ویـرانهٔ مـن اگـرچــه زشت است
چون خوی گرفتهام بهشت است
هرات از گذشتههای دور به این سو در عرصههای تاریخی، فرهنگی و اقتصادی از اهمیت فراوانی برخوردار بوده، کانون رنسانس شرق، شهر آریا، شهر اتفاق اسلام، شهر اولیا و پایتخت اقتصادی افغانستان از جمله القاب این دیار است. هرات در دل خویش سرزمینی دارد بهنام غوریانزمین، که ولسوالی فرهنگیان عنوانی شایسته برای شهرستان غوریان میباشد. غوریان همچون گذشته بهعنوان یکی از کانونهای فرهنگساز میهن ما مطرح بوده و بسیاری از نشانههای تمدن شکوهمند گذشته را در دل خود جای داده است.
شهرستان غوریان ابهت تاریخی، شکوه و جلالش همواره محراق توجه بوده و این خطهٔ پهناور یکی از جمله شهرستانهای مدنیتخیز و تاریخساز در هرات بهشمار میرود.
غوریان این شهر منحصر به فرد گردشگری، با داشتن گنجینههای حیرتانگیز، جایگاه کهن ارتباط با تاریخ است. غوریان با داشتن طبیعت دلانگیز، نگینیست گوهرین، جواهریست از خشت و گِل، موزیمیست از سنگهای پر نقش و نگار، شهریست آمیزه با هنر و سنن، اما آفتابیست پنهان از دید گردشگران.
از کدام قلعهها و شهرهای به یغما رفتهٔ این شهر سخن بگویم؟ از فرگرد فوشنج یا پلگرد امروزهٔ غرب غوریان بنویسم که روزگاری یکی از بزرگترین شهرهای فوشنج باستان بوده، و امروز جز ویرانهای بیش نمانده و شاید به عنوان یکی از شهرها و اماکن تاریخی، در لیست آثار و آبدات میراث فرهنگی کشور ثبت نباشد، و یا از پانزده قلعه تاریخی و باستانی، و موجودیت بیش از پنجاه اثر باستانی، اماکن تاریخی و مناظر طبیعی و شگفتانگیز، که هر کدام میراثیست ارزشمند، گنجینهایست بینظیر، با معماری زیبا و ارزنده، اما متروک و فراموش شده!.
ولسوالی غوریان از جمله ولسوالیهای نوزدهگانه ولایت هرات است که در درجه اول قرار دارد و فاصله آن از مرکز شهر هرات، ۶۵ کیلومتر است. این ولسوالی در بین تمام ولسوالیهای هرات، با داشتن ۷۹۰ متر ارتفاع از سطح بحر، در حقیقت پایینترین منطقه هرات، از سطح بحر است.
غوریان با پهنهای حدود ۱۳۵۰۰ کیلومتر مربع در غرب هرات موقعیت دارد و از طرف شمال به کهسان و قسمتی با گلران، از طرف جنوب با ادرسکن، از طرف شرق با زندهجان و از طرف غرب با جمهوری اسلامی ایران در ۱۲۰ کیلومتر همسرحد میباشد.
یکی از قدیمیترین قصبات غوریان، فرگرد است که در غرب غوریان خرابههایش پابرجاست و فرگرد پارهٔ تن فوشنج باستان بوده، و در این باب آمده است: “پوشنگ را دیهها و قصبهها چون: کوسوی، خرگرد و فرگرد باشد.” اصطخری و مقدسی نیز خرگرد و فرگرد را از مربوطات فوشنج دانستهاند و یاقوت حموی در قرن هفتم هجری در این باره مینگارد: “فرگرد، خرگرد و کوسویه از دههای معروف فوشنج بودند.” بعد از خرابی فرگرد توسط هلاکو مغول، قلعهٔ شهرآباد بنا یافت و نام غوریان از نام سلسلهٔ غوریها اخذ شده و عدهای از اهالی غور در اینجا مقام و منزل داشتند و نام این منطقه بنام غوریان مسمی شده و در عصر تیموریان شهرتی پیدا کرده است.
بعد از ویرانی فوشنج بدست امیر تیمور، غوریان که مکانی آباد و پر رونق بود، آباد گشت و به حکمرانی ارتقاء یافت و مناطق: کهسان، گلران، زندهجان، ادرسکن و شیندند از اینجا اداره میشد، در سال ۱۳۴۳ خورشیدی و پادشاهی محمد ظاهرشاه نظام سیاسی و حکومتی بر مبنای قانون اساسی جدید ثبات و مشروعیت قانونی بیشتری پیدا کرد و تقسیمات اداری جدیدی پدید آمد. مناطق زندهجان، کهسان، ادرسکن و شیندند به ولسوالی تبدیل شدند و شکیبان که در آن زمان، یکی از قصبات غوریان بود، دوباره متعلق به زندهجان قرار گرفت و غوریان از حکومت کلان تبدیل به ولسوالی درجه یک گردید و این مناطق از هم جدا شدند.
غوریان در دورهٔ قاجارهای ایران مورد تاخت و تاز قرار گرفت و از سال ۱۸۰۶ – ۱۸۵۶ میلادی بیشتر توسط دولت قاجار ایران اداره میشد، که در این مدت دولت قاجار ایران، هشت بار بالای شهر هرات حمله نمود و بنابر معاهده ۱۸۵۶ پاریس، قاجارهای ایران از تاخت و تاز بالای هرات جلوگیری گردید.
نقشهٔ جدید شهر غوریان در سال ۱۳۵۵ خورشیدی در دورهٔ سردار داوودخان طرح گردید و این شهرک در سمت جنوب شهر قدیم واقع است و ساحهٔ عمومی آن ۸۵ هکتار بوده که از آن جمله ۲۹ هکتار به ساحهٔ رهایشی، ۱۰ هکتار به ساحهٔ اداری، ۱۶ هکتار به فضای سبز، ۷ هکتار به مراکز تجارتی و بازار جدید و ۲۳ هکتار به سرکها اختصاص داده شده بود. این ساحه به جانب جنوبشرقی غوریان، یعنی دشت غوریان در نظر گرفته شده و برای هر نمرهٔ منزل به مساحت ۶۰۰ متر مربع اختصاص یافته بود. متأسفانه تمام این شهرک اکنون غصب، و بجای انتقال ارگانهای اداری به این شهرک، ساختمانهای با معماری مدرن در داخل قلعه قدیمی و تاریخی غوریان ایجاد گردید و هویت تاریخی این قلعه نیز بکلی ویران و از بین رفته است.
نفوس غوریان قرار آمار ریاست زراعت هرات در سال ۱۳۸۶ بیش از ۲۰۷۰۰۰ نفر بوده، و قرار آخرین آمار مدیریت احصائیه غوریان در سال ۱۳۸۶، نفوس غوریان در حدود ۳۳۰۰۰۰ سنجش گردیده است.
زبان غالب در غوریان فارسی (دری) است و عموم اهالی با واژگان فارسی انس و الفت گرفتهاند. مردم غوریان دارای لهجهٔ زیبای میباشند. به زبان پشتو نیز در برخی قصبات و دهکدههای غوریان صحبت میشود. اکثر اهالی غوریان حنیفی مذهب اند و تعدادی نیز اهل تشیع در برخی مناطق و محلات غوریان از جمله: محل طهماسبها، سرک نو، جنگان، رباط چرخی، کشماران و … سکونت دارند.
به گواه تاریخ مرکز جمعیت نشین غوریان در طول تاریخ چند مرتبه عوض و تجدید بنا شده، اقوام متنوعی در این خطه بود و باش داشته و بافت اجتماعی آن همواره گرفتار دگرگونی و بهمآمیزی بوده است. اقوام متنوعی در غوریان سکونت دارند و منطقهٔ غوریان رنگین کمان اقوام نسبتاً جدید افغانستان است.
تعداد قریهها و قصبات غوریان به ۳۱۱ قریه میرسد که از جمله ۸۶ قریت رسمی و ۲۲۵ قریه دیگر غیر رسمیاند. بزرگترین جنگل در سطح ولایت هرات، جنگل طبیعی خم ماکو غوریان-زندهجان است با مساحتی اضافه از ۱۲ کیلومتر.
پایگاه برق یا سب استیشن برق شهید نوراحمد غوریانی که در سال ۱۳۸۳ تأسیس گردیده، برعلاوه از مناطق غوریان، مناطق زندهجان، شکیبان و قسمت وسیعی از غرب شهر هرات را از نعمت برق مستفید میگرداند.
اولین شبکه دیداری خصوصی در افغانستان، شبکه تلویزیون سیمای غوریان است که در سال ۱۳۸۱ توسط حفیظالله حقدوست تأسیس و راه اندازی شد.
رادیو ندای صبح غوریان که در ۱۹ حمل سال ۱۳۸۳ تأسیس و راهاندازی شد، دومین رادیو در هرات و چهارمین رادیو در افغانستان است. که تا اکنون فعالیت دارند و شبکه تلویزیون ملت که توسط برادران نیکزاده تأسیس گردیده بود تا چند سال پیش نشرات داشت.
در غوریان ۱۲۰۰ دوکان، ۱۸ نانوایی، ۶ پاساژ، ۳ مارکت، ۹ حمام فعال، ۴ معدن، ۱ گدام و ۴ قریه یا ناحیه بهنامهای قیسان، فاقدان، سرآسیاب و غنجان وجود دارد. غوریان دارای ۳۱۳ محراب مسجد است که از جمله ۲۵ مسجد جامع میباشد.
مشهورترین درههای غوریان: دره گرمابه، پیر کلکی و دره سرخکان در کوه دوشاخ را میتوان نام گرفت. مرتفعترین کوههای غوریان عبارتاند از: کوه کاهن و سنگلاخ دوشاخ با ۲۰۶۸ متر، کوه خوله باباطاهر، کوه کفترخوان با ۱۴۲۲ متر، کوه سنگدختر، کوه یالخر، کوه چاهسرخ، کوه کنده سوخته، کوه تیغههای زرد و …
قدیمیترین جویهای غوریان: جوی شهرآباد، جوی کهنه غنجان، جوی جدید غنجان، جوی برناباد، جوی گزه و استونان، جوی اریج و منگوان، جوی سبول، جوی روج، جوی روزنک، جوی دهران و …
از وسیعترین دشتهای غوریان میتوان از: دشت چاه صالح، میسره، گردنه سرخ، حوض، نیلگون، گنک، گاودار، کشماران، نمکسار، سیهکدو، چاهگز، رباطترک، آتشان، اولنگ، شهرآباد، چاه مسافر، موسیآباد، چاه ذیل، چاه فیل و دشت همدمآب در شمال غوریان که شاهراه هرات-اسلامقلعه از آن میگذرد. مهمترین کاریزها و قنات غوریان عبارتاند از: کاریز نورمحمدخان، خواجهها، رباط ترک، چشمهدم، چاه ربگ، چاه شیرینک، تقارک، چاه هندو، چاقماق، گنک، قیش، چاه گردنه، گاودار، چاه خزینه، چاه کفتری، هفتچاه، چاه صالح، و …، از وسیعترین مراتع و علفچرهای غوریان میتوان از: سرابند غوریان، برناباد، پیر نینواز، خمماکو، روزنک، روشنان، زنگیصباح، کلاته قاضی، روج، چشمهدم، اولنگ کلان، اولنگ خورد، اولنگ مجید، و … نام گرفت.
منطقه غوریان برای زراعت للمی مساعد بوده گندم، جو، خربوزه و هندوانه زیاد کشت میشود. اراضی زراعتی ۱۶۰۰۰ جریب، کانالهای بزرگ ۱۵ کانال، ساحات علفچر ۱۶۳۰۰ جریب، ساحه جنگلات ۶۳۵۰ جریب، کاریزها ۴۸ کاریز، ساحات کشت گندم و جو ۴۰۰۰۰ جریب، باغ انگوری ۶۲۳ باغ است.
زعفران در سال ۱۳۷۱ خورشیدی توسط چند تن از کشاورزانیکه در ایران سابقهٔ کاری داشتند و تجربه نموده بودند به غوریان آورده و مروج گردید. همچنان از غوریان به سایر ولسوالیهای هرات نیز معرفی گردید. آب و هوای غوریان برای این کشت بسیار مساعد است که حتا از نظر مرغوبیت محصول و میزان تولید در افغانستان مقام نخست را به خود اختصاص داده است و زعفران غوریان از نظر کاشت، داشت و برداشت در سطح افغانستان مقام اول را دارا میباشد. صنایع دستی غوریان نیز در گذشته شهرت به سزایی داشته و تا اکنون دوام دارد.
غوریان از قدیمالایام زادگاه و پرورشگاه شخصیتهای ناموری بوده که اوراق تاریخ را مزین ساخته است. اولین مکتب در غوریان به سال ۱۳۰۹ خورشیدی در دورهٔ شاه اماناللهخان در محل حاجی محمدجان در منزل نادعلی نجار شروع به فعالیت نمود. سپس در زمین شش جریبی شمالشرق فلکه فعلی بازار که توسط مرحوم شهید ملاامیرمحمد و آقا محمد رحیم بطور وقفه اهداء شد. این مکتب تا صنف چهارم را تحت پوشش قرار میداد و در دورهٔ امانیه یعنی سال ۱۳۱۴ خورشیدی ساخته شد که همین تعمیر جنوبشرقی مکتب وزیر یارمحمدخان است. وزیر یارمحمدخان الکوزایی، شخصیت معروفی بود که در سال ۱۸۴۰ و ۱۸۵۶ میلادی، غوریان را بعد از محاربه با دولت قاجار ایران، پس گرفت و غوریان را جزء قلمرو هرات افغانستان ساخت. بههمین دلیل این مکتب بنام وزیر یارمحمدخان الکوزایی نامگذاری شد.
در سال ۱۳۱۶ مکتب قلعه جوهر، در سال ۱۳۲۵ مکتب برناباد، در سال ۱۳۳۷ مکتب لیسه نسوان نمبر یک غوریان متعاقبأ تأسیس شدند. هماکنون در غوریان ۵۲ باب مکتب فعال که از جمله: ۱۷ باب لیسه، ۱۳ باب متوسطه و متباقی ابتدایی فعال میباشند و به تعداد ۲۹۸۴۲ شاگرد پسر و دختر مصروف فراگیری آموزش هستند. در کنار آن، تعداد زیادی مدارس علوم دینی مصروف آموزش علوم اسلامیاند.
خشت و خاک غوریان به مثابهٔ پارهٔ تن فوشنج کهن از باستان زمانهها نقل کنند. در مسیر تاریخ همواره آثاری در این دیار آباد شده که سیمای قرون میانهٔ خراسان بزرگ از آن متجلی است. تا کنون محلات قدیمی غوریان حال و هوای سدههای میانه را دارند. آسیابهای بادی ویران و از کار افتاده، مساجد قدیمی، کوچه باغهای زیبا، قلعههای متین و استوار و حوضهای خشتی این دیار آدم را در دل تاریخ هرات باستان رهنمایی میکنند.
قدیمیترین قلعههای غوریان عبارتاند از: قلعه روشنک (روزنک)، قلعه برناباد، قلعه شهرآباد، قلعه غوریان (ولسوالی فعلی)، قلعه منگوان، قلعه جوهر، قلعه جنگان، قلعه کهندژ (کهنه دُر)، قلعه سهراب، قلعه دهران، قلعه شبش، قلعه سردار نورمحمدخان، قلعه شیخ و …
از قدیمیترین قصبات و محلات و دهکدههای غوریان میتوان از: فرگرد، برناباد، شهرآباد، روج، روزنک، شبش، زنگی صباح، منگوان، فاقدان، قیسان، غنجان، بازارچه، پشتحصار، سرآسیاب، محل آقاها، طهماسبها، صندوق عدالت، کمانه، رباط چرخی، سبول، دهران، روشنان، استونان، گزه، رباط ترک، و … و از عجایب طبیعی غوریان میتوان از: سنگ دختر، کوه دوشاخ، و نیز از ابنیههای تاریخی و شگفتانگیز غوریان میتوان از: چاه نقاش، سنگ کهر، قصر روج، مسجد جامع باستانی، عیدگاه، مسجد عیدگاه، تلانبارهای شهرآباد، غنجان و پوشان، چهارباغ و جوی میرزایی، خانقاهها، یخدانها، آسیابهای بادی، حوضهای خشتی، کبوترخانهها، مسجد جامع خولهبلند برناباد، حمام برناباد، مسجد جامع خواجه محمد جمعان، مکتب وزیر یارمحمدخان الکوزایی، مسجد جامع حاجبیتخان و … را نام گرفت.
به جرأت گفته میتوانم شعر و ادبیات در خون مردم ما جریان گرم و تندی داشته و دارد. شکوهمندی ادبیات در جغرافیای هریزمین بهویژه غوریان در طول تاریخ زبانزد بوده و خوشبختانه این روند و سلسله بصورت پایدار همچنان جریان دارد.
از شعرای متقدم غوریان میتوان از: جمالالدین محمد (ابن حسام هروی)، مولانا حافظ علی روجی، مولانا حافظ روجی، میرزا محمد ارشد برنابادی، میرزا ابوطالب مایل برنابادی، هما برنابادی، میرزا محمد هادی عشرت منشی، خواجه محمد اسماعیل دارا، ملا عزیزمحمد جغتایی، و … را نام گرفت.
از شاعران متأخر غوریان میتوان از: لعلمحمد شیدا، میرزا حبیبالله صبوری غوریانی، عبدالرحمن دلیر غوریانی، حفیظالله الیم غوریانی، عبدالشکور فکوری، سلطاناحمد پرویز، عبدالکریم علیلزار، سید نظامالدین صاعد، عبدالرشید منتظر غوریانی، حکمتالله بارکزایی، امانالله نطقی افضلی، میرزا محمد یوسف مریض، شمسالدین رزمی، عبدالمجید احدیار، عبدالرحیم تاج غوریانی، عبدالرحمن سیفی، عبدالکریم اثیر، و … را نام گرفت.
از شاعران معاصر غوریان میتوان از: خواجه حفیظالله جلیس غوریانی، میرآقا عرب غوریانی، نورالحق فرحان، ملااحمد محزون، عبدالغفور قاسمی، عبدالقدوس کاتبی، سید حلیمشاه قلندری، شیرآقا توکلی حسینی، ملا زرغون نیکزاده، اسدالله راستا حبیبی، عبدالرازق پدرام سلجوقی، حاذقه مجددی، شفیقاحمد جویا عرب، جنید جویا عرب، بصیر احمد بابه غوریانی، محمد شریف شیدا، نورالله راشد طاهری، محمدغوث مؤحد، وحیدالله پویا، حامد سیرت، محمد نعیم رحیمی، و … را نام گرفت.
از شاعران امروزی غوریان میتوان از: محمد اکرام بسیم، هارون بهیار، احمد بهراد، مصطفا صمدی، عبدالبشیر ابهری، صالحه حبیبی، طارق جلالیپور، یاسر معز، فنان راجی، تمیم ماهور، صبور صمیمی، مسعود سعدیانی، سروشه رحمتی، شیرین شایسته، نوریه رضایی، پوران بیدار دوستمحمدی، پرمیلا احمدی، محمد ظاهر نیکزاده، خلیل رسولی، محمد امید عربزاده، ادریس نریمان، زلمی خوشنگار، و … را نام گرفت.
از مشهورترین علمای غوریان میتوان از: مولانا ابونصر محمد اعظم برنابادی، حاج مولوی نعمتالله سلجوقی، حاج مولوی آدمخان سیفی توکلی، حاج مولوی عبدالحمید طاهری، حاج مولوی عبدالکریم حاجیزاده، حاج مولوی سید حبیبالرحمن روحانی، و … را نام گرفت.
از مشهورترین نویسندگان غوریان میتوان از: میرزا محمد رضا برنابادی، قاری ابوبکر مسرور غوریانی، حاج عبدالکریم نیازی، پروفیسور عبدالله سمندر غوریانی، محمد ناصر رهیاب، عبدالله مهربان، محمدالله افضلی، بصیر احمد فیضی غوریانی، نثار احمد فیضی غوریانی، خلیلالله افضلی، بشیر احمد نصرت، حمیدالله کامگار، و … را نام گرفت.
جا دارد بهعنوان نمونه، غزلی از شاعر و عارف روستای زنگی صباح غوریان، خواجه محمد اسماعیل دارا را زمزمه کنید و لذت ببرید.
مه عذارت ز هالهی خط بهرخ نقابی اگر نبندد
مرا ز هجرت میان دیده همیشه خونِ جگر نبندد
دلیکه او را نه داغِ عشقی بُود چراغِ تهی ز روغن
که هیچ نورش نبوده هرگز و هیچ طرف از شرر نبندد
نییِ که او را نبوده باشد سرٍ بهناله درین نیستان
همان بُود به که برنیاید ز جا نخیزد کمر نبندد
بهخاک حسرت به گُل نشیند چو بید مجنون خجل نشیند
همان درختیکه شاخِ بختش شکوفه نارد ثمر نبندد
تو هرچه او را عزیز داری ز هجرش آخر رسی بهخواری
به پیر کنعان بگوی حرفی که دل به مِهر پسر نبندد
دَرِ کرم را خدا گشاید بهروی مردِ گشادهرویی
که در گشاید بهروی سائل گره به همیان زرّ نبندد
نگفتمی کن چو گل که باشد کلید جنت گشادهرویی
اگر بر ابرو گره نبندی کسی بهروی تو در نبندد
بهکس گزندی اگر پسندی ز چرخِ پُر فن مباش ایمن
که هرکس اینجا به قصد موری میان ببندد کمر نبندد
به اشک سیم و به چهرهی زرّ اگر بسازی شوی توانگر
که مردِ عارف چو نقش سکه ز حرص خود را به زرّ نبندد
کدام مضمون ز کِلک دارا شکر فشانی نموده اینجا
که نیشکر را خجل ندارد به کام طوطی شکر نبندد
از مشهورترین و تاریخیترین مزارات غوریان میتوان از: مزار طاهر آبشناس، مزار سلطان مسعود دوم غزنوی، مزار شیخ وحیدالدین برادر شیخ زینالدین خوافی، مزارات میرزایان برنابادی، مزار خواجه ظهیرالدین (نواسه پسری شیخ احمد جام)، مزار خواجه محمد جمعان، مزار خواجه محمد اصفهانی، مزار پیر نینواز، مزار بابای کلان، مزار امیر مختوم، مزار میرزا عبدالقادر سمرقندی، مزار شیخ عبدالله درویش، مزار پیر کله، مزار مولانا شمسالدین، مزار اسحاق بابا، مزار مولانا معروفجان، مزار خواجه محمد یوسف، مزار خواجه اسدالله، و … را نام گرفت.
در اخیر باید اضافه کنم مردم غوریان مهماننواز، نجیب، فرهنگدوست، سختکوش، آزاده و دلیر اند و در قسمت ورزش نیز دستآوردهای زیادی دارند که نیاز به تحقیق و واکاوی بیشتر میباشد و همکاری مسؤلان ورزشی غوریان را میطلبم تا بتوانم با همکاری این عزیزان، مقالهای پیرامون ورزشهای غوریان در آینده داشته باشم.
ممنون که مطالعه نمودهاید. دوست داشتم عکسهای زیادی را در پیوست با این مقاله کوچک به اشتراک میگذاشتم، امافیسبوک این اجازه را به من نداد. شاید هم ورژن گوشیام پایین بوده. بهرحال دیگر محلات و مناطق غوریان عفو مارا بپذیرند.
منابع مأخذ:
۱- کامگار، حمیدالله، آثار غوریان، ۱۳۹۶، هراتن بود گوشهای از سفرهای کوتاهم که برای جمعآوری معلومات پیرامون ولسوالیهای هرات در شش ماه گذشته انجام دادهام، برای معلومات بیشتر در مورد ۱۹ ولسوالی (شهرستان) هرات