مقاومت، تنها گفتمان پیروز و یگانه بدیل اصلی در برابر روایت طالبانیسم است
نویسنده: لشکری
این گفتمان ریشه تاریخی و فرهنگی در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه کشور دارد و توانسته روایت خشک فکری و ارتجاعی گروه طالبان را در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به چالش بکشد و بیپایگی و بیاساس بودن مبانی فکری و نظری این گروه بدوی را آشکار سازد.
مقاومت تنها مفهومی ذهنی و برساخته از افکار و نظریات خیالی نیست، بلکه واقعیت دیروز و امروز افغانستان است که ریشهای حقگرایانه و حقطلبانه در درازنای تاریخ و فرهنگ این سرزمین دارد و جامهای حقیقتجویانه بر تن کرده است.
با این اوصاف، وقتی از مقاومت و روایت مقاومت و ایستادگی سخن میگوییم، در واقع از حقیقت و واقعیت عینی و تاریخی تاریخ و فرهنگ انسانی و اسلامی خود حرف میزنیم؛ فرهنگی که به ظلم و اسارت، زورگویی و خشونت، توحش و بربریت، تحجر و دگماندیشی نه گفته و خواستار آزادی، برابری، عدالت و تحقق کرامت انسانی است. کرامتی که با رفتار بدوی و حیوانی طالبان لگدمال، تحقیر و بیارزش شده است و عدالتی که به سبب بیعدالتیهای فاحش و عریان گروه تروریستی طالبان به مفهومی غریب و ناشناخته تبدیل شده است؛ عدالتی که به ناکجاآباد ملاهبتالله سفر کرده، با برابری خداحافظی کرده و از آزادی خواسته است که هر زمان از چنگال دیوهای بدطینت، بدشکل و بدسگال طالبان رهایی یافت، عدالت را نیز خبر کند تا برای تحقق برابری و پاسداری از کرامت انسانی بازگردد.
بلی، فلسفه وجودی و کارکرد اصلی یا اهداف محوری و بنیادی مقاومت، چه مقاومت گرم در سنگرهای هندوکش و چه مقاومت نرم و مدنی در جادهها و خیابانهای افغانستان، آوردن آزادی، عدالت، برابری و سایر فضیلتهای انسانی و اسلامی است. همانقدر که این اهداف شریف، انسانی و اسلامی و خواست تمامی شهروندان اسیر و مظلوم جامعه در بند کشیده افغانستان است، به همان اندازه رسیدن به این آمال و اهداف شریف بشری سخت و دشوار است.
به قول معروف، اهداف بزرگ تلاش سخت، ایثار و فداکاری، رشادت و مردانگی و نهایتاً از جانمایه گذاشتن را میطلبد. مقاومت و ایستادگی در برابر تجاوز، ظلم، زورگویی، بربریت و توحش طالبانی و استبداد حاکم بر افغانستان تحت اشغال گروه خونتا و تبهکار ویرانگر و تروریستی طالبان نیز فداکاری و سربازی و از جانمایه گذاشتن را طلب میکند.
راه دشوار مقاومت و ایستادگی و مسیر پیروزی با شهادت و شهید شدنها، زندان و زندانی شدنها و تحمل شکنجهها، تحمل سردی و گرمی کوهها و تابآوری در برابر گرسنگی و تشنگیها شکل میگیرد و از این سختیها عبور میکند.
اگر امروز جوانان و مقاومتگران ما، به جرم برافراشتن پرچم مقاومت و آزادیخواهی در کوهپایههای هندوکش یا در جادههای کابل و سایر شهرها، هدف گلولههای آتشین دشمن جبون و ظالم قرار میگیرند و آسمانی میشوند و خواهران غیور و شجاع ما بازداشت، توهین و تحقیر میشوند و جوانان ما روانه زندانهای جهنمی این گروه اجیر و خودفروخته میشوند، باکی نیست. زیرا شهادتها، زندانی شدنها و سختیهای امروز سبب قوت گرفتن و تنومند شدن درخت آزادی و آزادیخواهی میشود و منجر به بیداری مردم و قدرت گرفتن هرچه بیشتر مقاومت و در نهایت نابودی دشمن سفاک و سیاهاندیش خواهد شد.
مسیر رسیدن به آزادی، برافراشتن پرچم عدالت و برابری و برچیدن گلیم نامیمون و سیاه طالبانی، دشواریها و سختیهایی دارد که باید این مسیر دشوار و آکنده از خار مغیلان را با صبر ایوبی، حکمت و تدبیر یوسفی، حلم و دانایی ربانی و شجاعت و دوراندیشی مسعودی طی کرد و به سرمنزل مقصود رساند.
اما این مسیر دشوار و پر از سختیها و مشکلات دائمی نیست، بلکه فانی و همچون ابری زودگذر است. باور داریم که با قوت بازوهای مقاومتگران صخرهنشین، توانایی گامهای چریکهای فدایی شهری، غرش صداهای حقطلبانه و حقخواهانه خواهران شهرنشین، همت مادران و پدران سربلند و سرافراز خانهنشین و دعاهای نیمهشبی موسفیدان سجادهنشین، این مسیر تبدیل به مسیر آزادی، عزت و عزتمندی در کشور و سرزمین ما خواهد شد.