تحلیل و تبصره سیاسی

مشروعیت استبداد قومی با ترفند فتوای دینی

نویسنده: مانی فرهمند

نگاهی جامعه شناختی به فتوای ملاهای پنجشیر در برابر جبهه مقاومت

طرح مسئله

نام پنجشیر با مبارزات آزادی خواهانه در اواخر قرن بیستم سر زبان‌ها افتاد. از نخستین قیام مقاومت در برابر استبداد داودخان و سپس آرایش سازمان یافته مجاهدین جمعیت اسلامی به قیادت احمدشاه مسعود و گسترش شورای نظار، شگل گیری حکومت مجاهدین و طهور طالبان به عنوان سنگر استوار در برابر استبداد داخلی و تهاجم خارجی ایستاد، درین میان نقش کلیدی همآهنگ میان نیروهای بشری، جغرافیا و منابع سیاسی و نظامی را شخص مسعود بزرگ به خوبی مدیریت نمود.

با در نظرداشت پیشینه استوار مبارزات پنجشیر طی چهار دهه گذشته این جغرافیا را برای گروه طالبان و حضور هزاران جنگجوی پشتون در پنجشیر هراس پایداری در قبال داشته است پنجشیر همچون دژی مستحکم در برابر استبداد داخلی استوار بوده است و به همین دلیل امارت استبدادی قومی همیشه در صدد زدودن این ویژگی است و با توجه به شبکه‌های اطلاعاتی که ایجاد نموده اند به ویژه به واسطه جاسوسان شان در ادارات ملکی، ملاهای مساجد این نقش را به راحتی برای طالبان بازی می‌کنند.

طالبان با توجه به پیشینه استفاده از حربه دین و فتوای قتل دشمنان همیشه در صدد این اند که مخالفان شان را با حربه فتوای تکفیر و قتل از میان برداشتن شان از یکطرف باعث ارعاب و وحشت مخالفان شوند و از سوی دیگر بهانه‌ای برای حذف فزیکی داشته باشند این حربه در گذشته به مخالفان شان لقب نیروهای شروفساد را میدادند و اکنون از اصطلاح جبهه بغاوت استفاده می‌کنند. و باغی را واجب القتل می‌دانند. در این مورد از فتوای ملاها و شیخ‌الحدیث‌هایشان استفاده مینمایند. و تا اکنون نیز به آن استناد می‌نمایند.

حامیان طالبان از سایر اقوام غیر پشتون تا اکنون نیز به دو دلیل دل بسته حمایت از امارت طالبانی شده اند: نخست دلیل اقتصادی دارد که بر می‌گردد به معاش و امتیازات ناچیزی که از دولت طالبان به دست میآورند و دلیل دوم ترس از گروه طالبان که در سایه این ترس مجبور به حمایت از امارت طلبان شده اند. که در غیر آن به درد سر برچسپ داعش، و جبهه مقاومت را خورده و نا بود می‌شوند.

با توجه به اهمیت که فتوا و نظر علما در زمان احمدشاه مسعود بزرگ یعنی مقاومت نخست داشت نقطه تأکید بر مبارزات مقاومت اول داشته و طی آن احمدشاه مسعود حمایت روحانیون را در آن زمان در کنار حمایت سایر اقشار داشت. فتوای جهاد در برابر طلبان به ویژه توسط مدرسه علمی مذهبی شصت (جامع‌النوار) جنبه شرعی مبارزه مسعود را تحت عنوان مقاومت بر حق مردم افغانستان تائید و مشروعیت مذهبی می‌بخشید.

اما اکنون پس از سقوط جمهوریت و تجمع ملاها در مرکزیت ولایت پنجشیر به ویژه ملاهای جوان‌تر در مسیر منافع طالبان از سایر اقوام به ویژه بر علیه جبهه مقاومت از تاکتیک‌های اطلاعاتی است که طالبان به منظور پر ساختن این خلاء استفاده نمودند که واکنش‌های متفاوتی بصورت گسترده در قبال داشته است.

پیشینه صدور فتوا در پنجشیر

همانطور که در طرح مسئله نیز یاد آور شدیم احمدشاه مسعود قهرمان ملی افغانستان نقش عمده‌ای را برای علمای دینی قایل بود او به وضوح نقش سنتی علمای مذهبی را در بافت اجتماعی پنجشیر درک نموده بود و همواره حمایت این قشر را با خود داشت و تا زمانی که حیات داشت به این نقش و جایگاه وقوف کامل داشت. از آنطرف نیز علمای مذهبی در جبهه مسعود با توجه به آموزشی که در بستر پنجشیر دیده بودند و تفسیر میانه روانه از مذهب حنفی داشتند بر خلاف سایر مناطق همآهنگی خوبی بین روحانیون و سایر طبقات در پنجشیر ایجاد شده بود.

همچنان برخی از روحانیون در بعضی از موارد با دیدی انتقادی به مسعود بزرگ می‌نگریستند ولی هیچ زمانی این نگاه نقادانه از محبوبیت و کاریزمای مسعود و جبهه مقاومت نکاسته بود و هیچ زمانی شکاف بین علما و جبهه مقاومت بوجود نیامده بود.

با شهادت مسعود بزرگ و در پی آن سقوط رژیم نخست طالبان دولت جدید در کابل بمیان آمد و پنجشیر جایگاه نخست مقاومت ضد طالبان را از دست داد و با این تحول زمانی زیادی سپری شد و روحانیون حامی خط فکری مسعود یا از دنیا رفتند و یا این که دیگر نقش اجتماعی شان کمرنگ شد و این خلاء برای ظهور گروه‌های رادیکال تر جوان مساعد گردید. با کنار رفتن علمای سنتی آموزش یافته‌های از پاکستان سرازیر شدند و نهادهای آموزشی، دینی و مدارس مذهبی مملو از چنین طیفی شد. با ظهور طیف وسیع افراط گرایی نیز گسترش یافت و در پنجشیر علی‌الرغم بستر نا مناسب فعالیت گروه‌های بنیادگرا اما گروه‌های چون حزب التحریر، جمعیت اصلاح، داعش، طالب و القاعده گسترش یافت و تا زمانی که افغانستان در کام طالبان سقوط کرد این گروه‌ها فعال شده و از لاک‌های که در کمین نشسته بودند و سر بر آوردند.

این ملاها در کنار سایر جریان‌های ضد نظام جمهوریت بسیج شده بودند و عملاً بر علیه دولت سابق دست به تحریک جامعه به ویژ جوانان دانش آموز زدند این طیف در نهاد آموزش و پرورش بشکل سرطانی رسوخ نمودند که پس از سقوط کابل با راه صاف کنی و حمایت استخباراتی طالبان زمینه آمدن طالبان به پنجشیر را فراهم ساختند. بنا بر این پس از دو سال در تداوم حمایت از امارت طالبان حالا نقش کلیدی‌تری را ایفا نمودند که در کسوت روحانیون زمان مسعود بزرگ بر جبهه مقاومت دوم فتوای قتل و بغاوت را صادر نمودند.

بافت اجتماعی پنجشیر پس از تسلط طالبان

مردم پنجشیر احترام خاصی به شخصیت قهرمان ملی قایل اند و حتی چهره‌های درشت طرفدار طالب نیز از این ولایت به خود اجازه نمی‌دهد تا نام قهرمان را به صراحت تمسخر آمیز به زبان بیاورد و این امر برای هر پنجشیری عار و ننگ به شمار می‌آید. چون عامل شهادت احمدشاه مسعود را گروه طالبان می‌دانند بنا بر این فطرتاً با این گروه سر سازگاری ندارند و هیچگاه با رضایت قلبی تن به پذیرش این حکومت نمی‌دهند. بلکه قلباً و روحاً به موفقیت‌های جبهه مقاومت رضائیت دارند و حتی در خلوت‌های خود و خدایشان دعای کامیابی جبهه را می‌کنند. این امری است که طالبان از آن وقوف دارند.

پس از سلطه طالبان در افغانستان به ویژه در پنجشیر مردم پنجشیر نیز عملاً به دو بخش عمده موافق امات و مخالفان آن مبدل می‌شود اما در یک سطح پیچیده تر به بخش‌های زیر تقسیم شده اند که البته به صورت فشرده به تفاوت‌های موجود پرداخته شده است.

  1. طرفداران دو آتشه طالبان: این دسته متشکل از ملاها و دانش آموخته‌های مدارس دینی و برخی از ملاهای دیگری که سابقه کار با نظام جمهوریت را در چوکات ریاست معارف، حج و اوقاف، ریاست شورای صلح و غیره در پنجشیر داشتند اند که اغلب در پاکستان درس دینی گذشتانده اند و اکنون نیز در ادارات ملکی پنجشیر پست‌های ناچیزی و درجه دو و سه را پس از پشتون‌ها دارند. این دسته از مردم هیچ گونه مخالفتی با قوم‌گرایی طالبان پشتون نداشته و به امارت طالبان وفادار و صبغه مذهبی قایل اند. اکثریت ملا‌های که فتوای ضد مقاومتگران را صادر نمودند نیز از همین طیف اند. این طیف امروز از دل و جان در حمایت طالبان دلخوش اند. همین گروه بودند که نقش راه صاف کن را برای طالبان پشتون بازی کردند و باعث شکستن روحیه مردم در پنجشیر و عامل شکست مقدماتی مقاومت شدند. این ملاها با هیبت‌الله بیعت نمودند و همین ملاها امروز فتوای بغاوت را برای مقاومت‌گران در پنجشیر صادر نمودند.
  2. طرفداران فرصت طلب: این گروه از کسانی اند که سابقه مذهبی و گرایش طالبانی نداشتند اما با توجه به وضعیت پیش آمده به حامیان طالب مبدل شدند و تقسیم می‌شوند به دو طیف کوچک: نخست کسانی که به عنوان سربازان طالب مبدل شده نظیر حمید خراسانی که تا اکنون صدها تن از افراد مختلف را در قید و بند زندان‌های طالبان در بند ساختند و بخش دوم افرادی که در ادارات ملکی به ویژه در اداره ولایت پنجشیر که مهره‌های اداری بوده که بر علاوه کار اداری شان نقش جاسوسان داخلی را نیز دارند که برای سربازان نظام گذشته و وابستگان مقاومت‌گران پاپوش درست می‌کنند و در صدد نزدیک شدن با کارمندان عالیرتبه ولایت که از افراد عالیتر طالبان می‌باشند.
  3. مخالفان طالبان: بخش اعظم مردم پنجشیر مخالف طالب و حد اقل حضور شان در پنجشیر اند، اینها بصورت گسترده از کسانی متشکل گردیده اند که بنا بر مجبوریت‌های سیاسی و امنیتی در پنجشیر منزوی شده و یا حتی ترک وطن نموده اند. اغلب کارمندان سابقه نظام پیشین ، سربازان ارتش پیشین، مجاهدین مخالف طالب و به ویژه گروه‌های که در مقاومت بسر می‌برند و از مخالفان سرسخت طالبان اند. این گروه عملاً در جبهه مقاومت عضویت دارند و دفاع از وطن را وجیبه دینی و وجدانی خودشان می‌دانند.

طالبان و ابزار فتوا در برابر جبهه مقاومت ملی

هر زمانی که نقش حضور طالبان در پنجشیر به خطر مواجه شود، طالبان چندین ولایت همجوار به خطر مواجه خواهند شد. برا پیش‌گیری از اتفاقات ناگوار برای طالبان این گروه از ابزار مختلف استفاده می‌نمایند تا جلو شکل گیری جبهات ضد طالب و یا گسترش فعالیت جبهه مقاومت را در پنجشیر و سایر ولایت همجوار آن بگیرند ازینرو دست به دامن فتوا و ذهنیت سازی دینی مردم پنجشیر شده اند.

امارت طالبان نخست با جلسه فتوا بر علیه مقاومت‌گران با این عنوان که گویا در برابر حاکمیت اسلامی بغاوت نموده اند آغاز صادر کردند که در نتیجه برخی از اشتراک کنندگان خواستار امتیازات ویژه برای خودشان در بدل فتوا داشتند که هیچگونه امتیازی در پی نداشت و دوم اقدام جدی تر کنار گذاشتن نیروهای نظامی بومی و جایگزین سازی طالبان از جنوب است که مایه سر افگندگی بیشتر این ملاها شده است.

گروه طالبان تا زمانی که مشروعیت بین‌المللی کسب ننموده اند در صدد مشروعیت صوری در داخل اند و به این ترتیب دنبال همنوا سازی مردم با خودشان اند که در پنجشیر با ترفند‌های دیگری نیز همنوا است اما پشت پرده این فتوا چیزی جز نیات سیاسی این گروه نیست. این گروه میدانند با هر ابزاری باید کنترل وضعیت را تا زمانی که دولت شان مشروعیت جهانی نیافته به دست داشته باشند اما مشکل این است که ملاهای که فتوا بر علیه مقاومتگران صادر نمودند از هیچ محبوبیت در پنجشیر بر خوردار نیستند طوری که از شبکه‌های اجتماعی درین اواخر به دست میآید روز به روز به چهره‌های منفور جامعه مبدل شده می‌روند. و به این ملاها به نگاه خائنان پنجشیر نگریسته می‌شود. لذا اقدام این‌ها فاقد ارزش اجتماعی است که در دراز مدت به ضرر پایگاه روحانیون در پنجشیر تمام می‌شود.

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا