سیاسی و اجتماعی

منظور از «اسلام معتدل» در افغانستان چیست؟

نویسنده: عبدالحفیظ منصور

مقدم بر همه، گفتنی است، هر متنی استعداد و ظرفیت تفسیر پذیری را دارد، و این تفسیر‌ها می‌تواند، تا بی‌نهایت ادامه یابد، این اصل بر همه متون ادبی، هنری بشمول متون مقدس جاری است. وقتی با متون سر و کار پیدا می‌کنیم، تفسیر‌های متعدد در برابر ما می‌ایستند و از آن گریزی نیست، نکته اینجاست که کدام تفسیر می‌تواند، هواداران بیشتری بدست آورد، کدام یکی از پشتوانه عقلی استوارتری برخوردار است و کدام یک به اصل متن، قرابت بیشتر دارد.

متون مقدس در اسلام، بسان سایر متون در مسیحیت و یهودیت تفسیر‌ها و تاویل‌های فراوانی در پی داشته است، که ثمره آن مذاهب فقهی، مدارس کلامی، مکاتب عرفانی و گرایش‌های متنوع سیاسی در میان مسلمان‌ها می‌باشد. اگر کسانی این واقعیت ملموس و آشکار را درک کرده نمی‌توانند، فکر می‌کنم ما در این مورد تقصیری نداریم، می‌باید نزد پزشک برود، و به مداوای خویش بپردازد.

هستی شناسی

اسلام دین توحید محور است. خدا هم هست و هم هستی‌بخش است. از نظر این دین زندگی با مرگ پایان نمی‌پذیرد، بل به نحو دیگری ادامه می‌یاید. دنیا و عقبا در تضاد نیستند، آنچه انسان در دنیا انجام می‌دهد، در سرای آخرت ثمره و نتیجه آن را در می‌یابد. ترک دنیا متضمن فلاح و رستگاری نمی‌باشد، چه بسا برای انجام بهتر عبادات نیازمند متاع دنیا می‌باشد. زندگی نه برای گردآوری مال و متاع دنیوی است، و نه ترک کامل آن، راهی میانه که هم بتواند زندگی را سر و سامان بخشد، و هم مانع از غرق شدن انسان در عیش عشرت شود، که در اثر آن خدا را به فراموشی بسپارد و با ارزش‌های انسانی وداع گوید. میان ایمان و عمل فرق وجود دارد، و با ارتکاب گناه کسی از دایره اسلام بیرون نمی‌شود. آن گونه که در صدر اسلام خوارج و معتزله مرتکبین گناه کبیره را کافر می‌گفتند، و در عصر حاضر فرقه‌های داعش، القاعده و طالبان در عمل با مخالفانشان چنان رفتار می‌کنند، که تنها آن عمل با کافر محارب جواز دارد.

آزادی عقیده و بیان در اسلام یک اصل اساسی است، هیچ کسی بخاطر عقیده‌اش، ولو برگشت از اسلام باشد، مورد مجازات قرار نمی‌گیرد، زیرا ایمان و عقیده جبری در اسلام فاقد ارزش و اعتبار می‌باشد، اما مادامی‌ یک عقیده، منجر به فعل قبیحی گردد، و امنیت عامه را مختل نماید و به حقوق دیگران صدمه وارد نماید، مورد تعقیب عدلی قرار نمی‌گیرد، آن هم بخاطر کارش نه به سبب عقیده‌اش.

بنابرین در نظام اسلامی ‌و احزاب سیاسی مختلف و فرقه‌های دینی و مذهبی گوناگون می‌توانند، با پرچم‌ها و شعار‌های دلخواه‌شان فعالیت نمایند و در انتخابات اشتراک ورزند، و در شورای ملی حضور پیدا کنند.

معرفت شناسی

اسلام معتدل، عقل را ‌«پیامبر خفی‌» می‌داند، بدین معنا که اگر پیامبری هم نبود، خداشناسی را عقل به تنهایی واجب می‌کرد. ارسال پیامبران از سر لطف است تا دشواری‌های فرا راه عقل را هموار بدارد و مسیر آن را کوتاه نماید. بنابرین ارسال رسل و تنزیل کتب درک دو مفهوم اساسی، یکی توحید و دیگری معاد را ساده‌تر ساخته است، زیرا علوم تجربی را یارای فهم این گونه مسایل نیست، بنابرین عقل و وحی مکمل یکدیگر اند نه متضاد. عقل اختلاف آفرین است، راه حل‌های موقت ارائه می‌دارد، از یک وادی به وادی دیگر می‌رود، و نسخه‌های متعدد ارائه می‌دارد.

در قرائت اعتدالی از اسلام، تفاوت دیدگاه‌ها را به‌ رسمیت می‌شناسند، و انتخاب هریکی را به اختیار مسلمان‌ها نهاده است ‌«اسلام معتدل» اختلاف نظر را در مسایل دینی و اجتهادی به رسمیت می‌شناسد، و آن را تقویت می‌دارد، هیچ‌گاه حق را در انحصار یک گروه ندانسته، و احتمال می‌دهد که شاید حق از جانب جرگه مخالفان اظهار شود و برای پذیریش آن آماده می‌باشد. از آن فراتر هرگز اجازه نمی‌دهد، که تفسیر دینی دولتی شود. و شخصیت‌های مستقل و دانشمندان بیرون از دولت محروم از فهم دین گردند، چه فهم درست دین می‌تواند به اثر سعی و تلاش نصیب مامورین دولت ویا اشخاص غیر دولتی گردد.

از این رو رسمی‌ ساختن نظریات یکی‌ از مجتهدان و دانشمندان مسلمان کاری در مغایرت با آزادی فکر و اندیشه و احترام گذاری به همه مذاهب اسلامی‌ می‌باشد، آن گونه که تحریک طالبان پایبندی به مذهب حنفی را الزامی ‌می‌شمارند و اندک‌ترین تخطی را با مجازات پاسخ می‌گویند (بنگرید به کتاب عبدالحکیم حقانی قاضی القضات طالبان).

در اسلام معتدل، اجتهاد یک امر متحول و پویا پنداشته می‌شود، که نظر به زمان و مکان می‌تواند، چهره عوض کند، و رنگ دیگر بخود گیرد، نمونه‌های آن فراوان در کتب دینی درج شد است. حکم اسلامی ‌از این منظر، ساکن و راکد نیست و معنای برگشت به گذشته را افاده نمی‌کند، طوری که، تحریک طالبان می‌خواهند، زندگی را به گذشته بر بگردانند، فتواهای هزار سال قبل را بر شرایط امروزین جاری سازند.

بحث حقوق بشر به‌ویژه حقوق زنان، هنر و موسیقی، جوانان و مناسبات خارجی چهار عرصه‌ای است، که برخورد‌های تازه‌ای می‌طلبد، دیگر نمی‌توان با فتاوای قرون ۴و ۵ به این مسایل پاسخ گفت. از سهمگین‌ترین موضوعی که در عصر حاضر متوجه جریان‌های اسلامی ‌است، مسایلی است، که از آن‌ها یاد شد و در قرائت معتدل اسلام بصورت کامل راه برای نوآوری‌های مشروع باز می‌باشد.

تعبیر‌هایی که فقها برای دسته‌بندی خود و دیگران مانند، مسلمان، ذمی، مستامن، کافر حربی، … وضع کرده‌اند، با توجه به وضعیت کنونی جهان کاربرد چندانی ندارد در حال حاضر بشر در چارچوب دولت‌های ملی تنظیم یافته‌اند، نه زیر نام ادیان (به استثنای اسرائیل). در این دولت‌ها پیروان ادیان گوناگون سهیم بوده، و بر اساس یک قرار داد شهروندی در کنار هم جا گرفته‌اند، و هر یکی منافع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را دنبال می‌دارد، از این رو می‌توان دولت‌های ملی را بر پایه ادیان تقسیم بندی کرد، و با آن‌ها دوستی و یا دشمنی نمود.

برگرفته از BBC فارسی

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا