اسلامی

چگونه یک خداناباور را به خداباوری دعوت کنیم

نویسنده: أبو يوسف مدحت بن الحسن آل فراج ترجمه: دکتر هجرت الله جبرئیلی

چگونه یک خداناباور را به خداباوری دعوت کنیم

إن الحمد لله، نحمده، ونستعينه، ونستغفره، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا، وسيئات أعمالنا، من يهده الله فلا مضل له، ومن يُضلل فلا هادي له، وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له، وأشهد أن محمداً عبده ورسوله صلى الله عليه وسلم.

قال تعالى: يَا أَيُّهَـــا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ،

:leftwards_arrow_with_hook:«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خداوند پروا کنید، آن‌چنان که شایسته‌ی پروا کردن از اوست، و زنهار که نمیرید مگر آن‌که مسلمان باشید.» (سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۲)

وقال تعالى: يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا،

:leftwards_arrow_with_hook:«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید؛ همان که شما را از یک نفس آفرید، و از آن نفس، همسرش را خلق کرد، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری را پراکند. و از خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می‌کنید، و از خویشاوندان، پروا کنید. بی‌گمان خداوند مراقب و نگهبان شماست.» (سوره النساء، آیه ۱)

وقال تعالى: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا * يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِــرْ لَكُــمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا.

:leftwards_arrow_with_hook:«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا پروا کنید و سخنی درست و استوار بگویید * تا اعمالتان را برایتان اصلاح کند و گناهانتان را برایتان بیامرزد. و هر که از خدا و پیامبرش فرمان برد، بی‌گمان به رستگاری بزرگی دست یافته است.» (سوره الأحزاب، آیات ۷۰ و ۷۱)

اما بعد: بی‌گمان خداوند – عزّ و جلّ – ما مسلمانان را  برای انجام رسالت  دشوار و پرهزینه از نیستی به هستی آورد. این  رسالت عبارت است از: دینداری برای  خداوند متعال برابر با منهج و روش او تعالی، راستین ساختن  عبودیت و بندگی برای او، و رهبری بشر همراه با هدایت آن ها به سوی خیر دنیا و آخرت.

از همین‌ رو بر ما لازم است  که وجود ما باید از کتاب خداوند سرچشمه بگیرد، تا سنت الهی در وجود ما جاری شود و  بتوانیم نقش مورد انتظار خود را به‌درستی ایفا کنیم.

از این روست که دریافت مستقیم هدایت از سوی :o:خداوند یگانه، همان روش راستین و تنها راهی است که می‌تواند امت را به ایفای رسالتی که پروردگارشان بر عهده‌اش نهاده، برساند.

بنابراین،  عقاید و تصورات و جهان بینی ها، ارزش‌ها و معیارها، رفتارها و معاملات، و تمام شئون زندگی را نباید جز از وحیِ خدای رحمان برگرفت.

اما مرداب‌های شیاطین و پلشتی‌های طاغوت‌ها که در قالب شریعت‌ها و احکامشان تجسّم یافته و از فرمانروایی و ااذن خداوند بیگانه‌اند، ما به‌صراحت و آشکارا به مردم اعلام می‌داریم که کفر ورزیدن به آن‌ها و بی‌زاری جستن از پیروان‌شان، امری حتمی و واجب است.

تا اسلام به‌عنوان عقیده‌ای درست در دل‌های گویندگانش استوار گردد، و برایشان نجات حقیقی در دنیا و آخرت فراهم شود؛ نه نجاتی دروغین که از زمین برکنده شده و هیچ‌گونه پایداری ندارد.

بنابراین،  امت اسلامی، تنها امتی است که به‌گونه‌ای یگانه، خود را تسلیم پروردگارش کرده، حکم او را پذیرفته، فرمان او را گردن نهاده، و به هر آن‌چه جز او پرستیده می‌شود، کفر ورزیده است.

همان‌گونه که خداوند یگانه در آفرینش ما بی‌همتاست، باید در معبود بودن ما نیز یگانه باشد و اختیار کامل امور زندگی‌مان را به‌دست گیرد.

بی‌گمان پروردگارمان ما را برگزید و پاکیزه ساخت، و ما را «امتی میانه‌رو» قرار داد – یعنی امتی برگزیده و عادل – تا بتوانیم بر مردم گواه باشیم.

این عدالت را امت، در قالب امر به معروف و نهی از منکر، همراه با ایمان به خداوند به‌عنوان پروردگار، معبود، حاکم و سرپرست، به‌کار بسته است.  این همان ویژگی امت و ستون اصلی آن است که باعث برتری‌اش بر دیگر امت‌ها شده، و شایستگی قوامیت و رهبری بر تمام بشریت را برایش به‌ارمغان آورده است.

به راستی خداوند بر ما نعمت‌های هدایت و پایه‌های رهبری را ارزانی داشته است.   روشن است که هر نفس فطرتاً بر نیازمندی ذاتی خویش آفریده شده، و بنابراین به‌سوی خدایی توانگر و قوی گرایش دارد تا نیازمندی‌هایش را برطرف سازد و خواسته‌هایش را برآورد؛ و این جوهره دین ماست که خداوند آن را دین جهانیان برگزیده است.

پس ما مسلمانان، تنها امتی هستیم که هنوز توانایی دعوت همه امت‌ها و همه عصر ها  را به دینی صحیح و استوار داریم؛ دینی که کتاب‌های آسمانی، استدلال‌های عقلی، حجت‌های فطری و نشانه‌های آیات جهان‌شناختی همگی بر نیکی و وجوب آن اتفاق نظر دارند، و بر بطلان تمام ادیان غیر از آن دلالت می‌کنند.

این حقیقت با همه گستره هایش، نصب‌العین مسلمانان نخستین بود، و آن را به صورت یک واقعیت عملی و محسوس درآوردند، و آن را به بهترین وجه انجام دادند.

از این‌رو، جهان به‌طور کامل تسلیم آنان شد، و شاهان بزرگ، قیصرها و ستمگران در برابرشان ذلیل گشتند

پرچم  اسلام به اندازه ای به اهتزاز در آمد  که در همه‌جا در شب و روز برافراشته بود. پرچم توحید و ایمان بلند بود، و پرچم‌های کفر و الحاد پایین افتاده بودند.

امنیت و آرامش بر بشریت چیره شد، به گونه‌ای که زن‌ها می‌توانستند از صنعاء تا حضرموت به‌راحتی رفت‌وآمد کنند، تنها از خداوند و گرگ در پاسداری از گوسفندان‌شان بیم داشته باشند.

هنگامی که آن حقیقت از نزد ما مسلمانان در این زمان غایب شد، و از سنت الهی‌ای که هرگز دگرگون و تغییر نمی‌یابد غافل ماندیم، سنتی که می‌گوید: «هر که دعوت نکند، دعوت می‌شود؛ و هر که جنگ نکند، با لو جنگ می‌شود»،

ترازها به هم ریخت، پرچم‌ها در هم آمیخت، ارزش‌ها گم شد، حریم‌ها شکسته شد، جایگاه ما از بین رفت، هویت‌مان محو گردید،  و ما مانند گوسفندانی سرگردان و پراکنده در شبی بارانی شدیم که چوپانی ندارند.

نه می‌دانیم چرا تصمیم گرفته می‌شود و نه می‌دانیم تصمیم کجاست.

بازگشت ما از این سرگردانی که دامنه‌اش به دور ما گسترده شده، و بازگشت به هدف مطلوب و نقش‌مان، تنها از طریق خالص ساختن عبودیت برای خداوند و پاک‌سازی اصول توحید از پلیدی‌های شرک و الحاد میسر است.  تطهیر اصول سنت از نابودکننده‌های بدعت‌ها و نوآوری‌های نادرست؛ سپس استقامت بر همان اصول و چنگ زدن محکم به آن‌ها.  سپس آماده‌سازی تجهیزات، تیز کردن اراده‌ها، و بذل تلاش برای رساندن دین پاک ما به صورتی تازه و سرزنده، همان‌گونه که بدون کوچک‌ترین آلودگی به شرک یا بدعت نازل شده است.

به عنوان سهمی از جانب ما در تلاش برای ایجاد یک انقلاب تبلیغی در راستای این دین، این پیام تهیه شده است؛ باشد که این پیام، بنایی باشد از بناهای یک ساختار کامل و سترگ.

این رساله «كيف تدعو ملحدا» ؛ «چگونه یک خداناباور را به خداباوری  دعوت کنیم»

به یاری و فضل خداوند در برش ها/ فضل های  زیر آماده شده است.

برش های نخست:  دليل های روشن بر وجود پروردگار جهان؛ که در آن دلالت فطرت، دلالت آفرینش انسان، دلالت زمین و موجودات آن، دلالت شب و روز و خورشید و ماه، و دلالت آسمان و ستارگان و سیارات آمده است.

4⃣برش دوم: صفات خدای حقیقی.

در آن آمده است: شناخت خداوند.

برش سوم: دلایل عقلی بر یگانگی تدبیرکننده‌ی جهان؛ و در آن آمده است: دلیل حدوث، شبهه و پاسخ آن، بطلان تعدد خدایان.

برش چهارم: دلایل بر بطلان پرستش غیر از خداوند؛

و در آن آمده است: دلیل حدوث، شبهه و پاسخ آن، بطلان تعدد خدایان.

برش پنجم: دلایل عقلی بر رستاخیز و بازگشت پس از مرگ؛

و در آن آمده است: اصل پاداش و کیفر، آفرینش و بازآفرینی، و امکان و وجوب بعثت.

برش ششم: دلایل عقلی بر فرستادن پیامبران؛

و در آن آمده است: چگونه خدا را عبادت کنیم.

سپس نتیجه‌گیری می‌آید؛ که در آن، به شبهه‌ای پرداخته می‌شود که ممکن است مردم را از راه خداوند باز دارد و مانع ورودشان به اسلام شود؛ و آن، وضعیت تأسف‌بار بسیاری از مسلمانان و وابستگان به اسلام در روزگار ماست.

در پایان: از همه کسانی که در به‌ثمر رساندن این اثر یاری رساندند، سپاسگزاری می‌کنم؛ به‌ویژه از فضیلت‌الشیخ، پدر بزرگوار، عبدالله بن عبدالرحمن جبرین ـ حفظه‌الله ـ که زحمت قرائت و مقدمه‌نویسی این رساله را برعهده گرفت. پس خداوند به ایشان پاداشی نیک عطا فرماید.

ستایش مخصوص خداوندی است که به نعمت او :o:کارهای نیک به‌کمال می‌رسد، و درود و سلام بر محمد و خاندان و یارانش باد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا