پاکستان، از همآغوشی با تروریسم تا طلب همکاری از جبهه مقاومت ملی افغانستان
وطنیار

به نظر میرسد کشور پاکستان به عنوان یکی از مهمترین بازیگران سیاسی و تأثیرگذار بر افغانستان، در اوج بیثباتی و شکنندگی سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی تاریخ خود قرار دارد. این کشور در حال حاضر ضمن آنکه از محیط بهشدت شکننده و چالشبرانگیز سیاسی، امنیتی و اقتصادی و عدم اطمینان از سطح پایان حفاظت از سلاحهای استراتژیک خود مواجه میباشد، با خطر یک تجزیه دیگر نیز روبروست و کنشگران پاکستانی بهویژه ارتش و (آی.اس.آی) که چرخه سیاست این کشور را به دست دارند عمق این فاجعه و بحران ویرانگر را متوجه شدهاند.
البته فراموش نباید کرد که بحران امروز پاکستان ریشه عمیق در سیاستها و فرهنگ استراتژیک این کشور دارد. یعنی همان فرهنگ اشتباه تروریسمپروری و همآغوشی با تروریسم و بنیادگرایی که به عنوان ابزارهای کمهزینه اما مؤثر در جهت دستیابی به عمق استراتژیک خود در هند و افغانستان استفاده کرده/میکند. اما پس از قدرتگیری دوباره طالبان در افغانستان بازی برعکس شده و گروههای پرورشیافته در آغوش و آموزشگاههای (آی اس آی) بهویژه تحریک طالبان پاکستان (تی. تی.پی) از کنترل این کشور خارج شده و با حمایت طالبان افغان و هندیها و همگامی آمریکاییها دست و آستین بالا زدهاند و تصمیم ایجاد امارت طالبانی را در اسلامآباد دارند. از سوی دیگر با بیشتر شدن تحرکات جنبش جداییطلب بلوچ در کویته و پاره چنار بلوچستان و خیزشهای خیابانی، جنبشهای مدنی چون: تحریک انصاف و جنبش حفاظت پشتونها (پی.تی.ام) در خیبر پختونخواه و از کنترل خارج شدن برخی مناطق کوهستانی در منطقه استراتژیک گلگت و همکاریهای امارت طالبانی کابل با (تی.تی.پی) ارتش پاکستان را شوکه و پشیمان کرده و به قول خودشان بهای آن پیاله چای کابل را دارند سنگین میپردازند.
تا حالا ارتش و دولت ملکی پاکستان برای مدیریت این بحران بزرگ، دو استراتژی را دنبال کرده/میکند: نخست استراتژی راهاندازی (عملیات عزم استحکام) این عملیات را در جهت سرکوب تحریک طالبان پاکستان که دامنه آن از مرزهای پاکستان نیز فراتر میرود به گونهای که نیروهای هوایی ارتش این کشور برخی مناطق را در نوار مرزی دیورند در خاک افغانستان نیز مورد هدف قرار دادهاند. با این همه این عملیاتها از تأثیر چندانی برخوردار نبوده است.
دوم تغییر استراتژی و طلب همکاری از نیروهای ضد طالبان در افغانستان: در این قسمت پاکستانیها با درک سنگینی بحران در پی تشکیل یک ائتلاف منطقهای و جهانی مبارزه در برابر تروریسم برآمده است و نخستین گامهای این تلاش با سفر یک ماه قبل رئیس سازمان اطلاعات پاکستان به تاجیکستان و دیدار با امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان آغاز شد و به دنبال آن گفتوگوهای غیر رسمی میان پاکستانیها و جبهه مقاومت ملی نیز در جهت همکاری و مقابله با تروریسم از این جریان ضد طالبانی صورت گرفته و در آخرین مورد هیئت بلندپایه پاکستانی که در ترکیب آن ژنرالهای ارتش این کشور شامل بودند با رهبران سیاسی در تبعیدی مخالف طالبان در ترکیه دیدار کردهاند و مطالبه همکاری نمودهاند.
حالا پرسشی که مطرح میشود این است که آیا واقعاً فرهنگ استراتژیک پاکستان تغییر کرده است و آیا میشود با پاکستانیها در زمینه تهدیدات مشترک همکاری نمود؟ در پیوند با همین موضوع و پرسشهای مطرح شده بنده پیشنهاداتی دارم:
پیشنهادات:
1- با وجود اینکه به پاکستان و آن هم دستگاه اطلاعاتی این کشور اعتماد کردن دشوار است، اما ظاهراً چنین به نظر میرسد که پاکستانیها تصمیم جدی برای مبارزه با تروریسم و طالبان را دارند و در چنین وضعیتی ایجاب میکند با پاکستانیها در سطح تاکتیک همکاری صورت گیرد.
2- عرصه بینالملل امروز عرصه تأمین منافع کشورها و بازیگران است و منطق واقعگرایی (رئالیسم) به عنوان نظریه غالب حکم میکند هیچ دوست و دشمن دائمی در این مناسبات بینالمللی وجود ندارد بلکه آنچه ماندگار است منافع است. فکر میکنیم اگر پاکستانیها بعد از چهار دهه نسبت به افغانستان و جریانهای ضد جریان غالب تغییر دیدگاه دادهاند، دست رد زدن به سینه پاکستانیهای غرق و غوطهور در خون منطقی نیست و از این فرصت باید استفاده شود.
3- جبهه مقاومت میتواند براندازی طالبان افغانستان را به عنوان یکی از پیششرطهای همکاری با ائتلاف مشترک تاجیکستانی و پاکستانیها مطرح کند.
4- جبهه مقاومت میتواند در بدل همکاری با ائتلاف با برجسته کردن خطر انصارالله و تکرار سناریو سوریه در تاجیکستان و پاکستان عملاً هستههای خفتهاش در شمال و شمال شرق افغانستان فعال بکند و مناطقی را از کنترل طالبان خارج کند تا وزن سیاسیاش سنگینتر بشود.