بخش نخست
« شهررمضان الذی انزل فیه القرآن »
ماه رمضان یکی از ماههای است که به لحاظ فرضیت «روزه» در آن، از برکت خاصی برخوردار گردیده است. نخستین نکتهای که قرآن به آن اشاره میکند این است که زمان و مکان به لحاظ ذاتی ارزش ندارند و از همسانی مطلقی برخورداراند . سرشت خاک مسجد و خانه یکی است و تواتر روز عید و روز نکبت هم یکسان میباشد؛ آنچه که به برخی مکانهای خاص و یا فرصت زمانی خاص ویژگی بخشیده است، تحول یا تغیرعرضی میباشد که برفرصتها و مکانهای متذکره واردآمده است. درباب رمضان باید گفت که این ماه نیز مانند ماههای دیگر نامی برای یک فرصت زمانی خاص و معلوم میباشد . «رمضان» که از ریشه «رمض» گرفته شده، به معنی حرارت و گرما میباشد که به این صورت میتوان گفت محاسبات نجومی وارد شده در قرآن و قبل از اسلام ظاهرا مبتنی بر ایام شمسی بوده است نه قمری. بدلیل اینکه «ربیع»، «شوال» و «رمضان» به معنی بهار، سردی و گرمی میباشند که باید برمبنای شمس محاسبه شوند ورنه برمبنای مهتاب نمیتوانند همیشه درفصول متذکره بیایند . به هرصورت شاید وجه تسمیه «رمضان» یکی هم این باشد که گناهان روزه دار را میسوزاند و به گونۀ که وی پاک میگردد.
قرآن فضیلت «رمضان»را برخواسته از نزول قرآن دراین ماه میداند و مناسبت فرضیت روزه گرفتن دراین ماه را نیز وابسته به همین فلسفه. جدی ترین محور برای حیات اسلامی ” قرآن ” است. این کتاب یا این پیام است که به ” رمضان ” ارزش بخشیده. روزه دار ترین شخص نیز کسی میباشد که نزدیک ترین مناسبت را با پیام های قرآن داشته باشد.
به این مفهوم که ارزش رمضان از قرآن است و ارزش انسانیت یک مؤمن نیز براساس میزان انطباق قرآن در زندگی و اخلاق او سنجیده میشود. در طول تاریخ تشریع اسلامی، شاخ برگ دادن فقها به شیوۀ اجرای روزه باعث گردیده که این عبادت بیشتر «شعار زده» شود تا معنی محور. اساسا معنی رمضان همان پیامهای اند که قرآن روی آنها تاکید نموده است.
گفتمان حاکم برپیام قرآن نیز در همین آیت مشخص گردیده است«هدی للناس و بینات من الهدی والفرقان» قرآن «هدی» (رهنمایی) است برای مردم. فضای حاکم برتمام پیامهای قرآن «رهنمایی » است.
به این معنی که قرآن اساسا برای نشان دادن راه زندگی، روش پرستش، شیوۀ بندگی و نحوۀ تعامل با دیگران آمده است. قرآن برای کشیدن خطوطی در فرایند زندگانی انسانها میباشد نه برای قلع و قمع حیات مادی و معنوی انسانها . رمضان با داشتن این امتیاز (ماه نزول قرآن) آثاری ازپیامهای قرآن را باید باخود داشته باشد تا رابطه آن با قرآن حفظ گردد . درماه رمضان روزه داری باشیم که وجود ما «رهنمودی» برای دیگران باشد، حضورما محبتی را در جمع پخش نماید، روش ما نمونۀ برای بندگی تلقی گردد، خُلق ما خلق را نیازارد و حرف ما چون قرآن، حیات به ارمغان آورد نه اینکه قلبها را بمیراند.
رمضان ماه پیشانی گرفته، اخم ترش، صدای وحشت بار، دستان خون آلود، قلب پر ازکینه، ارادۀ کشنده، چهرۀ ددمنشانه وزبان عیب جو نمی باشد و اساسا با همۀ آنچه برای بندگان خدا وحشت می آفریند.
وخشونت بار می آورد، درتضاد است چون «ماه رحمت »است و رحمت پروردگار در اعمال خشونت بار ظهور نمی یابد .
دورنمای رمضان
«روزه وقرآن»
«رمضان» تنها ماهی است که در قرآن کریم از آن نام برده شده است. قرآن کریم فرضیت روزه گرفتن را در ماه رمضان مشخص میکند که ممکن است یک ماه 30 روز باشد و یا 29 روز، به هردو صورت روزه ماه رمضان به طور کامل ادا شده است . نکتۀ دیگری که قرآن کریم به آن اشاره میکند؛ لزوم روزه گرفتن برای کسانی است که شاهد حضورماه رمضان به لحاظ تقویم مبتنی برحرکت زمین باشد و این مسأله قضیه تفاوت میان کشورهای مختلف را در آغاز یا انجام روزه ماه رمضان حل میکند.
تناسب قرآن کریم با رمضان به دو وجه است: یک، نزول قرآن کریم که در رمضان صورت گرفته است ( البته بحث روی ماهیت نزول در ماه رمضان بعدا خواهد آمد) دو، اخلاق قرآنی که برای روزه دار اهمیت دارد. قرآن کریم در کنار یاد کردن از رمضان، برخی از اوصاف خود را نیز یاد آوری میکند مانند« مایه هدایت بودن»، «نشانه بودن»و«فرقان بودن». در حقیقت قرآن کریم به گونهای؛ رمضان را بسترمناسبی برای ایجاد نشانههای از اخلاق فرقانی در روزه دار میداند.
آنطرف در سورۀ فرقان، اخلاق فرقانی را به هشت خصلت برجسته خلاصه مینماید:
1.فروتنی (یمشون علی الارض هونا)
- تحمل و برد باری ( قالوا سلاما )
- مناجات تنهایی «شب زنده داری» (یبیتون لربهم سجدا وقیاما )
- طلب نجات (ربنا اصرف عنا عذاب جهنم …)
- دوری از إسراف وبخل ( لم یسرفوا ولم یقتروا )
- دوری از شرک، قتل وفحشا (لایدعون مع الله الها آخر….. ولایقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق ولایزنون …)
- دوری از کارهای بیهوده (لایشهدون الزور)
- حق شنوی (لم یخروا علیها صما وعمیانا )
- آرزوی داشتن خانواده صالح (هب لنا من ازواجنا وذریاتنا قرة أعین …)
- آرزوی پیشرو بودن در تقوا وپرهیزگاری (للمتقین اماما)
این موارد نشان میدهد که اساسا روزه داشتن برای نهادینه نمودن خصایل اخلاقی فوق وارد گردیده است. اخلاق فرقانی مجموعۀ کاملی از فرازهای روشمند یک شخص را در جامعه مشخص میکند و این فرازهای اخلاقی میتواند برای روزه دار الگوی کاملی جهت إعمار ساختمان شخصیت وی در جامعه باشد. فراز های اخلاقی فوق از طریق روزه داری وارد یک دورۀ تمرینی میگردد که بعد ازماه رمضان به صورت نظام مند وارد چرخۀ بازدهی اجتماعی گردد. در نتیجه میتوان گفت که ظهور اخلاق فرقانی در حیات روزانه یک روزه داربزرگترین دست آورد روزه دار از روزه در ماه رمضان خواهد بود.