بمبهای انتحاری: از تئوری تا عمل
پرسش: امروز کشور ما صحنۀ خونینترین عملیات انتحاری شده است، عملیاتیکه بیشتر به دین نسبت داده میشود. چطور می توان دین را در این زمینه پاک دانست؟
انصاری: در عرصۀ تئوری و فتوا تا هنوز هیچ دلیل قاطعی در این زمینه ارائه نشده که خودکشیهای جنگی را جایز بداند، بلکه اصول دینی و متون متعددی انتحار و بمبهای انتحاری را حرام میداند. متون اسلامی از مفاهیمی موج می زند که اندیشۀ انتحار و عملیات انتحاری را از ریشه رد میکند که اینجا فرصت نقد و بررسی آن ها نیست. اما حکایتیکه گروههای تروریست خیلی به آن استناد میورزند، حادثۀ جنگ با مسیلمه و قصۀ براء بن مالک برادر انس بن مالک میباشد، تا اندازهایکه القاعده در عراق، چند سال پیش، گروه انتحاری خویش را بنام «گروه براء بن مالک» نام گذاری نموده بود.
پیش از اینکه سر اصل مطلب بیاییم بگذارید ببینیم که حکایت براء بن مالک از چه قرار بوده است. در سال یازدهم هجری جنگی میان مسلمانان و پیروان مسیلمه شدت میگیرد که به نام «معرکۀ الحدیقۀ» شهرت مییابد، و آن بدین خاطر که پیروان مسیلمه در پایان جنگ شکست میخورند و هنگام عقب نشینی به داخل باغی میشوند که آن را «حدیقۀ الرحمن» مینامیدند، و سپس دروازۀ آن باغ را میبندند. در آن روز براء بن مالک از مسلمانان خواست تا او را روی دستان خویش به داخل آن دیوار بیندازند تا دروازۀ باغ را از درون باز کند. در برخی روایات آمده است که مسلمانان به خواست او پاسخ منفی دادند طوری که ابن اثیر در الکامل نگاشته است، که این خود دارای معنایی است، و سپس او خودش بر دیوار بالا می شود و خود را به داخل باغ می اندازد، و در برخی دیگر از روایات یارانش او را به روی نیزه های شان بالا نموده به داخل باغ می افگنند و او دروازه را باز نموده و در نتیجه مسلمانان وارد باغ شده و دشمن را شکست می دهند. این حکایت مشهور را طبری و ابن اثیر و دیگران نقل کرده اند. (تاریخ الأمم والملوك، محمد بن جریر الطبری، صفحۀ ۲۷۹، جزء دوم، دارالكتب العلمیه، بیروت، لبنان).
به هر حال، اینجا ذکر چند نکته را لازم می بینم:
۱. نخست اینکه کاری را که براء انجام داد با عملیات انتحاری امروز شباهت ندارد، چون او در آن حادثه کشته نشد بلکه ۹ سال دیگر زندگی کرد و در سال ۲۰ هجری در جنگ تستر که در نزدیکی اهواز ایران موقعیت دارد، به شهادت رسید.
۲. تاریخ شهادت میدهد که خلیفۀ مسلمانان شیوۀ جنگی براء بن مالک را نمی پذیرفت و «سیر اعلام النبلاء» و «أسد الغابه» می نویسند كه عمر بن الخطاب دستور داده بود: «براء را به رهبری جنگ انتخاب نکنید زیرا او لشکر را به هلاکت سوق خواهد داد».
۳. از همه مهم تر اینکه براء بن مالک از نوعی بیماری رنج می برد و به این لحاظ نمی شود سلوک او را معیار قرار داد. ابن اثیر و طبری و دیگران از این بیماری یاد نموده اند و ابن اثیر در وصف حال براء بن مالک در معرکۀ حدیقه می نویسد: «براء بن مالک زمانی که وارد کارزار می گردید، به لرزه در می آمد تا آنکه تنی چند روی جسدش می نشستند، و بعد از آن چون گاوی نر برانگیخته می شدند و به خشم می آمدند. در جنگ حدیقه همان حال برایش پیش آمد و به خیز و جست پرداخته و سپس فریاد زد: ای مردم! من براء بن مالک هستم! بسوی من بشتابید! سپس جنگی سخت نمود». طبری این بیماری را «عرواء» می نامد. آنچه در مورد این صحابی بزرگوار یاد شد نقل قولی بود که دو تن از بزرگترین تاریخ نویسان مسلمان طبری و ابن اثیر آن را ثبت نموده اند و حتی عبارت «گاو نر» که در عربی باری مثبت دارد، از آن تاریخ نویسان بوده است.»انتحار در واقعیت امر پیوندی مستقیم به دین ندارد. در اینجا می خواهم نظر خواننده را به مقالۀ «بمب های انسانی: بازنگری پیوند دین و تروریزم» که به قلم خانم نیکول ارگو، عضو مطالعات بین المللی دانشگاه ام.آی.تی بوده است، ارجاع دهم.نیکول ارگو مینویسد: امروز بیشتر این انتحاری ها مسلمانند ولی همیشه چنین نبوده است. این پژوهشگر معتقد است، با وجود آنکه انتحار زیر پوشش دین صورت می گیرد ولی انگیزه های اصلی این انتحارها سکولار بوده است نه دینی. او ریشههای این اعتراض خونین را در سرکوب، بیگانهستیزی و ناتوانی سیاسی جهان اسلام جستجو می نماید که تودههای مسلمان خریدار خوب آنند.
اما فراموش نباید نمود که بمبهای انتحاری جزء تاکتیکهای مبارزاتی گروههای عصیانگر و سرکش دهۀ هفتاد به شمار میرفت. این انتحاریها از بستر خانوادههای تعلیم یافته و سکولار و طبقۀ متوسط اقتصادی سر بلند نمودند. به عبارت دیگر، عمل انتحاری، محصول فعل و انفعال عناصر ساختاری و اجتماعی و شخصی گوناگونی بوده است. تا ۲۰۰۱ میلادی بیشترین عملیات انتحاری سرشتی سکولار داشته و با دین بیگانه بود، اما امروز از جمع ۳۵ گروهی که عملیات تروریستی را اجرا می کنند، ۳۱ گروه آن مربوط به مسلمانان میشود که ببرهای تامیل و سازمان چپی «پ. ک.ک» در ترکیه و سیکهای هندوستان و گروههای سکولار فلسطینی علیه اسرائیل از نمونه های آن به شمار می روند. خلاصۀ سخن اینکه این دانشمند پیوند مستقیمی میان تعلیمات دینی و عملیات انتحاری نمیبیند.در اینجا یک مسئله را نباید فراموش نمود که در امتداد یک هزار و چهار صد سال، و در میان شش هزار و دو صد و سی و شش آیه قرآنی، و چهل هزار حدیث، و هشتاد هزار اثر از بزرگان دین، و تمامی مکاتب فقهی وکلامی هیچ دلیلی برای عملیاتی نمی توان یافت که مساجد و مقابر و محافل فاتحه و مکتب و بازار را در کشور ما هر روز نشانه میگیرد.