سیاسی و اجتماعی

حکومت طالبان؛ دینی یا قومی؟

نویسنده: ش. شهریار

گروه طالبان از زمان خلق و پیدایش تا جان گرفتن و گسترش یافتن خود، از یگانه موردی که توسط آن از جامعه سنتی و احساساتی افغانستان سرباز‌گیری کرده، همانا شعارهای دینی‌ـ‌مذهبی ‌و ایجاد حکومت دینی در افغانستان بوده است. این گروه با ابزار قرار دادن شعارهای دینی و غیردینی و غیراسلامی خواندن حاکمیت‌های دیگر در افغانستان، سال‌های زیادی مشغول جنگ و مبارزه مسلحانه بود. در سال ۲۰۲۰ میلادی طی امضای توافق‌نامه دوحه و خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان، زمینه و فرصت تکیه زدن دوباره این گروه بر مسند قدرت در کابل مهیا شد و طالبان وارد ارگ شدند.
با گذشت یک سال و دو ماه از قدرت‌یابی دوباره طالبان و ایجاد آن‌چه خود «امارت اسلامی» می‌خوانند، اکنون این پرسش مطرح می‌شود که با نگاه واقع‌گرایانه و عینی حکومت این گروه بر‌مبنای چه چیزی شکل گرفته است؟ آیا حکومت «امارت اسلامی» موجود در کابل، بر‌مبنای ارزش‌های واقعی دینی و یا هم حداقل بر‌اساس شعارهای دوران جنگ و مبارزه مسلحانه گروه طالبان شکل گرفته است یا برمبنای نگرش‌ها و سیاست‌های قوم‌گرایانه و دیگرستیزانه استوار است؟
ساختار کابینه طالبان
طالبان پس از ورود به ارگ و به دست گرفتن قدرت در کابل، دست به ایجاد حکومت زدند و تلاش ورزیدند خلای بی‌حکومتی و به نحوی خالی‌گاه بی‌حاکمیتی در کشور را با شکل دادن کابینه و معرفی کردن وزیران پر سازند. از آن‌جایی این گروه فلسفه وجودی و حضور خود در قدرت را دینی‌ـ‌مذهبی عنوان می‌کنند، اکنون که رهبران این گروه از خانه‌های مخفی در کشورهای همسایه به اتاق‌های مجلل و مزین ارگ تغییر مکان داده و رژیمی را در کابل ایجاد کرده‌اند، خوب است نسبت این رژیم با دین و مذهب روشن شود. با نگاهی به چگونه‌گی شکل‌گیری کابینه طالبان و مقرر کردن اعضای آن و حتا در سطح پایین‌تر ادارات و نهادهای دولتی در مرکز و ولایات، دیده می‌شود که خلاف شعار‌های دینی‌ـ‌مذهبی پوپولیستی و عوام‌گرایانه‌ طالبان، اکثریت مطلق اعضای کابینه و کارمندان ادارات دولتی مرکز و‌ ولایات را اشخاصی از یک قوم، یک زبان و یک تفکر خاص شکل می‌دهند.
منکر حق و مانع حضور دیگران در تعیین سرنوشت و امور کشور‌شان بودن، در دنیای کنونی که مردم کشورهای دیگر با تفکر انسانی، کثرت‌گرایی و هم‌دیگر‌پذیری زنده‌گی آرام دارند، اقدامی بی‌مانند، بی‌منطق و بی‌دلیل است. این اقدام اما با توجیه‌های فریبنده دینی‌ـ‌مذهبی از طرف گروه طالبان در سرزمینی به نام افغانستان که همواره به دلیل همین‌گونه برتری‌طلبی‌های گروهی و سمتی ناآرام بوده است، تعمیل شده است.
چنین عملکردی را در سرزمینی که در آن تنوع قومی و زبانی وجود دارد و با توجه به افغانستانی بودن مردم، دارای حقوق اساسی و شهروندی هستند، با هیچ دلیل دینی و مذهبی‌ای نمی‌توان توجیه کرد. در واقع این‌گونه تشکیل‌سازی‌های خودی و ترکیب‌بندی خاص طالبان، تفکر و نیت عمیق قوم‌گرایانه بودن‌شان را بیش‌ از قبل آفتابی می‌کند.
هنگامی که مردم افغانستان و جهان چشم به طالبان دوخته بودند، این گروه در اولین اقدام خود در جهت آن‌چه خود حکومت‌داری می‌پندارند، خلاف شعارهای دینی‌ـ‌مذهبی‌اش، اکثر قریب به اتفاق اعضای کابینه خود را از قوم و گروه منتسب به خود مقرر و منسوب کرد. این گروه با نادیده گرفتن حقوق مسلم سایر اقوام ساکن در افغانستان، بر تک‌گرایی و تمامیت‌خواهی قومی خود تاکید ورزید و با انجام چنین کاری، در واقع نه‌تنها خلاف واقعیت عینی جامعه افغانستان حقوق سایر اقوام را غصب کرد، بلکه در تناقض با ارزش‌های دینی و شعارهای دین‌گرایانه خود نیز رفتار کرد. در واقعیت امر، با این‌گونه عملکرد سلطه‌گرایانه، ارزش‌های دینی و شعارهای توجیه‌کنند و عوام‌فریبانه اسلامی خود را زیر پا کردند.
فارسی‌ستیزی
افغانستان بوستان رنگارنگ و برخوردار از تنوع قومی و زبانی است. شهروندان در این کشور از زبان فارسی همچون وسیله‌ای مهم برقراری ارتباط و تعاملات مهم کار می‌گیرند، به‌گونه‌ای که یک اوزبیکی‌زبان سمت شمال با یک پشتو‌زبان سمت جنوب بدون کاربرد زبان فارسی نمی‌توانند تعامل ایجاد کنند. از این رو، عده‌ای از دانشمندان و پژهشگران حوزه زبان و ادبیات، زبان فارسی را عامل ارتباط‌دهنده مردم افغانستان دانسته‌اند.
اکنون با به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان، عملکرد این گروه نشان می‌دهد که آن‌ها نسبت به ضرورت کاربردی و پیوند‌دهنده زبان فارسی در بین مردم بی‌توجهی عامدانه می‌کنند و به‌نحوی پروسه‌ای را آغاز کرده‌اند تا زبان فارسی را از زنده‌گی و روزگار مردم به حاشیه بکشند یا محو کنند. مشخصاً اگر به فعالیت‌های فارسی‌ستیزانه گروه طالبان طی یک سال و دو ماه گذشته نگاه شود، اقدام‌های بی‌شماری‌ علیه این زبان صورت گرفته است، از عدم به‌کاربردن زبان فارسی در بنرهای کنفرانس‌های خبری تا حذف اسامی ادارات و نهادهای مختلف دولتی در ولایات که به فارسی نوشته شده بود‌.
اقدام و کردار یک سال و دو ماهه طالبان بیانگر این است که سیاست اِعمالی این گروه را نه عمل کردن به شعارهای عوام‌فریبانه دینی‌ـ‌مذهبی، بلکه سلطه‌گرایی قومی، دیگر‌ستیزی و به حاشیه راندن هویت و فرهنگ‌های اقوام دیگر در داخل افغانستان شکل می‌دهد. برای نمونه می‌توان به تازه‌ترین اقدام طالبان اشاره کرد که در آن تصاویر تمامی شعرا و دانشمندان فارسی‌زبان از دیوار دیپارتمنت فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه کابل پایین کشیده شده‌اند‌.
ستیز با زبان فارسی، اکنون به یکی از وجوه شخصیتی طالبان بدل شده است. از سوی دیگر، به‌نحوی معرف حکومت این گروه هم است که همانا رفتار قوام‌گرایانه و دیگرستیز این رژیم را به نمایش می‌گذارد. از نگاه دیگر، این یک‌‌جانبه‌گرایی و رویکرد خود‌پروری خلاف آموزه‌های دینی است که گروه طالبان همواره با برداشت خشک، خشن و معوج خود از آموزه‌هایش، این‌گونه عملکردهای قومی را توجیه می‌کند و در عین حال منکر اعمال قوم‌گرایانه رژیمش در کابل می‌شود.
برخوردهای دوگانه با شهروندان
سومین موردی که بیان‌کننده قوم‌گرایانه بودن رژیم طالبان خوانده می‌شود، برخوردهایی است که با شهروندان غیر‌خودی و غیرپشتو‌زبان از سوی این گروه صورت می‌گیرد.
گروه طالبان اقوام غیر‌پشتون را به بهانه‌های مختلف روزانه در خیابان‌ها مورد بازجویی بدنی قرار می‌دهند، تا آن‌جایی که تلفن‌های غیر‌پشتو‌زبان‌ها در ایست‌های بازرسی‌های شهری مورد بررسی قرار می‌گیرد. در عین حال کسان دیگری به دلیل پشتو صحبت کردن، حتا مورد بررسی و تلاشی عادی هم قرار نمی‌گیرند.
این‌گونه برخوردهای دوگانه و اتهام‌بندی‌های کاذبانه و حبس کردن‌های خودسرانه برمبنای قومیت، بیش از هر چیز دیگری، نشان‌دهنده بیگانه‌گی و مهم‌تر از آن بیان‌کننده بی‌اعتمادی عمیقی است که گروه طالبان با توجه به نیات و رفتار خود، نسبت به سایر اقوام دارد. اگر این گروه بخواهد مطابق شعار دینی خود عمل کند، پس نباید برخوردهای دوگانه نسبت به شهروندانی که نسبت به طالبان معتقد و معترف‌تر به اسلام‌اند، داشته باشد. تقسیم مردم به خودی و غیر‌خودی، بیان می‌دارد که طالبان در گفتار، ملاها و مذهبی‌های عوام‌فریب و در عمل، قوم‌گرایانی‌اند که در پی اجرای سیاست‌های برتری‌طلبانه جهت تحکیم سلطه و حکومت تک‌قومی و دیگر‌ستیزی در کشورند.

برگرفته از8صبح

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا