از سرنوشت تلخ و تاریخ تفنگینت
بر دوش دل، از بار زخماگین و سنگینت
از خون به جای شیر ، در پستان زایشگاه
از تیر باران کتاب ودرس و دانشگاه
از انفجار، از جیغ، از جزغاله ی تونس
از ضجه های خانه های مانده بی مونس
از خودکشی در سوگ مکتب های در بسته
از انزوای هر زنی از زندگی خسته
تا عرش خاموش خدا فریاد می خواهم!
بر این همه بیداد ، از او داد می خواهم!