فقه مقاصدی مقاومت انقلابی از دیدگاه امام ابوحنیفه رضی الله عنه (پژوهش تحلیلی اصولی
نوشته: علی المساوا
ترجمه: دکتر هجرت الله جبرئیلی
چکیده:
از سرآغاز تاریخ امت مسلمان مشکلات ستیز برای به دست آوردن قدرت پی درپی رخ داده است، به گونه ای که سلسلهای از ستیزها و نبردها از رخداد شهادت خلیفه سوم مسلمانان عثمان بن عفان رضی الله عنه آغاز شد. به ویژه ستیزها و نبردها در روزگاران اموی و عباسی بر سر قدرت در میان مسلمانان افزایش یافت. از مهمترین کسانی که معاصر روزگاران اموی و عباسی میزیست، امام مذهب حنفی ابوحنیفه نعمان بن ثابت رضی الله عنه میباشد، چنانچه موقفهای مشهور در این رخدادها از جانب او هم در آخر روزگار اموی و در آغاز روزگار عباسی شناخته شده و معروف است. حنفیان در نقل از امام مذهبشان در باره جواز حکم خروج بر حاکم (مقاومت انقلابی) یا عدم جواز آن اختلاف کرده اند، از این رو این پژوهش با دو رویکرد انجام میشود: نخست، رویکرد پژوهشگرانه برای روشن شدن محل نزاع در اختلاف نقل حنفیان از رأی امامشان در باره این مسأله؛ دوم، رویکرد تحلیلی برای مطالعه اصول و مقاصدی که رأی امام ابوحنیفه رضی الله عنه بر آن بنیاد یافته است؛ چنانکه أثر رأی امام ابوحنیفه به گونه خاص و دیگر فقیهان به گونه عام بر واقعیت و اطراف ستیز بر سر قدرت از رهگذر این پژوهش برجسته شود. روش پژوهش، تحقیقی و تحلیلی بوده و شامل جستجوی روایات حنفیان در باره رأی امام ابوحنیفه در مسأله پژوهش به گونه تحقیقی همراه با مطالعه و تحلیل زیستگاهی که امام را فراگرفته بود، میباشد. این تحقیق به ویژه بر کتابهای مورد اعتماد حنفیان و کتابهای دیگران استوار است. پس از آن توجیهات اتفاق و اختلاف در مسأله نزد علماء بیان خواهد شد و مقاصد اصولی آن نزد امام ابوحنیفه رضی الله عنه بیان شده و اثر رأی امام ابوحنیفه بر جوامع نیز بیرونیاب خواهد شد. پژوهشگر تلاش خواهد کرد تا از پیشفرض پیشینی خویشتن به اندازه توان رهایی یابد.
واژگان کلیدی: خروج بر حاکم (مقاومت انقلابی)، ابوحنیفه، مقاصد شریعت، امامت فاسق.
درآمد
گفت و گو در باره مسأله جواز خروج بر حاکم فاسق (مقاومت انقلابی) و عدم جواز آن، مسأله قدیمی است که در روزگار ما دو باره تازه شده است. حقیقت این است که جواز خروج بر حاکم (مقاومت انقلابی) اگرچه واجب نباشد، مذهب جماهیر علماء است، برابر است که پیش از ظهور مذاهب چهارگانه باشد یا پس از آن. در اینجا به یادکرد گزیدهای آنچه که امام ابن حزم رحمه الله در باره این مسأله نقل کرده است، بسنده میشود. گفتار او چنین است: « این مسأله یعنی وجوب خروج بر حاکم ظالم (مقاومت انقلابی) چنانیکه گفتارهای فقیهان مانند امام ابوحنیفه، حسن بن حی، شُریک، مالک، شافعی، داؤد و اصحاب آنان رضی الله عنهم، بر آن دلالت دارد، همانا هر آنچه را که ما از قدیم و جدید یادکردیم، به گونهای است که آنها در فتوای خود آن را بیان کردهاند یا این که با کشیدن شمشیر خود به خاطر انکار آن چیزی که منکر میدانسته اند، آن را به نمایش گذاشته اند. [انظر: ابن حزم الفصل في الملل والأهواء والنحل، ١٣٢/٤.] آنچه که انکار این حقیقت از سوی برخی از منکران بیان شده است، از زبان علمای متأخر است، هدف از متأخرین کسانی هستند که پس از روزگار تبع تابعین زندگی داشتند، زیرا آنان پیآمدهای سلبی و منفی آن را در نسلهای پیشین متوجه شدند، از این جهت به عدم جواز خروج (مقاومت انقلابی) فتوا دادند. در غیر آن، حقیقت همان چیزی است که ابن حزم در بیان رخدادهای خارجیها روشن ساخت و در گفتار سابق بیان شد، ازاینروست که ابن حجر گفته است که [جواز] خروج [بر حاکمان] (مقاومت انقلابی)، مذهب و دیدگاه سلف قدیم است [انظر: ابن حجر العسقلاني تهذيب التهذيب ۲۸۸/۲، مطبعة دائرة المعارف النظامية – الهند، الطبعة: الأولى، ١٣٢٦هـ.].
امام ابوحنیفه رضی الله عنه در رأس فهرست فقیهان قرار دارد، برابر است که این مقایسه در سطح امامان مذاهب معروف صورت بگیرد یا در سطح عام فقیهان مسلمان. این جایگاه را برای امام ابوحنیفه رضی الله آنها اکثر پیشوایان دانش به صراحت بیان کرده اند، در اینجا برای تبیین آن به این گفتار شناخته شده امام شافعی رحمه الله بسنده میشود:« الناسُ عيال على أبي حنيفة في الفقه»؛ مردم در میدان فقه ریزه خوار خوان امام ابوحنیفه رضی الله عنه هستند.
امام ابوحنیفه رضی الله عنه با امویان و عباسیان همروزگار بود و با رخدادهای آنان همزیستی داشت. افزون بر آن، امام ابوحنیفه رضی الله عنه برخی از صحابه را ملاقات کرد، به سبب این جایگاه بلند فقهی و همروزگاری با این رخدادها عنوان این مطالعه یعنی پژوهش با رویکرد فقه مقاصدی در باره مسأله خروح بر حاکم (مقاومت انقلابی) اهمیت پیدا میکند. پیش از آن که این پژوهش به رأی امام در باره این مسأله و مقاصد شرعی که در محور رأی او وجو دارد، بپردازد، میدان پژوهش این مطالعه چهار محور ذیل را در برمیگیرد:
محور نخست: توضیح زیستگاه [سیاسی] پیرامونی که امام ابوحنیفه رضی الله عنه در آن رشد یافت و رابطه عنوان پژوهش با آن؛
محور دوم: گفت و گو در باره اختلاف حنفیان در نقل رأی امام شان در باره مسأله خروج بر حاکم فاسق (مقاومت انقلابی)؛
محور سوم: موقفهای امام ابوحنیفه رضی الله عنه در برابر فرمانروایان روزگارش و رخدادهای خروجگران (مقاومتگران انقلابی) در برابر فرمانروایان عصر او؛
محور چهارم: نگاه مقاصدی از منظر امام ابوحنیفه در باره خروج بر حاکم فاسق (مقاومت انقلابی)؛
محور نخست: زیستگاه سیاسی و رشدگاه پیرامونی امام ابوحنیفه و استادان او
یکم: زیستگاه پیرامونی استادان امام ابوحنیفه رضی الله عنه:
در ذیل این عنوان رخدادهایی که پیش از پیدایش امام ابوحنیفه یا در نخستین سالهای زندگانی، یعنی مرحله قبل از تمیز او اتفاق افتاد بیان میشود. اهمیت این بازه زمانی این است که که استادان امام ابوحنیفه در آن زیستند و جزئی از تاریخ زندگانی آنان است، برخی از آنان در رخدادهایی این روزگار مشارکت داشتند. بنابراین، استادان امام ابوحنیفه برابر است که در این رخدادها مشارکت داشته باشند یا همروزگار با آن باشند، در این شکی نیست که آنان دیدگاههای خاص خود را داشته اند و آرای آنان از رهگذر این رخدادها که رابطه به موضوع این پژوهش دارند، شکل گرفته است. بیان این آراء جزئی از مسائلی است که کنارههای این مسأله را در بر گرفته اند و برای فهم چندجانبهی عواملی که دیدگاهها و فقه امام ابوحنیفه را در باره این مسأله شکل دادهاند، باید عامل استادان او را نیز در نظر داشت، این عامل یکی از قویترین عوامل شکلگیری دیدگاههای اوست، زیرا دانشجو از استاد خود تأثیر میپذیرد، اگرچه در فکر ویژه خود پس از آن استقلال داشته باشد، ازاینرو موضوع خروجگران بر حاکمان (مقاومتگران انقلابی) در روزگار استادان او بیان میشود.
آغاز این خروجها از زمان بسیار پیش است، زیرا در میان استادان امام ابوحنیفه مجموعهای صحابه قرار دارند، از جمله صحابی انس بن مالک خادم رسول الله صلی الله علیه وسلم، عبد الله بن حارث بن جزء، عبد الله بن أبي أوفي، أبا الطفيل عامر بن وثلة [انظر: الصيمري، أخبار أبي حنيفة وأصحابه، ص: ۱۸ ، عالم الكتب – بيروت، الطبعة: الثانية، ١٤٠٥هـ – ١٩٨٥م .]. بههمینگونه در شمار استادان او مجموعهای از تابعین قرار دارند که نزد آنان دانشجویی کرده است، مانند شعبی عامر بن شرحبیل، مجاهد بن جبر ، عمرو بن دینار و دیگران [انظر: الذهبي، سير أعلام النبلاء، ٣٩١/٦.].
این استادان امام ابوحینفه چه از صحابه و چه از تابعین، در شکلگیری دیدگاه امام ابوحنیفه تأثیرگذاری داشته اند. تمامی نامهایی که یادکرده شد، با خروجها (مقاومتگریهایی انقلابی) همروزگار بودند و از آنها تأثیر پذیرفته بودند. در اینجا از یادکرد نخستین خروجگران (مقاومتگران انقلابی) صحابه پیش از خروج روزگار امام حسین بن علی رضی الله عنه آغاز میشود، این خروجگران (مقاومتگران انقلابی) و رخدادهای خروج آنان عبارتند از: خروج مرداس بن مرداس بن أدية الحنظلي البصري (خروج به سال 58 هـ)، خروج نافع بن أزرق (سال 58 هـ). اینها در خروجشان پیروان زیاد نداشتند. پیروان آنها در حدود سی تا چهل نفر بود. سپس خروج امام حسین بن علی رضی الله عنه علیه یزید بن معاویه (آخر سال 60 هـ) اتفاق افتاد. پس از شهادت امام حسین رضی الله عنه (آغاز سال 61 هـ)، شهروندان مدینه (3 هـ) خروج و انقلاب کردند و فاجعه حادثه «الحَرَّة» اتفاق افتاد. همه این خروجها (و مقاومتهای انقلابی) در روزگار یزید بن معاویه رخ داد [انظر: خليفة بن خياط، تاريخ خليفة بن خياط، ص ٢٥٦ ، والطبري، تاريخ الرسل والملوك، ۳۱۳/٥، والذهبي . الأعلام، ٢٠١/٧.].
پس از آن خروج عبدالله بن زبیر رضی الله عنه در مکه در ایام حج (64 هـ) اتفاق افتاد، سپس انقلاب «التوابین؛ توبهگران» واقع شد که رهبر آن صحابی سلیمان بن صرد (65 هـ) بود. این قیام ازآنرو به توابین شهرت یافت که سلیمان با امام حسین رضی الله عنه عهد بسته بود، اما همراه او خروج نکرد، سپس از کَرده خود پشیمان شد و با هزاران تن از کوفیان برای جنگ با بنی امیه خروج کرد. همچنان نباید مهمترین خروج روزگاران استادان امام ابوحنیفه را فراموش کرد و آن خروج ابن أشعث همراه با فقهاء در برابر بنی امیه (سال 82 هـ) میباشد. این زیستگاه (سیاسی)ای است که استادن امام ابوحنیفه در آن رشد یافتند، زیستگاهی که پر از انقلابها بر فرمانروایان و خروج بر امیران بود. این زیستگاه سیاسی آثار خود را بر استادان و کسانی که پیرامون آنها بودند، گذاشت و سپس در فکر ابوحنیفه نعمان نیز بر اساس رابطه او با استادانش اثر گذاشت.