تحلیل و تبصره سیاسی

ویژگی‌های اسلام تاجیکان

عبدالشهید ثاقب

دیروز یکی از نوارهای صوتی دکتر محیی‌الدین مهدی، نویسنده و نماینده پیشین پارلمان افغانستان، را شنیدم. او تأکید می‌کرد که آنچه در افغانستان زیر سلطه طالبان در معرض خطر است، اسلام نیست، بلکه هویت تاجیکان است.با احترام به داکتر صاحب، اما من بر این باورم که اسلام تاجیکان نیز در خطر است. در مقاله‌ای با عنوان «اسلام تاجیکان» نشان داده‌ام که هویت تاجیکان در شهرهایی مانند بلخ، سمرقند و بخارا با اعتدال مذهبی، میانه‌روی و آموزه‌های مکتب ارجاء بلخ و عرفان خراسانی گره خورده است. این اسلام معتدل، همبستگی میان فرهنگ، هویت ملی و دیانت را نشان می‌دهد و نابودی آن هم تهدیدی برای دین و هم برای هویت تاجیکان محسوب می‌شود.

دیروز یکی از نوارهای صوتی دکتر محیی‌الدین مهدی، نویسنده و نماینده پیشین پارلمان افغانستان، را شنیدم. او تأکید می‌کرد که آنچه در افغانستان زیر سلطه طالبان در معرض خطر است، اسلام نیست، بلکه هویت تاجیکان است.

با احترام به داکتر صاحب، اما من بر این باورم که اسلام تاجیکان نیز در خطر است. در مقاله‌ای با عنوان «اسلام تاجیکان» نشان داده‌ام که هویت تاجیکان در شهرهایی مانند بلخ، سمرقند و بخارا با اعتدال مذهبی، میانه‌روی و آموزه‌های مکتب ارجاء بلخ و عرفان خراسانی گره خورده است. این اسلام معتدل، همبستگی میان فرهنگ، هویت ملی و دیانت را نشان می‌دهد و نابودی آن هم تهدیدی برای دین و هم برای هویت تاجیکان محسوب می‌شود.

ویژگی‌های اسلام تاجیکان

۱. مخالفت با تکفیر

علمای بلخ به پیروی از ابوحنیفه (رح)، ایمان را اقرار زبانی و تصدیق قلبی می‌دانستند و عمل را جزئی از ایمان محسوب نمی‌کردند. به باور آنان، به محض ادای شهادتین، فرد مومن و مسلمان محسوب می‌شود و نمی‌توان او را به خاطر ترک تکالیف شرعی تکفیر کرد.

سه کتاب کلامی که در میان احناف بلخ و ماوراءالنهر دست به دست می‌گشت عبارت‌اند از: فقه‌الابسط ابومطیع بلخی، العالم والمتعلم ابومقاتل سمرقندی و رساله‌ای منسوب به امام ابوحنیفه به نام «نامه به عثمان بتی». در این آثار ایمان به محض ادای شهادتین تعریف شده و عمل جزئی از ایمان محسوب نمی‌شود.

۲. سعه‌ی صدر و مدارا

مکتب بلخ و بخارا به سعه‌ی صدر و مدارا شهرت داشت. برای مثال، ابوعصمه نوح بن‌ابی‌مریم، قاضی مرو و از شاگردان امام ابوحنیفه، نقل می‌کند که حتی کسی که قرآن را بدون اعراب می‌خواند، ثواب می‌برد.

۳. جهت‌گیری به سمت غفران

علمای بلخ در بحث وعد و وعید به سمت رحمت و غفران الهی گرایش داشتند و اباحه‌گری را ترویج نمی‌کردند. برخلاف معتزلی‌ها که شفاعت پیامبران و نیکوکاران را منکر بودند و معتقد بودند گناهکاران کبیره بدون توبه همیشه در دوزخ‌اند، احناف بلخ بر شفاعت و امکان بخشش خداوند برای گناه‌کاران حتی بدون توبه تأکید می‌کردند.

۴. پاس‌داری از زبان فارسی و هویت ایرانی–خراسانی

علمای بلخ و خراسان، علاوه بر پایبندی به فقه و کلام، نقش بزرگی در پاس‌داری از زبان فارسی و فرهنگ ایرانی داشتند. فتواهای امام ابوحنیفه درباره جواز نماز به فارسی، ترجمه قرآن و نگارش متون اعتقادی به فارسی، توسط علمای احناف خراسان و ماوراءالنهر دنبال شد.

مقاتل بن‌حیان رودخانه بلخ (جیحون) را از پنج دریای بهشتی می‌داند و روایاتی در ستایش شهرهای خراسان نقل شده است، که نشان‌دهنده توجه به هویت فرهنگی و جغرافیایی این سرزمین‌هاست.

به طور کلی، علمای بلخ نه تنها در مسائل دینی و سیاسی برابری‌خواه بودند، بلکه دغدغه پاس‌داری از هویت فرهنگی، زبانی و جغرافیایی خود را نیز داشتند و در این راه، عرق ملی ایرانی–خراسانی از ویژگی‌های برجسته‌شان بود.

۵. مقاومت و ایستادگی در برابر حکومت‌های ستمگر

یکی از ویژگی‌های برجسته اسلام معتدل تاجیکان، ایستادگی در برابر ظلم و ستم حکام است. حنفیان عدل‌گرای بلخ در برابر حاکمان جور مماشات نمی‌کردند و آموزه «امر بالمعروف و نهی از منکر» را عملی می‌کردند. نمونه‌هایی از این ایستادگی:

  • ابومطیع بلخی، قاضی بلخ، به نوشته‌ای از خلیفه اعتراض و کتاب ابویوسف را نقد نمود.
  • ابومحمد سلم بن سالم بلخی در بغداد از مقامات حکومتی انتقاد کرد و سه سال زندانی شد.
  • ابراهیم بن میمون صائغ مروزی، شاگرد امام، به دلیل پایبندی به امر بالمعروف زندانی و اعدام شد.
  • ابوبکر ابراهیم بن رستم فقیه، به جای پذیرش سمت قضایی، صدقه داد تا عدالت و وفاداری به مردم حفظ شود.

این نمونه‌ها نشان می‌دهند که مقاومت علیه ظلم بخشی جدایی‌ناپذیر از مکتب حنفی عدل‌گرای بلخ بوده و اسلام معتدل تاجیکان آموزه‌ای عملی برای دفاع از حقوق مردم ارائه می‌کرد.

۶. برابری‌خواهی

امام ابوحنیفه و شاگردانش با تدوین اصول اعتقادی ضدتکفیری و مساوات‌طلب، برابری میان عرب و عجم، ترک و تاجیک، و حتی میان انسان و پیامبر را در ایمان تضمین کردند. نظریه «زیاد و کاست ناپذیری ایمان» به تازه‌مسلمانان ماوراءالنهر اجازه می‌داد که حتی بدون تسلط کامل بر فرایض دینی، مسلمان واقعی محسوب شوند.

ابومطیع بلخی و ابومنصور ماتریدی یادآوری می‌کنند که امام ابوحنیفه گفته است: «اگر کسی در ارض ترک باشد و تنها شهادتین را ادا کرده باشد، او نیز مسلمان است.»

آموزه‌های برابری‌خواهانه حنفیان، همراه با قیام‌های پی‌درپی مردم خراسان و ماوراءالنهر، باعث شد که دست استبداد اموی از سر مردم کوتاه شود.

اسلام تاجیکان در افغانستان امروز

در افغانستان زیر سلطه طالبان، همان‌طور که هویت باستانی تاجیکان در خطر است، اسلام معتدل تاجیکان نیز در معرض تهدید قرار دارد. طالبان با قرائت خشک و سخت‌گیرانه از دین، نه اهل تساهل هستند و نه سعه صدر دارند.

آنان محدودیت‌های شدید بر آموزش و مشارکت زنان اعمال می‌کنند، در حالی که در آثار یکی از علمای بزرگ ماوراءالنهر آمده است که زنان حق دارند خانه‌ی خود را بدون اجازه همسر ترک کنند و در مجالس علم شرکت نمایند.

اسلام معتدل تاجیکان، با آموزه‌های تساهل، میانه‌روی، مقاومت اجتماعی و برابری‌خواهی، بخش جدایی‌ناپذیری از هویت فرهنگی و دینی این قوم است. نابودی آن، هم تهدیدی برای دین و هم برای هویت تاجیکان محسوب می‌شود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا