پنجشیر همواره در تاریخ معاصر افغانستان نمادی از مقاومت، آزادیخواهی و ایستادگی در برابر ظلم و اشغال بوده است.
این منطقه با روحیهای که در سالهای جنگ علیه شوروی و سپس در برابر رژیمهای مختلف نشان داده، هویتی پیدا کرده که آزادی برای مردم آن، نه یک مفهوم انتزاعی بلکه نیازِ بنیادین و بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمرهشان است.
اما امروز، حضور طالبان در پنجشیر و سیاستهایی که همراه با آن به اجرا گذاشته میشود، بیش از هر زمان دیگری این هویت را تهدید میکند و تضادی بنیادین میان این دو را آشکار ساخته است.
پنجشیر و طالبان، از لحاظ تاریخی، فرهنگی و سیاسی، در دو قطب کاملاً مخالف قرار دارند. پنجشیر نماد مقاومت، استقلال و آزادیخواهی است، در حالی که طالبان تجسم استبداد، سرکوب و تحمیل ایدئولوژی است.
ا
ین دو، از نظر مردم پنجشیر، مانند آب و آتش ناسازگار اند؛ هر جا که طالبان حضور داشته باشد، مردم پنجشیر آن را تهدیدی علیه عزت، هویت و تاریخ خود میدانند.
این دشمنی نهتنها ریشه در اعمال کنونی طالبان دارد، بلکه ناشی از تقابل ارزشها و اهداف بنیادین این دو طرف است.
طالبان که خود را بهعنوان نیرویی برای “وحدت و ثبات” معرفی میکنند، با رفتارهای سرکوبگرانهشان شکاف عمیقی میان خود و مردم پنجشیر ایجاد کردهاند.
قتل، شکنجه، زندانی کردن جوانان و محدودیتهای روزافزون، پنجشیر را به زندانی بزرگ بدل کرده است. این رفتارها نه تنها زخمهای عمیقی بر جسم و روح مردم این منطقه وارد کرده، بلکه یادآور تلخترین روزهای اشغال خارجی است؛ با این تفاوت که مردم اکنون این ستم را از سوی نیروهایی تجربه میکنند که ادعای “افغانستانی بودن” و “هممیهنی” دارند.
برای مردم پنجشیر، طالبان نهتنها اشغالگر، بلکه تهدیدی وجودی به معنای واقعی کلمه هستند.
طالبان همواره تلاش کردهاند با اقدامات عوامفریبانه، مانند ساختن مدارس، میان مردم رفتن یا سر دادن شعارهای وحدت، چهرهای متفاوت از خود نشان دهند.
اما این اقدامات، از نگاه مردم پنجشیر، چیزی جز توهین به شعور و آگاهی سیاسی آنان نیست. ساخت مدارس با هدف تحمیل ایدئولوژی افراطی، رفتوآمدهای نمایشی میان مردم با هدف تظاهر به سادهزیستی و شعارهای وحدتطلبانه که با اعمال سرکوبگرانه و رفتارهای تبعیضآمیز تناقض آشکار دارند، تنها نفرت عمیقتری میان طالبان و مردم پنجشیر ایجاد کرده است.
مردم پنجشیر بهخوبی درک میکنند که این اقدامات، صرفاً ابزارهایی برای مشروعیتبخشی به حضور طالبان و ادامه سرکوب است، نه تلاشی واقعی برای تغییر شرایط.
این دشمنی، اما، ریشهای عمیقتر از این روزها دارد. طالبان همواره نمایندهی تفکری بودهاند که با آزادی، فرهنگ و هویت پنجشیر در تضاد است.
برای پنجشیریها، طالبان نماد تحمیل عقبماندگی، نفی حقوق و ارزشهای انسانی و دشمنی با استقلال فکری است. این تضاد آنچنان عمیق است که حتی اگر طالبان بخواهند چهرهای مسالمتآمیز از خود به نمایش بگذارند، تاریخ و رفتار آنها این چهره را بیاعتبار میسازد.
طالبان باید بدانند که ذهن و فکر مردم پنجشیر را نمیتوان با زور، سرکوب یا عوامفریبی فتح و خود را آنجا جایگزین کنند.
این منطقه نماد آزادی است و مردم آن، به گفتهی قهرمان ملی، شهید احمدشاه مسعود، برای “آزادی که عجب نعمتی است” تا پای جان ایستادهاند.
طالبان شاید بتوانند موقتن بر پنجشیر سیطره شان را حفظ کنند، اما هرگز نمیتوانند روحیهی آزادیخواهانه و مقاوم مردم این سرزمین را درهم بشکنند.
مردم پنجشیر و طالبان، از لحاظ تاریخی، ایدئولوژیکی و فرهنگی، در دو مسیر کاملاً متضاد حرکت میکنند و این تضاد هیچگاه به نقطهی اشتراک نخواهد رسید.
آنچه طالبان باید درک کنند این است که پنجشیر نهتنها به آسانی تسلیم نمیشود، بلکه هر روزی که تحت اشغال باقی بماند، نفرت مردم از طالبان عمیقتر خواهد شد.
این نفرت، تاریخی و نسلبهنسل منتقل خواهد شد و هر تلاش طالبان برای تحمیل ایدئولوژی یا تسلط خود، تنها مقاومت سختتر مردم را برخواهد انگیخت.
پنجشیر و طالبان دو نیروی متضاد اند؛ یکی نمایندهی آزادی و دیگری نماد سرکوب. این دو هیچگاه نمیتوانند در کنار هم بیایستند و تاریخ بهوضوح نشان داده است که نیروی آزادی، هرچند دیر، اما همواره پیروز میدان خواهد بود.