نموده است و از جانب دیگر رابطه فردی با خدا را درضمن غوغای جمعی حفظ کرده است .
اکثر عبادات در اسلام دارای بُعد گستردۀ اجتماعی اند و این قضیه اسلام را یک دین ” شریعت ” محور با نمای اجتماعی معرفی کرده است . نماز صورت کامل آن در جماعت است، روزه صورت کامل آن کسب اخلاق اجتماعی و کمک به فقرأ است، زکاة خود یک عملیه اجتماعی با حکمت اخلاقی می باشد وحج که کاملا یک نمایش اجتماعی تلقی میگردد . درنتیجه میتوان گفت راه عبور به سوی خدا در اسلام عباداتی اند که در میان جامعه کشیده شده است و منطبق با گفتۀ معروف پیامبراسلام(ص) در اسلام ” رهبانیت ” وجود ندارد .
ولی یاد ما باشد که اگر تمام عبادات در بُعد اجتماعی شان خلاصه گردد، اصل ” پرستش ” که تنها عقبۀ جهان بینی دینی می باشد، زیر شعاع قرار میگیرد و رفته رفته ما به یک ” جامعه دین ساز ” می رسیم تا به یک ” دین جامعه ساز ” و این میشود مانند اینکه شما برای هرچه بهتر رعایت شدن قوانین ترافیکی و سایر قوانین اجتماعی دست به تأسیس یک دین بزنید .
بنا برآن تنها مرز برجسته میان ” قوانین اجتماعی دارای بُعد عبادی ” و ” عباداتی با بُعد اجتماعی ” بودن یک بُعد دیگر ( بُعد پرستش ) در ” عبادات ” است و به همین دلیل عبادات را نمیتوان قوانین اجتماعی نامید با اینکه دارای أثرات برجستۀ اجتماعی باشند .
رمضان نیز از همین ردیف است و ” روی دیگر” رمضان ایجاد یک ” پل ” است تحت نام ” پرستش ” میان روزه دار و خداوند متعال . رمضان فرصت کاملی است برای ترمیم و استفادۀ بهینه از این پل و درحقیقت برای ملاقات دوجانبه با خدا . اگر میخواهید با خدا حرف بزنید ” نماز بخوانید ” و اگر
میخواهید سخنان خدا را بشنوید ” قرآن بخوانید ” این جمله نمایانگر راه اندازی یک ملاقات کامل با خدا می باشد و این فرصت در ماه رمضان به اوج خود می رسد .
روزه دار میتواند در کنار تمام شعایر و اعمال اجتماعی دیگر رمضانی، این ملاقات های خصوصی را نیز راه اندازی کند و در گوشۀ آرام قرآن بخواند ( به سخنان خدا گوش دهد ) قرآن خواندن با تعمق و تدبر و تلاوت با ” حضور قلب ” و تجربۀ ” پرستش ” . عرفان اسلامی ” حضور قلبی ” در هرعبادت
را با ارزش تر از نمای بیرونی همان عبادت دانسته است تا آنجا که عرفای بزرگ رابطۀ بنده و خدا را ” جستجوی پناه ” و ” ظهور رحمت ” تلقی کرده اند. دراین نوع رابطه، بنده همیشه در ” جستجوی ” پناه و اصل خود است ( شکایت از جدایی ها ” به گفته مولانا ” ) و خدا همیشه در تلاش به ” ظهور
رسانیدن رحمت ” خود است که ” شکل ظاهری ” تمام موجودات انرژی رحمت پخش میکند و درنگاه عُرفا وی درهمه جا ” ظهور ” می یابد .
قرآن یک گفتگوی کامل با تمام حاشیه های چون ” ناز وقهر ” بندگی را به تصویر کشیده است و با وارد کردن تنوع در یاد کردن از مقام بنده و خدا (گاهی به صورت گوینده، زمانی به گونۀ مخاطب و گاهی به صورت غائب ) این گفتگو را حلاوت یک مجلس بخشیده است . روزه دار میتواند از هرفرصت
بدست آمده ( ولو محدود ) استفاده نموده و با تلاوت قرآن و نماز در یک گوشۀ از محل کار یا خانۀ خود، مجلس أنس با خدا و خود را در رمضان زیاد کند .
زمان خوردن سحری، میانه های عصرو شام و اوقات دیگر، فرصت های خوبی اند براینکه روزه دار در گوشه ی خلوت نماید و با خدای خود خلوت دل کند . یاد ما باشد که اگر با خدا چیزی میگوییم نیازی نیست که خجالت بکشیم و به زبان عربی بگوییم و با تشریفات کامل . خدای که از تو خبردارد خجالت
برای چه ؟ دلیل خجالت تظاهر به بلند پروازی نزد بندگان است که قرار است افشاشود . انتخاب زبان برای چه ؟ خدای که آفرینندۀ این زبان ها است و تشریفات برای چه ؟ مگر تظاهر میکنی ؟ نه؛ از تۀ دل، پوست کنده، با اصرار و الحاح، با امید وزاری و بدون رودربایستی و تشریفات باید با خدا راز کرد
و به عنوان تنها راه پناه بردن و فقط منبع امید به او نگاه کرد .
ادامه دارد …