
تماسهای رژیم:
در دوران جهاد، نه تنها روسها، بلکه سران رژیم با موثریتی که جبهه پنجشیر داشت، بار بار با احمدشاه مسعود تماس میگرفتند، مویسپیدان و متنفذان محلی را میفرستادند و گاهی قیادت جبهه را اخطار میدادند و به نابودی تهدید میکردند. یکی از این تماسهای رژیم؛ تماس وزیر دفاع و رئیس خاد رژیم است که بعد از حملهء دوم به پنجشیر صورت گرفت و گمان داشتند که این جنگ شدید، شاید در روحیهء ایشان اثر گذاشته و شاید هم ایشان را به کرنش وا دارد. احمدشاه مسعود در این مورد، خود به تاریخ 23 سنبلهء 1361 ش مینویسد: « بعد از عقبنشینی اول دشمن تا رخه، عبدالقادر وزیر دفاع و داکتر نجیب {رئیس خاد} با من تماس گرفتند و طی نامهای خواستار مذاکرده شده بودند، مگر من در جواب شفاهی گفتم که باید چند هفته به ما مهلت داده شود تا ما با مردم خویش مذاکره کنیم. به تعقیب جواب ما، سرپرست وزارت دفاع (عبدالقادر) نامهای اخطاریهای فرستاد که اگر همکاری خود را با دولت اعلا ن نمیکنید، مسئول تمام خسارات مالی و جانی مردم پنجشیر شما هستید و اردو دست به عملیات خارقالعاده میزند، همان بود که دشمن دست به حملهء وحشایانه زد که قبلاً از آن یادآوری کردم.[1]»
جنرال عبدالقادر بعدها طی مصاحبهای در مسکو، با دکتر پرویز آرزو در سال 1389 ش راجع به این نامه چنین گفت: « وقتی وزیر دفاع بودم، سفیر شوروی از من خواست به مسعود نامه بنویسم و او را تشویق کنم که به حکومت بیاید. او از من خواست در نامه به مسعود بنویسم که وزارت دفاع را به او یا هرکسی که او بخواهد میدهم. علاوه بر وزارت دفاع، پستهای مهم و امتیازات دیگری را هم حاضرم به جناح او بدهم ، به شرط اینکه از جنگ دست بکشد. من آن نامه را نوشتم و اول به کارمل نشان دادم.» [2]
چنرال عبدالقادر سپس از پاسخ مسعود یادآوری میکند و میگوید: « او نوشته بود که تو پیش ما یک قهرمان نیستی. چون تو با کسانی رفتی که آنها با روسها ارتباط دارند و کمونیست هستند، فلهذا تو با ما بیا. اگر بیایی ما تو را میپذیریم و همیشه در کنارم خواهی بود. اینها را مسعود با قلم خود نوشته بود.» [3]
[1] ) نامههایی از مسعود بزرگ، ص 51، از نامهء مورخ 23 سنبلهء 1361 ش
[2] ) خاطرات سیاسی جنرال عبدالقادر، ص 442
[3] ) همان مرجع، ص 443