تحلیل و تبصره سیاسی

کدام‌ کشورهای‌ جهان‌ خط دیورند را‌ برسمیت می شناسند !؟

مسعود راحل

اشاره:  قصه‌ی‌ملال آور‌ خط دیورند ‌را‌ از کودکی‌ در‌گوش‌مان پوف‌کرده اند که :
(دا پښتونشتان زمونږ ،دا پښونستان زمونږ !)
اما هیچ یک ازین شاهان و رهبران ناقابل و‌ نا‌لایق در‌صدد‌ حل‌ و‌ فصل‌ این‌ غده ای‌ سرطانی نیفتادند که‌ مردم‌‌ شوربخت‌ مان از همان آغاز کار تا امروز تاوان‌ سخت و هزینه سنگین اینهمه ندانم کاریهای حکام لجوج ،ناقابل و نالایق را با خون فرزندان و‌ آتش‌‌ در خرمن هستی شان می پردازند !
نباید فراموش کنیم که حاکمان نابکار محمدزایی اصلا این منطقه ” پشتونستان” را در حقیقت در رابطه با جنگ بر ضد رنجیت سنگ از دست داده اند.و دوباره بدست اوردن این منطقه ایجاد یک جنگ فراگیر با بزرگترین  قدرت استعماری و نظامی قرن نوزدهم را می کرد.که افغانستان به هیچ وجه توان این جنگ را نداشت.چند نکته در  این رابطه قابل  بررسی است.
۱) معضله پشتونستان در تاریخ افغانستان  بیشتر از ۴۹ سال تشنج سیاسی به وجود اورد.ولی این عدم به رسمیت شناختن خط دیورند رابطه ما را با قدرت های غربی ضربه زد.
۲) به نظر من  ، اتحاد شوروی وقت به  این تشنج سیاسی دامن می زد.و با استفاده از این تشنج سیاسی  نفوذش را در افغانستان( و در قوای نظامی این کشور) تقویه می کرد.فکر می کنم  شخصی به نام ” کارمل” در اغاز زنده گی نامه رقت بار سیاسی اش عضو کمیته پشتونستان بود
۳) مسئله پشتونستان یک فلکلور( یا اسطوره) سیاسی را در ذهنیت سیاسی ما خلق کرده بود که هر لحظه احساس بر انگیز بود.مقابله ما با انگلیس یک مقابله انتقادی نه بلکه یک مقابله شدیدا عاطفی بود. ما تا آخر نتوانیستم درک کنیم که پشتون های آن طرف سرحد ، هویت سیاسی پاکستانی دارند ( مثال واضح عمران خان).یعنی ما در  حوزه سیاسی بازهم  با   ذهنیت تباری فکر می کنیم. تا امروز  شیوه برداشت و قضاوت تباری در ذهنیت سیاسی ما ریشه دارد.
۴) اگر به کشور همسایه خود ایران نگاه کنیم می بینم که ایران هم در رابطه با شکست نظامی در مقابل روسیه مجبور به امضای قرارداد ( گلستان و ترکمانچای ، سالهای ۱۸۱۴ و ۱۸۲۸ ) شد و منطقه ای بزرگتر از پشتونستان را از دست داد. کشور آلمان هم در رابطه شکست در جنگ جهانی دوم ،  قسمت زیادی از اراضی خودش را از دست داد. ویلی برانت  صدراعظم وقت آلمان، برای جلوگیری از تشنج سیاسی،  سرحدات جدید تحمیل شده را بر رسمیت شناخت و   با اتحاد شوروی سیاست ( Ostpolitik), را به وجود اورد.  رسانه های راست گرا این به رسمیت شناختن سرحد تحمیل شده را خیانت ملی قلمداد می کردند. ولی هدف ( اوست پالیتیک ) ویلی برانت از بین بردن تشنج سیاسی با اتحاد شوروی   وقت بود.
به رسمیت نا شناختن، خط دیورند ، بیشتر از ۷۰ سال در تاریخ معاصر ما یک تشنج  بنیادی سیاسی خلق کرد. ما باید عواقب این تشنج سیاسی را بررسی کنم.در رابطه با کودتای ۷ ثور ، این تشنج سیاسی به یک جنگ تمام عیار مبدل شد.
امروز باید این سوال را مطرح کرد. کدام کشور ها خط دیورند را به رسمیت می شناسند؟
پاسخ:
۱) تمام کشور های قاره اروپا.
۲) تمام کشور های قاره افریقا.
۳) تمام  کشور های قاره امریکای جنوبی و امریکای شمالی.
۴ ) تمام کشور های قاره آسیا (چین و روسیه و هند)
یعنی  به صورت کلی تمام دنیا.
سوال دوم: کدام کشور ها خط دیورند را به رسمیت نمی شناسند؟
پاسخ: فقط پشتونیست های ……… افغانستان……………….؟
مسئله پشتونستان، یک فلکلور یا اسطوره سیاسی بوده و است که در تاریخ سیاسی افغانستان یک تشنج بنیادی سیاسی خلق کرده است و مانع یک جهت گیری سالم وواقع بینانه سیاسی شده است.
اصلاذهنیت سیاسی ما تا امروز یک  ذهنیت فلکلوریک و اسطوره ای پشتونیستی سیاسی است.و ما تا امروز قربانی این ذهنیت فلکلوریک خود هستیم و هیچ رابطه ای با واقعیت سیاسی و رئال پولیتیک ندارد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا