ماموریت «کشتن چراغ»؛ امریکا روابط خود با طالبان را بازتعریف کند
نویسنده: فهیم ستوده
بحث ممانعت از تحصیلات دختران هر روز داغتر میشود. گزارشهایی از سوی رسانهها نشر میشود که گویا ملا هبتالله، رهبر طالبان، دستور داده است تا پس از ختم سمستر تحصیلی کنونی، از ورود دختران به دانشگاههای خصوصی و دولتی جلوگیری شود. براساس این دستور، سمستر خزانی امسال آخرین سمستری است که دختران تحت شرایط سختگیرانه طالبان به دانشگاه میروند. پس از آن، دانشگاه نیز کاملاً محیطی مردانه خواهد شد. بدیهی است که آن زمان استادان زن را نیز اجازه تدریس به دانشجویان پسر را نخواهند داد.
طالبان بر مقدرات کشور حاکماند و روابط شان هم با کسانی که سالها علیه آنها «جهاد» کردند، حسنه است. هر ازچندگاهی سخنگویان و مقامهای طالبان با تضرع از امریکا مطالبه مشروعیت میکنند و روابط احسن میخواهند. امریکا هرچند روابط نزدیکی با طالبان برقرار کرده است و هر هفته بستههای پول به نام کمک به مردم افغانستان به خزانه طالبان واریز میکند، اما هنوز بنا بر ملاحظاتی طالبان را به رسمیت نشناخته است.
کشور دیگری که روابط بسیار نزدیکی با طالبان دارد و گاهی از این گروه حمایت میکند، روسیه است. مسکو چندین نشست را در سالهای پایانی جمهوریت برگزار کرد و به طالبان بازو داد تا بتوانند دیپلماسیشان را تقویت کنند و در نهایت بر کشور چنبره بزنند. این کشور تا حال از حامیان اصلی رژیم طالبان است. در آخرین مورد، روسیه و چین از لحن قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص نقض حقوق بشری توسط طالبان، انتقاد کردند. این نشان میدهد که در غیبت طالبان در سازمان ملل، نمایندهگان برخی از کشورها از منافع این گروه بهصورت غیرمستقیم دفاع میکنند.
کشور دیگر، چین است. چین دومین اقتصاد بزرگ جهان و از کشورهای علاقهمند به افغانستان است، هم به دلیل مسایل همسایهگی، هم به دلیل تهدیدهای تروریستی از خاک افغانستان و هم به دلیل منابع مادیای که در کشور دارد، از معادن تا بازار و مسیر ترانزیت. این کشور نیز از منافع طالبان در موارد زیادی از جمله همین قطعنامه سازمان ملل دفاع کرده است. در ضمن، چین و روسیه از نخستین کشورهایی بودند که دیپلماتهای طالبان را پذیرفتند و سفارتخانههای کشور در بیجینگ و مسکو را به این گروه تحویل دادند.
این سه کشور، قدرتهای اصلی جهان معاصر اند و هر سه غیرمسلمان. طالبان نهتنها با آنها مشکلی ندارند، بلکه به آنها باج هم میدهند تا دست دوستیشان را پس نکشند. به نظر میرسد گروه طالبان با مسلمانان غیرافغانستانی هم مشکلی ندارند. مسلمانان پاکستان، رسماً به طالبان دستور میدهند که چه کاری بکنند و از چه کاری احتزار نمایند. مسلمانان(کشورهای همسایه افغانستان)هم سالها به طالبان پول و سلاح و کمپ آموزشی دادند و حالا هم روابط نزدیکی برقرار کردهان د. حتا فایلی منسوب به سفیریکی از کشورهای همسایه در کابل نشر شده که گفته است طالبان افغانستان را «آزاد» کردهاند.
عملکرد طالبان نشان میدهد که این گروه هیچ چشماندازی برای آینده ندارد. به نظر میرسد سیاستهای این گروه در بیرون از مرزهای کشور تعیین و به آنها دیکته میشود. هر چشماندازی برای آینده، توسط غیرافغانها طراحی میشود. برخی از کشورها بنا بر دلایلی، از یک افغانستان مترقی، مرفه و قدرتمند میترسند یا چشم آن را ندارند که چنین جامعهای در همسایهگیشان باشد. بنابراین، آنها همواره برای برگشت کشور به عقب، کار کردهاند. بستن دروازه دانشگاهها پس از مکتبها به روی دختران، بخشی از این پروسه میتواند باشد. بستن آموزشگاهها و بیسواد نگهداشتن مردم، نقطه تلاقی منافع همسایه و طالبان است. برای همین، طالبان علاقه بسیاری در انجام این ماموریت دارند؛ ماموریتی که به نظر میرسد از بیرون مرز طرح و دیکته شده است. بنابراین، طالبان ماموران تاریکیاند؛ به گفته شاملو آنها به «کشتن چراغ آمدهاند». آنها ماموریت دارند تا تاریکی بیشتری را بر کشور بگستردانند و آخرین کورسوهای امید را ببندند. اکنون که بیش از ۱۵ ماه از سلطه طالبان میگذرد، این گروه به دنبال آخرین روزنههای امید و روشنایی است تا شبی به سیاهی اندیشه خود پدید آورد.
در چنین وضعیتی، نهادهای بینالمللی و جامعه جهانی باید با طالبان تعیین نسبت کنند. برقراری ارتباط دیپلماتیک با طالبان زیر هر نامی که باشد، میتواند این گروه را جسورتر سازد. جسارت بیشتر این گروه، به معنای انزوای بیشتر مردم افغانستان از جمله زنان در جامعه است و فقر گستردهتر در خانوادهها. بستههای دهها میلیون دالری هم که توسط سازمان ملل به کشور سرازیر میشود، به دست طالبان میافتد و این پول ماشین سرکوب رژیم را قویتر میسازد. از بیش از یک میلیارد دالر، به مردم چند بوجی آرد رسید که آن هم گندیده و کرمزده بود. در غیبت حسابدهی، بقیه این پول، ماشین کشتار و توحش طالبانی را میچرخاند. بنابراین، سازمانهای بینالمللی و کشورهای مدعی دفاع از حقوق بشر، باید با طالبان تعیین نسبت کنند. مشخصاً ایالات متحده امریکا که در مورد حقوق بشر همیشه پرادعاترین است، وقتش رسیده که در مورد روابط خود با گروهی که بدویترین رفتار را با مردم میکند و در نقض حقوق بشر شهره است، تجدید نظر کند. مردم حالا نمیفهمند که چگونه یک کشور مدعی حمایت از حقوق بشر، با ناقضان حرفهای حقوق بشر روابط کاری برقرار میکند. حرف کشورهای همسایه از ایران گرفته تا پاکستان و چین کاملاً روشن است؛ آنها نه ادعایی برای حقوق بشر دارند و نه به آن بها میدهند. مثال روشن، وضعیت امروز مردم ایران و اعتراضها علیه جمهوری اسلامی است. مساله روسیه هم روشن است. این کشور شبیه چین و ایران، خود به نقض حقوق بشر متهم است و البته که مانند امریکا ادعا هم ندارد.
برگرفته از8صبح