قسمت ششم
وجه مشترک خوارج و طالبان
خوارج، گروهی از مسلمانان که در اثنا و پس از جنگ صفّین و قضیه تحکیم/حکمیت بر امام علی علیه السلام خروج کردند و سپس با ایجاد ناامنی موجب جنگ«نهروان» شدند. بازماندگان این گروه چندی پس از شکست در جنگ نهروان، بر پایه آرای خود جریان اجتماعی، سیاسی، نظامی و اعتقادی خاصی را پدید آوردند و در طول زمان به شاخههای متعدد تقسیم شدند. به علاوه، بخشهایی از قلمرو اسلامی را تصرف کردند. سایت: (دانشنامه جهان اسلام)
خوارج (عربی: الخوارج؛ با واژۀ مفرد عربی: خارجی که شُراة عربی: الشراة نیز نامیده میشوند، فرقهای اسلامی بودند که در طول نخستین جنگ داخلی مسلمانان (۶۵۶–۶۶۱) تشکیل داده شد. نخستین خوارج از طرفداران علی بودند که علیه پذیرش مذاکرات حکمیت برای حل و فصل مناقشه با رقیبش، معاویه، درنبرد صفین در سال ۶۵۷ میلادی شورش کردند. آنها عقیده داشتند که «هیچ حکمی جز حکم خداوند نیست» که شعارشان شد و اینکه با شورشیانی چون معاویه باید بر اساس دستورات قرآنی جنگید و بر آنها غلبه کرد. علی خوارج را در نبرد نهروان در سال ۶۵۷ شکست داد، اما قیام آنها همچنان ادامه یافت. علی در سال ۶۶۱ بهدست یک خوارج که به دنبال انتقام نهروان بود کشته شد.(ویکی پیدیا دانشنامه آزاد)
اعتقاد غلیظ شده به اصل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر
جهاد و امر به معروف و نهی از منکر از فروع الدین است و در حوزهی فقه و رفتار قرارمی گیرد؛ اما این دو اصل آنچنان در اندیشه و عمل سیاسی خوارج تغلیظ و برجسته میشود که گویی از منزلت رفتاری و فقهی به منزلت اعتقادی ارتقاء یافته اند. این دو اصل اصولاً دو اصل هویت بخش خوارج هستند و وجوه تمایز آنان را از غیر تشکیل میدهند. ابراهیم برزگر—سایت: (پژوهشهای راهبردی سیاست)جریان شناسی خوارج و بازفهمی اندیشه اجتماعی خوارج در جهان کنونی اسلام از آن رو اهمیت دارد که روح خارجی گری در دو سویه عالَم شیعه و سنی کار را به شقاق میان امت اسلامی کشانده و چهره خشنی از اسلام و مسلمانان را به نمایش گذاشته است. هر چند خوارج به عنوان یک جریان شناخته شده در تاریخ تطورات سیاسی و اجتماعی مسلمانان سهم زیادی نداشته است، ولی روحیۀ جمود و تعصب دینی، انکار و یا التزام نداشتن به ضروریات اخلاقی به بهانه وظیفۀ دینی، تأکید بر آرمان های دور و دراز و تهی ساختن معرفت دینی از عقل واقع بین، همگی از امور جاری در جهان اسلام و تمدن اسلامی بوده است. امروزه، ظهور اسلام سیاسی تندروانه اهل سنت در قالب «طالبان» و «داعش» بخوبی آن رویکرد واپسگرانه، بسته و خشن خوارج را نمود بخشیده است.(پایگاه اطلاع رسانی حوزه)
خوارج خود را پابند به دین خدا میدانست تا جاییکه پیروزی خود را پیروزی دین خدا قلمداد میکرد. چنین خوی و خصلت در طالبان نیز دیده میشود. گروه طالبان زبان رسمی کشور را زبانی قرار دادند که خود بدان سخن میگفتند. تمام اعضای رهبری شان از یک قبیله بودند و استند، قبیلوی فکر میکردند و میکنند. در قطر اصرار دارند که مبنای گفتگو مذهب حنفی باشد، اما از حنفیت نیز بویی نبردهاند. فقط مریض قبیلوی و بدوی دارند. سایت هفته نامه ی ابریشم:(داوود ایوبی)
خوارج یک گروهی که مفتی و رهبران شان همه نظامی و جنگجو بودند. مفتی دیگر مذاهب برای فتوا سالها عمر خویش را مصرف میکند و مشغول درس و تحقیق است تا فتوایی محققانه صادر نماید اما خوارج جدید نیاز به این کارها نداشتند و در سنگرها جنگ میکردند. اگر نیازی به فتوا داشت؛ آنچه هوس شان پیشنهاد میکرد مهر تایید میزدند و برای مردم اعلان میکردند. خوارج یک مذهب نه بلکه یک باور است که با جهل خود میخواست حافظ دین خدا باشد.
در اسلام نماز و مسجد عظمت دارد. حافظه تاریخی اسلام گواه وشاهد بیحرمتی در این مکان در این حالت نبوده است اما اولین کسانیکه این حرمت را شکستند خوارج بودند.(همان)
خوارج که برای نخستین بار از میان قبایل بدوی، بکر بن وائل و بنی تمیم ساکن در عراق پدیدار شدند، از بدویانی بودند که اصولا از امامت و سیاست به عنوان امری فراقبیله ای برداشتی نداشتند. (جعفریان، ١٣٨٧، ج٢: ٣٦٣؛ قربانپور، ١٣٩٠: ١) اما دارای تعصبات شدید قبیله ای بودند که نشانگر روح نژادپرستی شان بود، این تعصبات چنان شدید بود که علی رغم تظاهرشان به زهد و تقوا به وضوح در اعمال آن ها آشکار بود. سایت:(حوزه نت)
وجه مشترک خوارج و طالبان قبیله گرایی، جنگ، انتقام جویی، کینه توزی، حسادت، تعصب، لجاجت و بی کتابی است.
خوارج مردمی تنگ نظر، کوته بین بودند و در افقی بسیار پست فکر میکردند. اسلام و مسلمانی را در چهار دیواری اندیشههای محدود خود محصور کرده بودند.
این دو گروه مانند همه کوته نظران دیگر مدعی بودند که همه بد میفهمند و اصلا نمیدانند و همگان راه خطا میروند و همه جهنمی اند.
اینگونه کوته نظران، اول کاری که میکنند این است که تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی در میآورند، رحمت خدا را محذود میکنند خداوند را همواره برکسی غضب مینشانند و منظور اینکه از بنده اش لغزشی سر بزند و به عذاب ابد کشیده شود.