آزادی یکی از مولفه های جبهه مقاومت ملی است.
جبهه مقاومت ملی نه قوممحور است، نه زبانمحور است و نه تبارمحور است؛ بلکه مردممحور است و برای آزادی به استقامت و مقاومت در برابر گروه های دهشت افگن پرداخته است.
آزادی
آزادی در جامعترین معنا، وضعیت رهایی، دربندنبودن، مقهور کسی نبودن، تحت فشار نبودن و باری بر دوش نداشتن است.
آزادی واژهای مقدس، در همه ادیان، مکاتب و فرهنگها محسوب شده و بنیاد بسیاری از مکتبها بر تحقق وجوه مادی و معنوی آن استوار گشته است؛ اما هر مفهومی، ضد یا نقیض خود را نیز تداعی میکند. مفهوم آزادی، ضد خود یعنی استبداد و یا نقیض خود یعنی فساد را به ذهن متبادر میکند و ما را درگیرودار علمی وعملی آشوبزدهای وارد میکند.
آزادی از دیدگاه توحیدی و یا حتی ادیان عرفانی غیرتوحیدی شرق، یک مفهوم وجودی، درونی و جوهری از ماهیت انسان است. آزادی در وجود انسان به ودیعت گذاشته شده است؛
همهی ما آگاهی داریم که با گروه دهشت افگن و عوامل اخلالگر و فاسدی مواجه هستیم؛ که مانع امر زیستن شده و سدی در راه رشد معنوی ما گشتهاند.طالبان تفسیر و تعبیر طبق جهانبینی خود از آزادی نظیر همان بی بندباری ها، همان انسانی کشی ها و همان هرزگی ها دارند، چنین تعابیر، کنهه گرایی و باور های کاذب، گرد، غبار ناراستیها و زنجیر نادرستیها، این گروه چهره آن را پلشت و نازیبا ساخته که حتی در کشور آن را محو گردند.
در شرایط جاری کشور بافضیلتترین و ارزندهترین انسانها، کسانی هستند، که اوقات شان را با مجاهدات و مقاومت فراوان و مستمر علیه مستکبران، طاغوتیان، و متجاوزان سلطهگر میگذرانند و حتی در این راه مقدسکه در راه تقرب به خداست جان خود را فدا میکنند
مردم ستمدیده و آزادیخواه نسبت به کنشهای متحجران و مستبدان، مبارزه می نمایند، برای براندازی سلطه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و خارج کردن منابع ثروت و قدرت از چنگال ظالمان که با آسیبرساندن به آنان، خنثاکردن کار، اثر، نابودکردن و کشتن آنها به قصد آزادی، رشد، تعالی و تقرب صورت میگیرد. چون رژیم طالبان از ملا نماها فتوای بدون علم را می گیرند، که کفر، شرک ، غارت و ظالم شان را تبرئه نمایید.
طالبان دین را بازیچه سیاست و افکار ارتجاعی خود ساخته اند و قرائت های خویش را به دین ربط می دهند و به کمک دین فروشان و دین گریختگان اعمال غیردینی و قبیلوی شان را شرعی جلوه می دهند.
در عین افغانسان از هر منظر کشور اشغال شده است، گروه اشغالگر با عملکرد های شنیع و غیرانسانی شان تمام ارزش های انسانی و دینی نقض نموده نظیر تاختن به حریم خصوصی افراد جامعه،حذف زنان پاک سرشت کشور از امور جمعی و ملکیت و جایداد های همهی شهروندان غضب می گردد، در عین حال باشندگان ولایات شمال کشور به اشکال مختلف بدون جرم شهید و زندانی می شنوند.
حذف خواهران پاک طینت ما از عرصه های اجتماعی توسط گروه زن ستیزی طالبان حقانیت مقاومت و استادگی زنان شجاعی کشور را ثابت ساخت و جز تدوام مقاومت و مبارزه در برابر این گروه ظالم و متحجر راه دیگر وجود ندارد، مقاومت طبق آموزه های دینی در برابر گروه طالب کامل مشروع است.
رزمندگی زنان، فعالین فرهنگی و مدنی کشور از هر منظر در کنار مقاومت گران دلیر قابل تحسین و ستایش است، استادگی خواهران و فعالین مدنی ما موجب شد که ماهیت این گروه اجیر و واپسگران را مردم جهان بهتر بشناسند و دانستن که گروه هراس افگن تالب جز محو ارزش ها انسانی هدف دیگری ندارند.
مقاومت و پایداری از مسائلی است که همواره در دین مبین اسلام توجه ویژهای به آن شده است؛ مقاومت، ريشه همه فضيلتها و محور تمام خوبيهاست و همه راههاي کمال به سوي آن ختم ميشود و مهمترين چيزي است که دين و آن را اقتضا، و شريعت آن را لازم ميداند.
بدون استقامت سير به سوي مقاصد مطلوب هرگز ميسر نميشود و امکان رسيدن انسان به آن چه که شايسته اوست ممکن نميگردد. جامعه ما براي داشتن آزادی، زندگي شرافتمندانه و حفظ اصالت و استقلال و ايجاد امنيت براي مال و ناموس و عرض خود بايستي در مقابل دشمن، سرسختانه ايستادگي كند و از مملکت خويش پاسداري نمايد. عزت و شرف و پيروزي و غلبه بر دشمن تنها در سايه استقامت امكانپذير است.