تحلیل و تبصره سیاسی

«بررسی وضعیت وضعیت حقوقی گروه طالبان از منظر حقوق بین الملل»

نویسنده: شاکر حیات

بخش سوم

گفتار دوم: داشتن رهبری واحد و پاسخگو

گروه طالبان به چندین دسته تقسیم‌بندی شده‌اند. یک گروه آن بنام گروه ملا رسول، گروه دیگر آن بنام طاهر یولداش از ازبکستان مستقر در ولایت فاریاب، دیگر آن تحت رهبری ملا هبت الله که اکنون در مذاکره با نماینده ایالات متحده آمریکا و نمایندگان حکومت افغانستان(این تحقیق قبل از سقوط نظام قبلی صورت گرفته بود) بسر می‌برند، گروه طالبان وابسته به شبکه حقانی، تحریک طالبان پاکستان (علیه پاکستان می‌جنگند) و همین‌طور 24 گروه تروریستی با 50 تا 75 هزار نیروی نظامی و 85 رهبر وجود دارد، علیه افغانستان می‌جنگند. [1] در حین زمان با همدیگر مخالف‌اند یعنی در کل گروه طالبان رهبری واحد ندارد. ولی در این اواخر صرف گروه وابسته به ملاهبت الله به نمایندگی از گروه طالبان موافقت‌نامه دوحه را با خلیلزاد در حضورداشت وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا امضا کردند که خود وحدت رهبری گروه طالبان را به نمایش گذاشت مگر ملا هبت الله تا به اکنون دیده نشده است و در تحقیق‌های آکادمیک امکان ندارد که چنین شخص غایب را به‌عنوان رهبر گروه پذیرفت.

امارت اسلامی به‌عنوان یک ساختار سیاسی نزد طالبان جنبه دینی و معنوی دارد و امیر، امارت را یک شخص واجب‌الاحترام غیرمسئول و سایه خداوند در روی زمین می‌پندارند. در این نوع نظام مردم نزد امیر و نزد  امارت مسئول می‌باشند و برعکس امیر نزد شهروندان هیچگونه مسئولیتی ندارد . به همین دلیل ملا عمر از دید مردم غایب بود و همین‌طور ملا هبت الله را تا به اکنون کسی ندیده است. مثلاً: در عید فطر سال 1400 گفته شد که ملا هبت الله نماز عید را در قندهار امامت کرد؛ ولی به مردم نشان داده نشد؛ یعنی امامت غیابی کرده است.

با توجه به موارد ذکرشده، اول؛ موجودیت رهبر گروه طالبان قابل اثبات نمی‌باشد و دوم؛ رهبر این گروه نزد شهروندان و جامعه جهانی پاسخگو نیست؛ بنابراین، مشخص می‌گردد که هیچ‌گونه مشابهتی میان رهبری گروه طالبان و رهبری نهضت‌های آزادی‌بخش ملی وجود ندارد. [2]

گفتار سوم: عملکرد طبق قواعد بین‌المللی

یکی از ویژگی‌های نهضت‌های آزادی‌بخش ملی رعایت نمودن قواعد بین‌المللی با اسیران جنگی، افراد غیرنظامی، محاسن سفیدان، زنان و طفلان می‌باشد. علاوه بر آن احترام گذاشتن به ارزش‌های انسانی، منع ارتکاب جرایم ضد بشری و جرایم جنگی جز اصول سازمانی این گروه محسوب می‌شود. با توجه به موارد فوق، دیده شود که گروه طالبان نیز از چنین ویژگی‌هایی برخوردار استند یا خیر؟

قبل از همه، مصادیق جرایم علیه بشریت و جرایم جنگی به معرفی گرفته می‌شود و در مرحله بعد عملکرد گروه طالبان با مصادیق ذکرشده مطابقت داده می‌شود تا هدف تحقیق حاصل گردد. لهذا، اساسنامه محکمه بین‌المللی کیفری آنچه را به‌عنوان جرایم ضدبشری و جرایم جنگی بیان کرده یک‌به‌یک تذکر می‌یابد.

  • کشتار عمدی؛
  • شکنجه یا هرگونه رفتار غیرانسانی؛
  • حبس غیرقانونی اشخاص؛
  • گروگان‌گیری؛
  • هتک کرامت فردی، به‌ویژه رفتار تحقیرآمیز و اهانت‌بار؛
  • کشتن یا مجروح کردن رزمنده‌ای که سلاح خود را بر زمین گذاشته یا وسیله‌ای برای دفاع ندارد و به اختیار خود تسلیم‌شده است؛
  • فراهم‌آوردن موجبات رنج عظیم یا صدمۀ شدید به جسم یا سلامتی انسان؛
  • واداشتن اسیران جنگی یا دیگر اشخاص مورد حمایت به خدمت در نیروهای نظامی یک طرف متخاصم؛
  • محروم کردن عامدانه اسیران جنگی یا دیگر اشخاص مورد حمایت از حق دادرسی منظم، منصفانه، قانونی و بی‌طرف؛
  • هدایت عمدی حملات علیه کارکنانی که در خدمت کمک‌های بشردوستانه یا مأموریت‌های حفظ صلح به‌موجب منشور سازمان ملل متحد به کار گرفته می‌شوند؛
  • آغاز عمدی یک حمله با علم به این‌که چنین حمله‌ای باعث تلفات جانی یا صدمات جسمانی به افراد غیرنظامی خواهد شد.
  • استفاده از حضور غیرنظامیان یا دیگر اشخاص تحت حمایت برای مصئون نگه‌داشتن نقاط، مناطق یا نیروهای نظامی مشخص و متمایز از عملیات نظامی؛
  • گرسنه نگه‌داشتن عمدی غیرنظامیان به‌عنوان یک روش جنگی از طریق محروم کردن آنان از موادی که برای بقایشان ضروری است، ازجملۀ ایجاد مانع عمدی بر سر راه کمک‌های امدادی مقرر در عهدنامه‌های ژنو؛
  • فراخوان کودکان زیر 15 سال به خدمت در نیروهای مسلح ملی یا ثبت‌نام از میان داوطلبان این سنین برای عضویت در نیروهای فوق یا به‌کارگرفتن آنان جهت مشارکت فعالانه در درگیری‌ها؛
  • اقدامات مقابله‌به‌مثل علیه اشخاص و اموال مورد حمایت.

حالا که مصادیق جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی مشخص شد، دیده شود که رفتار گروه طالبان چگونه بوده است. شواهد و مدارک دولتی، نهادهای تحقیقاتی، جامعه مدنی، مطبوعاتی و چشم دید شهروندان افغانستان و حتی کشورهای خارجی بیانگر ارتکاب جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی گروه طالبان می‌باشد. هرچند جزئیات بسیار است؛ ولی با چند نمونه آن اکتفا می‌نماییم:

نخست؛ ترور احمد شاه مسعود، استاد برهان‌الدین ربانی، عبدالعلی مزاری، حاجی عبدالحق، حاجی عبدالقدیر وزیر فواید عامه، داود داود، سید مصطفی کاظمی از جمله نمونه‌های بارز ترور گروه طالبان می‌باشد که در سطح رهبری انجام شده است، ترور یوسف رشید رئیس مرکز انتخاباتی فیفا، [3] ترور عبدالرازق اچکزی قوماندان امنیه اسبق قندهار، حمله بر ریاست رجال برجسته ملی که در حدود صد نفر کارمندان این ریاست در یک روز و در یک حادثه به قتل رسیدند که در ذات خود کلان‌ترین جنایت جنگی محسوب می‌گردد. [4]

دوم اینکه: جنایات جنگی طالبان از حد یک تحقیق فراتر رفته؛ زیرا معمولاً اتفاق می‌افتد؛ مانند حمله‌ای که به تاریخ اول حوت 1389 در کابل بانک ولایت ننگرهار صورت گرفت در حدود چهل‌تن کشته شد که این حمله یکی از خونین‌ترین و خشن‌ترین صحنه‌های ویدیویی را در خود دارد که به‌هیچ‌وجه رحمی به افراد ملکی نکرده و علاوه بر آن بانک با تمام داروندارش حریق می‌گردد. [5] همین‌طور طالبان دستان اسرای جنگی را در عقب بسته نموده و تیرباران می‌کنند. [6] مدرک دیگری نیز وجود دارد که تیرباران 32 سرباز ارتش افغانستان را به‌واسطه طالبان در ولایت قندهار صورت گرفت به اثبات می‌رساند. [7] علاوه بر آن طالبان در ولایت قندهار، موسی، عسکر پولیس ملی را بعد از اسارت شکنجه کرده و به شهادت رساندند. [8]

سوم: حمله‌بر دانشگاه کابل 12 عقرب 1399 که منجر به قتل 22 تن محصل شد، حمله بر کورس آموزشی کوثر دانش واقع دشت برچی کابل که به تاریخ 3 عقرب 1399 اتفاق افتید و منجر به قتل ده‌ها متعلم گردید. حمله‌بر کورس موعود واقع دشت برچی ولایت کابل که به تاریخ 24 اسد 1397 رخ داد و به تعداد 48 متعلم کشته و 68 تن دیگر زخمی گردیدند.

شخصی بنام آزاد خان (نام مستعار) که از سال 1378 الی سال 1380 در زندان طالبان بندی بود حکایت می‌کند ” هر روز به ظن وابسته بودن به گروه مقاومت کیبل کاری می‌شد، به خاک کشیده می‌شد و در محضر تمامی محبوسان با کیبل مجازات می‌شده و در کنار آن خانواده‌شان حق ملاقات را با ایشان نداشتند که این همه مجازات به ظن وابسته بودن به گروه مقاومت ملی صورت می‌گرفت.

به ادامه جنایات یاد شده، در سال 1997 اکثریت مطلق مردمان شمالی و بخصوص باشندگان ولسوالی کلکان، سرای خواجه، شکردره و گلدره توسط طالبان از مناطقشان کوچانده شدند و بدون اجازه اولیا، یکتعداد معدود بانوان شمالی را به پاکستان انتقال دادند. همین‌طور در حاکمیت دوم‌شان ساکنان محلی در ولایت پنجشیر، اندراب‌ها و دایکندی را مجبور به ترک خانه و کاشانه‌هایشان کردند. انهدام خانه‌های مسکونی و قطع درختان در ولایت قندوز[9] و ولسوالی شکردره، گلدره و کلکان ولایت کابل[10] بیانگر جنایات بشری و جنایت جنگی گروه طالبان می‌باشد.

باتوجه به موارد فوق الذکر مشخص گردید که گروه طالبان در عملیات و اقدامات نظامی مرتکب نقض صریح ارزش‌های انسانی و قواعد بین‌المللی شدند؛ بنابراین، عملکرد این گروه در تضاد با عملکرد نهضت‌های آزادی‌بخش ملی قرار دارد.

گفتار چهارم: داشتن یونیفرم خاص

نهضت‌های آزادی‌بخش ملی علامت مخصوص خود را دارند تا از این طریق شناسایی شوند چنانچه که اردوی هر کشور یونیفرم خاص و نشانه نظامی بخصوص خود را دارد. گروه طالبان در قسمت یونیفرم و لوگوی نظامی اصلاً نشانه خاصی که متفاوت از مردم عام باشد ندارد. لباسشان لباس بومی، به سر لنگی و یا کلاه قندهاری دارند، به پای چپلک و اگر زیاد مدنی شده باشند کرمچ به پا می‌کنند، دارای ریش‌دراز و قطیفه در سرشانه می‌داشته باشند دقیقاً مشابه به یک فرد روستایی که در قریه جات ولایات جنوبی افغانستان زندگی می‌کند. حقیقت امر این است که گروه طالبان چیزی را بنام یونیفرم نمی‌شناسند، همه لباس محلی استفاده می‌کنند. چنانچه که اکثراً لباس طالبان با لباس رئیس‌جمهور اشرف غنی، استاد سیاف، گلبدین حکمتیار، مردمان کوچی و افراد محلی اصلاً تفاوت ندارد. به خاطر ثبوت موارد ذکرشده توجه فرمایید به تصاویر ذیل:

اگر تصاویر یادشده به یک فرد خارجی و ناآشنا به افغانستان نشان داده شود بدون شک که میان تصاویر به لحاظ شکل و شمایل لباس، هیچ‌گونه تفاوتی را نخواهند دید درحالی‌که یکی رئیس‌جمهور است در ارگ و دیگری طالب است در سر سرک. با توجه به موارد فوق ثابت می‌گردید که گروه طالبان فاقد یونیفرم‌ می‌باشند.

در جمع‌بندی این مبحث می‌توان گفت که؛ کنفرانس بن مورخ 5 دسامبر 2001 و قطعنامه 1378 مورخ 27 اکتبر 2001 شورای امنیت سازمان ملل متحد، گواه بر حضور مشروع و مشروط نیروهای نظامی ایساف، آمریکا و ناتو بوده که خود بیانگر عدم اشغال افغانستان بشمار می‌رود، از طرف دیگر گروه طالبان رهبر پاسخگو و مشخصه نظامی ثابت ندارند و با صدها ثبوت و شواهد عملکردشان خلاف قواعد بین‌المللی بوده است؛ بنابراین نتیجه اینکه؛ گروه طالبان هیچ نوع شباهتی با نهضت‌های آزادی‌بخش ملی ندارند پس این گروه ازجمله نهضت‌های آزادی‌بخش ملی محسوب نمی‌گردند.

[1]. https://www.google.com/amp/s/avapress/fa/amp/112828/

[2]. طالبان میگویند نماز عید به امامت رهبرشان در مسجد عیدگاه قندهار برگزار شده است (afintl.com)

[3]. https://8am.af/yusuf-rashid-fifa-chief-executive-was-assisanated-in-kabul/

[4]. https://tolonews.com/fa/afghanistan وزارت داخله طراح حمله به ساختمان ریاست رجال برجسته کشته شد

[5]. https://www.bbc.com/persian/afghanistan/2011/02/110220.k01_east_bombing.

[6]. https://m.youtube.com/watch?v=D8ZNYUKpapM.

[7]. https://m.youtube.com/watch?v=2jdnfunyzcy.

[8]. https://m.youtube.com/watch?v=uyefksf_FVM

[9] https://avapress.com/fa/news/209427 قطع درختان مسیر شاهراه قندوز خان آباد سوی طالبان

[10].https://iranintl.com شمالی افغانستان را سرزمین سوخته میگویند

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا